کتاب «راه‌حل‌هایی برای مسائل اجتماعی» منتشر شد

کتاب «راه‌حل‌هایی برای مسائل اجتماعی» منتشر شد

کتاب «راه‌حل‌هایی برای مسائل اجتماعی (درس‌های برگرفته از سایر جوامع)» نوشته استانلی آیتزن و کریگ لیدهام و با ترجمه دکتر سید ضیاء هاشمی و معصومه ایزدبین، ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر ‌شد.

این کتاب مجموعه‌ای از مقاله‌هایی است که مسائل اجتماعی ایالات‌متحده را در حوزه‌های متفاوت و در مقایسه با سایر کشورهای همتای خود مورد بررسی قرار داده‌اند؛ مقاله‌هایی که با اشاره به عملکرد موفق آن کشورها در برخورد، کاهش و امحای مسائل اجتماعی، در پی یافتن راه‌حل‌هایی در جامعۀ خود هستند. مؤلفان ضمن اشاره به سیاست‌های اجتماعی‌ای که کشورهای توسعه‌یافته در حل مسائل اجتماعی اتخاذ کرده‌اند و بیان نقاط ضعف و قوت آن‌ها، به دنبال یافتن شیوه‌های مشابهی با توجه به زمینه‌های تاریخی و فرهنگی هستند.

کتاب مجموعاً از سه بخش و ۳۳ فصل تشکیل شده است. فصل اول با عنوان «بررسی مسائل اجتماعی ایالات‌متحده با رویکرد تطبیقی» نوشته استانلی آیتزن و کریگ لیدهام می‌گوید: مسائل اجتماعی در ایالات‌متحده رو به افزایش است. در سال ۱۹۷۸، مارک میرینگوف  از دانشگاه فوردهام  برای ارزیابی مسائل اجتماعی آمریکا یک شاخص سلامت اجتماعی را طراحی کرد (میرینگوف و میرینگوف، ۱۹۹۵). این شاخص که به‌نوعی داو جونز  مسائل اجتماعی تلقی می‌گردد، از امتیاز ترکیبی ۷۴ (از ۱۰۰ امتیاز) در سال ۱۹۷۰ به ۴۱ در سال ۱۹۹۰ تنزل داشته است. در میان شاخص‌هایی که در بیست‌ودو سال فوق شاهد پیشرفت و بهبود آن‌ها بوده‌ایم، می‌توان به کاهش مرگ‌ومیر نوزادان، تعداد افرادی که در سطح دبیرستان ترک تحصیل‌ کرده‌اند و فقر افراد بالای شصت‌وپنج سال اشاره کرد. در مقابل، شاخص‌هایی همچون تعداد کودکان مستمند، متوسط درآمد هفتگی، پوشش بیمۀ سلامت و شکاف میان فقرا و ثروتمندان تنزل یافته‌اند. ایالات‌متحده نه‌تنها شاهد افزایش مسائل اجتماعی بوده است، بلکه در مقایسه با سایر ملل پیشرفته در سطح نازل‌تری باقی مانده است. در این نوشتار سه سؤال اساسی مطرح شده است: ۱) ایالات‌متحده در قیاس با سایر کشورهای صنعتی پیشرفته، از چه میزان مسائل اجتماعی برخوردار است؟ ۲) سیاست‌های اجتماعی اتخاذشده در حل مسائل اجتماعی ایالات‌متحده، چه پیامدهایی داشته است؟ ۳) چرا ایالات‌متحده سیاست‌های عمومی که قابلیت خود را در کاهش یا رفع مسائل اجتماعی سایر کشورها به اثبات رسانده‌اند، در پیش نمی‌گیرد؟

«کانادا: ملتی ملایم‌تر و مهربان‌تر» عنوان فصل دوم است که تفاوت‌های ایالات‌متحده و کانادا را از نماهای متفاوت تحلیل می‌کند. پتر دریر و اِلینا برنارد نویسندگان این مقاله معتقدند، هرچند شباهت‌های پُراهمیتی میان دو همسایه وجود دارد، رویکرد کانادا در حل مسائل اجتماعی کاملاً متفاوت و بسیار موفق‌تر بوده است. به نظر می‌رسد نکتۀ حائز اهمیت، افزون بر دارا بودن یک جنبش اتحادیۀ کارگر قوی، در سیستم سیاسی چندحزبی کانادا نهفته که در انتقال عقاید عمومی به سیاست عمومی بسیار کاراتر از ایالات‌متحده عمل کرده است.

«علاجی برای مشکلات اجتماعی [سوئد: کشوری برخوردار از خدمات رفاه اجتماعی]» که جو فگان و کلاریس بوهر فگان در فصل سوم موقعیت رفاه سوئد و تفاوت آن را با آمریکا شرح داده و مقاله آن‌ها پاسخی است به انتقادهایی که مدعی هستند سیستم سوئدی در خصوص آزادی‌های شخصی، آزادی مطبوعات و مشارکت‌های مدنی از آمریکا پیشی گرفته است. مهم‌تر آنکه سوئد در مقایسه با آمریکا از استانداردهای بالاتر زندگی، بهداشت عمومی بهتر برای شهروندان و میزان فقر پایین‌تر برخوردار است. با این‌وجود، سوئد با مسائل اجتماعی مشابه سایر ملل مدرن مواجه شده و باوجود مخالفت طبقۀ وسیع کارگر، در جهت کاهش برنامه‌های رفاه اجتماعی خود گام برداشته است.


