محمدرضا تاجیک در تحلیل مستند «تازه‌نفس‌ها»:

سیاست به خودش خیانت نکرده است

سیاست به خودش خیانت نکرده است

نشست چهارم از سلسله نشست‌های تاریخ اجتماعی ایران به روایت سینمای مستند همراه با نمایش مستند «تازه‌نفس‌ها» ساخته کیانوش عیاری، چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸، با حضور دکتر محمدرضا تاجیک (استاد علوم‌سیاسی دانشگاه شهید بهشتی) و دکتر محمدرضا جوادی‌یگانه (استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

در این نشست محمدرضا تاجیک ابتدا با بیان اینکه می‌خواهد فهم و خوانش خود را از فیلم ارائه کند گفت: اجازه می‌خواهم که فهم و خوانش خود از فیلم را بیان کنم گرچه ممکن است چیزی متفاوت از نیات سازنده فیلم باشد. او در تشریح فهم خود از فیلم افزود: برای من خیلی مهم است که بدانم نقطه صفر یک دوران به چه شکلی است؛ دورانی که با یک رخداد آغاز می‌شود. در نقطه آغاز و صفر دورانی که هنوز به یک دوران دیگری تبدیل نشده، چه چیزی می‌گذرد، دورانی که هنوز متولد نشده و در گذر و گذار دوران شدن است. مایلم بدانم سوژه این رخداد چه شکلی‌ست. اگر سوژه پیشارخدادی است، این با خود رخداد چه تحولی پیدا کرده، این دیالوگ و دیالکتیک میان رخداد و سوژه، چه تصویری از رخداد و چه تصویری از خود سوژه می‌تواند به دست ما دهد. آیا این سوژه بعد از رخداد، متفاوت از چیزی است که ما قبل از رخداد شاهد آن بودیم و یا همان است با بیان و زبان متفاوت. همین‌طور برایم مهم بود که ببینم رخداد چگونه به رخداد حقیقت تبدیل می‌شود یعنی جایی که سوژه، وفاداری خود را به پیام رخداد اعلام می‌کند و تلاش می‌کند پیام و فرهنگ رخداد را در اشکال و بازنمایی‌های مختلف نشر دهد. آن‌چه که در صحنه انقلاب شروع شده را به فردای انقلاب ادامه می‌دهد و برای من مهم بود که بدانم این وفاداری سوژه چه شکلی ایجاد می‌شود؟ آیا گروه‌هایی این وفاداری را ایجاد می‌کنند یا این وفاداری خودبه خود می‌جوشد؟


استاد علوم‌سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در توضیح بیشتر ویژگی‌های این دوران ادامه داد: یک دوران بدون دیگری داریم، یک دوران بدون دیگری بزرگ که در این فیلم به تصویر کشیده شده است. به تعبیر «رانسییری» همه تبدیل به سوژه شده‌اند. هرکسی به جای خود، برای خود و زبان خود سخن می‌گوید. کسی احتیاج به نمایندگی ندارد. کسی پژواک یک دیگری بزرگ نیست اما در فردای بعد از صندوق رأی، آن دیگری بزرگ دوباره خودش را نشان می‌دهد. یک نظم نمادین دیگری که توضیح امر محسوس دیگری‌ست، شکل می‌گیرد و یاغی‌گری و عصیان‌گری امر واقع را به سخره می‌گیرد.

این دوران را دوران فترت می‌بینم که قدیم در حال احتضار است و جدید امکان تولد ندارد. نظم کهن به شکلی فروریخته و نظم جدید نتوانسته هنوز مستقر شود. این دوران به نظر من دوران زیبایی است. احساس می‌کنم زیباترین دورانی که بشر می‌تواند تجربه کند، همین دوران است. همین دورانی که در راه است، همین دورانی که هنوز نشده و هنوز شکل یک دوران را نگرفته است. دورانی که کثرت سوژه‌هاست و هیچ‌کسی فیلترینگ نمی‌کند. هیچ‌کسی انسان‌ها را شبیه هم نمی‌خواهد و انسان‌ها با تمام گوناگونی‌هایشان، کسی که حجاب دارد و کسی که حجاب ندارد، کسی که ریش دارد و کسی که ریش ندارد، کسی که مارکسیست است و کسی که غیر مارکسیست است، کسی که کتاب مارکسیت‌ها را می‌فروشد و کسی که کتاب مسلمان‌ها و مطهری و ... را می‌فروشد، کسی که آواز قدیمی را می‌خواند و کسی که شعارهای دینی می‌دهد، همه کنار هم هستند و یک زنجیره تفاوت‌ها به عینه دیده می‌شود که انسان‌ها با تمامی تفاوت‌هایشان کنار هم هستند. جایی که انسان‌ها اشتراک دارند اما مشترک نیستند و می‌توانند با تمام گوناگونی‌هایشان، با سبک زندگی متفاوت خود، با عقاید بسیار متفاوت در کنار هم باشند و به مثابه سوژه‌‍‌های یک انقلاب عمل کنند و وفادار به آن باشند و آن رخداد را به رخداد حقیقت تبدیل کنند.


برای من مهم بود که در این فیلم، دوران به خصوصی را مشاهده می‌کردم، دورانی که هنوز در آن التهاب رخداد وجود دارد درست مثل موج مواجی که به ساحل می‌خورد و این مقداری که در ساحل است، می‌رود تا برگردد. خیلی زیباست که در این فیلم دورانی را تجربه می‌کنیم که سیاست هنوز در آن تبدیل به پلیس نشده، سیاست هنوز آفرینش خود را دارد، خلاقیت خود را دارد و در ریزبدن‌های جامعه جاری می‌شود. درواقع در تک‌تک کنش‌ها و واکنش‌های سوژه‌ها، در تمامی کلمات، حالات، آوازها و ایماژهای مردم  جریان دارد. یعنی سیاست از خود تهی نشده و به خودش خیانت نکرده است. جایی متمرکز نشده و عامل قدرتی خاص نشده است. این دوران دوران زیبایی‌ست که در این فیلم به تصویر کشیده شده است.


گزارش از: فریبا رضایی



از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید