«سیاست رسانهای مد لباس در ایران» تبیین شد
پژوهش «سیاست رسانهای مد لباس در ایران» برگرفته از بخشي از رساله دكتري حسین مهربانیفر است كه ارزيابي انتقادي چرخه مد لباس در جامعه ايران را مورد توجه قرار داده و تلاش نموده تا با واكاوي مبانی، نظریات و ادبیات تخصصی موجود، به ویژه طرح مبانی هویت اسلامی ایرانی و دلالت های آن در سبک پوشش و آرایش بدن، به مطالعه و ارزیابی وضعیت موجود چرخه مد لباس در ایران و احصاء شبکه مسائل و مشکلات آن بپردازد تا در نهایت بتواند تصویری کلی از این چرخه در عین پیچیدگی آن به دست دهد. از اینرو، مطالعه و ارزیابی فرایند گردش مد در جامعه ایران را هدف خود قرار داده و در پایان سیاستهای رسانهای مد لباس را ارائه میکند. بنابراین این پژوهش، با داشتن دغدغه فهم فرایند گردش مد لباس و روند ظهور و افول آن از رهگذر مسألهشناسی وضعیت موجود، نگاشته شده است.
این پژوهش، چرخه مد را از شکلگیری تا افول آن در جامعه امروز ایران به عنوان یک صنعت خلاق فرهنگی، امری مغفول میداند که پژوهش جدی در مورد آن به عنوان مبنایی مهم برای سیاستگذاری این حوزه صورت نگرفته است. لذا این اثر را میتوان گامی در جهت مطالعات سیاستگذاری فرهنگ و ارتباطات و در تقاطع حوزه فرهنگ و رسانه دانست و تشخیص عمده مسائل و مشکلات چرخه مد لباس در جامعه ایران، شناخت نقش رسانههای جمعی در چرخه مد لباس (وضعیت اثرگذاری به تفکیک رسانههای رایج و پرطرفدار)، روشن نمودن خلأها و اولویتهای سیاست رسانهای مد لباس و به دنبال آن ارائه سیاستهای مقتضی رسانهای مد لباس در جامعه ایران مبتنی بر مسألهشناسی چرخه مد و شواهد به دست آمده از مطالعه آن را جزء اهداف آن برشمرد.
نویسنده در این اثر، پس از جمعبندی نتایج یافتهها و مشخصکردن نسبت مسائل و ریزمسائل، مسائل محوری در نسبت با رسانهها را مشخص کرده و با مرور پیشینه سیاستی و کشف خلأهای سیاست رسانهای حوزه مدلباس، سیاستهای مطلوب رسانهای مد لباس را پیشنهاد میکند که کمک به رفع مشکلات معرفتی و مهارتی و ابهامات موجود حوزه مد لباس اسلامی ایرانی، ایجاد زمینه تعامل و گسترش فرهنگ کار گروهی در میان شبکه فعالین مد لباس اسلامی ایرانی، گسترش زمینه توجه به ظرفیت های بومی مد لباس، فراهم نمودن زمینه هماهنگی و رفع تعارضات میان اجزاء مختلف چرخه مد، کمک به شکلگیری اقتصاد سیاسی مد لباس اسلامی ایرانی، نزدیک نمودن ذهنیت ها به مسائل و نیازهای واقعی حوزه مدلباس، شخصیت بخشی و هویت آفرینی برای محصولات بومی مد لباس و برندهای فعال در الگوهای اسلامی ایرانی مدلباس، کمک به دیده شدن هر چه بیشتر الگوهای بومی مد لباس در زندگی روزمره مردم، ازجمله آنها هستند.
این اثر پژوهشی در پایان، حرکت مداوم در جهت بازاریابی اجتماعی (یکی از رویکردهای نوین برای تغییر رفتارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی) را با بهرهگیری از رسانههای جمعی، در شرایط موجود پیشنهاد میکند که در این راستا رسانهها میتوانند ضمن آنکه با بهرهگیری هدفمند از سلبریتیها و همچنین ترکیب هدفمند عناصر متون رسانهای نقشی کلیدی در دیده شدن هر چه بیشتر و تشخصبخشی و هویتآفرینی تولیدات ایرانی اسلامی ذیل برندها ایفا کنند، با مجموع اقدامات تبلیغاتی در ترویج ایدههای اسلامی ایرانی مدلباس و ارائه اطلاعات مفید به مخاطبان در خصوص محصولات و ایده مد اسلامی ایرانی، تسریع و تسهیل در پذیرش اجتماعی ایدهها و محصولات خلاق لباس اسلامی ایرانی را ممکن ساخته و رفتار مصرفکنندگان را در اتخاذ سبکهای پوشش اسلامی ایرانی (تنوع و کثرت در عین وحدت در اصول و شاخصها) و نوع بهرهگیری از الگوها و نمادهای اسلامی ایرانی پوشش را تحت تأثیر قرار دهند.
نویسنده همچنین در طراحی الگوی مطلوب سیاستگذاری مد لباس، لزوم توجه به مجموعه کنشهای زنجیرهوار، مکمل، هماهنگ و همافزای مجموع نهادهای اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی را متذکر میگردد. نویسنده در نهایت، جهت حصول اطمینان از دقت و اعتبار سیاستهای پیشنهادی در نسبت با خلأها و مسائل حوزه مد لباس، تلاش کرده تا اعتباربخشی به این سیاستها با اولویتبندی آنها از سوی فعالان حوزه مد لباس در جامعه ایران دنبال شود.