فصل چهارم با عنوان «چرا سیستم فقرزدایی ایالات‌متحده چندان موفق عمل نکرده است؟» نوشته تیموتی اسمیدینگ سیاست‌های عمومی آمریکا را در مقایسه با سایر کشورهای صنعتی مورد بحث قرار داده است و این پرسش را مطرح می‌سازد که آیا فقر در آمریکا  نرخ بالاتری دارد؟ و در پاسخ مطرح می‌شود که سایر ملل بودجۀ بیشتری برای ریشه‌کنی فقر اختصاص می‌دهند و همچنین سیستم انتقال و مالیات آن‌ها در جهت کاهش فقر و بهبود استقلال اقتصادی تنظیم شده است. در پایان مقاله، شش درسی عنوان می‌شود که آمریکا می‌تواند به‌عنوان الگویی برای بهبود سیستم فقرزدای خود، از این کشورها اخذ کند.              

ماریا هنراتی در فصل پنجم با عنوان «چرا کانادا از فقر کمتری برخوردار است؟» در پی پاسخ به سؤالی اساسی است: به چه علت سیستم رفاه کانادا تأثیرات مثبت‌تری از ایالات‌متحده داشته است؟ او معتقد است پاسخ این سؤال را در سه بُعد متقاوت میان دو کشور می‌توان جست‌وجو کرد: (۱) کانادا نسبت به ایالات‌متحده تأکید بیشتری بر مزایای همگانی و غیرانتفاعی دارد (برای مثال بیمۀ سلامت همگانی، مستمری‌های تأمین همگانی سالمندان و مزایای همگانی کودک)؛ (۲) برنامه‌های مساعدتی انتفاعی نسبت به برنامه‌های اجراشده در ایالات‌متحده شرایطی کمتر سخت‌گیرانه دارد؛ و (۳) برنامه‌های کانادا نسبت به برنامه‌های ایالات‌متحده از سطح مزایای بالاتری برخوردار هستند.

ویلیام جولیوس ویلسون در فصل ششم با عنوان «نظام اعتقادی ایالات‌متحده در ارتباط با فقر و رفاه [ایالات‌متحده در قیاس با کانادا و اروپای غربی]» سیاست‌های رفاه آمریکایی را با سایر کشورهای صنعتی مقایسه می‌کند و دلیل سخاوت کمتر ایالات‌متحده را به این امر نسبت می‌دهد که شهروندان امریکایی مسائل اجتماعی را از مقولات فردی می‌دانند و تیره‌روزان را مسبب بدبختی خود تلقی می‌کنند؛ و از آنجا که مشکلات را پیامد انتخاب‌ها و شکست‌های فردی می‌دانند، خط‌مشی‌هایی در پیش می‌گیرند که به‌جای تمرکز بر ساختارهای  مولد مسائل، بر تغییر افراد تمرکز دارند.

بنا به ادعای ریچارد فریمن، نویسنده مقاله، نابرابری در آمریکا رو به افزایش است و طبقۀ متوسط کوچک‌تر می‌شود. دستمزدها ناکافی یا رو به کاهش هستند؛ طبقۀ ثروتمند درصد بالایی از ثروت را در اختیار دارند؛ و درنتیجه، ایالات‌متحده بالاترین نابرابری را داراست. درواقع، با مقایسۀ نابرابری و میزان ارائه خدمات سخاوتمندانه‌تری ازجمله بهداشت، مسکن و مستمری در سایر کشورها مشخص می‌شود که داده‌ها تا چه حد اهمیت نابرابری در آمریکا را کمتر از حد واقعیت نشان می‌دهند. فصل هفت با عنوان «به‌سوی یک اقتصاد نژادپرستانه؟» به این موضوع پرداخته است.

کلاد فیشر، میشل هاوت، مارتین سانچز جانکاسکی، ساموئل لوکاس، آن سوایدلر و کیم واس نویسندگان مقاله «نابرابری فراگیر» در فصل هشت هستند که باور دارند که دلیل ایجاد نابرابری، توزیع استعداد در جامعه یا روند طبیعی بازار نیست؛ بلکه نابرابری در ایالات‌متحده پیامد انتخاب اجتماعی بر مبنای حمایت فرهنگی از پاداش به تفاوت‌ها و سیاست‌های تولیدی است. درنتیجه، نابرابری در ایالات‌متحده عامدانه است؛ درحالی‌که ملل دیگر سیستم برنامه‌ریزی‌شده‌ای دارند که کمتر از ایالات‌متحده موجب ایجاد نابرابری می‌شود. در این مقاله با بررسی تطبیقی نشان داده می‌شود که شکاف میان بالاترین دستمزد و دستمزد متوسط همچنین پایین‌ترین دستمزد و دستمزد متوسط در ایالات‌متحده نسبت به سایر کشورها بیشتر است؛ یا به‌عبارتی، شکاف میان ثروتمندترین خانواده و یک خانوادۀ متوسط و فقیرترین خانواده و یک خانوادۀ متوسط در آمریکا نسبت به سایر کشورها عمیق‌تر است.

در فصل نهم با عنوان «اقتصادی برای همگان: شکست چرخۀ نابرابر فرصت‌ها» نوشته هالی اسکلار روی دیگر نابرابری به نمایش گذاشته می‌شود؛ و منافعی که درنتیجۀ این سیاست‌ها حاصل آمده‌اند و تصمیمات و بودجه‌های دفاعی‌ای که به نابرابری جهانی دامن می‌زنند، بیان می‌شوند؛و نشان داده می‌شود که این شرایط برای کارگران آمریکایی، سازمان تجارت جهانی، نفتا، سایر کشورها و همچنین محیط‌زیست پیامدهای منفی دربردارند. در پایان، پیشنهاد‌هایی برای توسعۀ پایدار و عادلانه در سراسر جهان ارائه داده می‌شوند.

فصل دهم با عنوان «ارزش تطبیقی در کشورهای صنعتی» کاری از دپارتمان نیروی کار ایالات‌متحده است که در آن،  دولت اقدامات تعدادی از کشورها برای ایجاد فرصت‌های برابر و غیر تبعیض‌آمیز به زنان را مورد بررسی قرار می‌دهد. کشورهای مورد مطالعه عبارت‌اند از: بریتانیا، کانادا، ایالات‌متحده، استرالیا، پرتغال، ژاپن، آلمان، دانمارک، فنلاند و ترکیه.

«اقامتی موقت در سوئد» عنوان فصل یازده نوشته سوزان فلودی است. این مقاله با مقایسۀ موقعیت زنان در ایالات‌متحده و سوئد آغاز می‌شود. فلودی  با این باور که موقعیت زنان در سوئد نسبت به زنان آمریکایی بهتر است، بر نقش سازمان‌دهی موفق فمینیست‌ها در پیروزی سوسیال‌دموکرات‌ها در انتخابات تمرکز می‌کند که افزون بر سایر عوامل، نشانی از برابری جنسیتی است.

شیکاکی بابا در فصل دوازده با عنوان «جامعه‌ای بسیار مسن [ژاپن]» می‌گوید ژاپن در میان همۀ جوامع صنعتی پیشرفته بالاترین نرخ جمعیت سال‌خوردگان را دارد؛ درنتیجه، با گزینه‌هایی برای برآوردن نیازهای این گروه سنی و توسعۀ الزامات خدمات و تسهیلات اجتماعی مواجه است. از آنجا که سایر کشورهای صنعتی به‌زودی با مسائل مشابهی مواجه خواهند شد، موفقیت‌ها و شکست‌های سیاست‌های ژاپن  و راه‌حل‌هایی را که به نظر می‌رسد ترکیبی از برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌های فعالانۀ حکومتی (همچون سلامت، مستمری‌ها و خدمات) مختص سالخوردگان، همراه با مسئولیت‌پذیری فردی است، از نزدیک مورد مطالعه قرار می‌دهیم.

«یک وداع تدریجی» عنوان فصل سیزدهم است که در آن، مسئلۀ سن بازنشستگی مناسب (و مستمری‌های حکومتی) و همچنین وضعیت بریتانیا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن و ایالات‌متحده در این ‌ارتباط مورد بررسی قرار می‌گیرند. ایالات‌متحده تنها کشور دارای قانون جامع بازنشستگی، آموزش و ارتقا یا انفصال ‌از خدمت بر پایۀ سن است. باوجود این جایگاه قانونی به‌ظاهر پیشرفته، تبعیض جنسی در کشورهای دیگر کمتر مشاهده می‌شود.         

ویلیام گود در فصل چهارده با عنوان «کشورهای اروپای شمالی: برنامه‌های دولتی برای مقابله با پیامدهای طلاق» می‌گوید: کشورهای اروپای شمالی (دانمارک، نروژ، سوئد و فنلاند) همان نرخ طلاق سایر کشورهای صنعتی دنیا را تجربه می‌کنند. با این وجود، به شیوۀ موفق‌تری از ایالات‌متحده یا سایر کشورهای اروپایی به پیامدهای نرخ بالای طلاق (به‌ویژه نیازهای مخصوص کودکان طلاق) رسیدگی کرده‌اند.

عناوین فصل‌های ۱۵ تا ۳۳ کتاب به‌ترتیب به این شرح است:

  • اگر فرانسه موفق شده است، چرا ما نتوانیم؟[مراقبت روزانه در فرانسه و ایالات‌متحده]
  • بهبود مدارسمان [آنچه می‌توانیم از سایر جوامع بیاموزیم]
  • آموزش معلم‌هایمان: درس‌هایی از خارج
  • سازمان‌دهی مدارس به واحدهای کوچک‌تر:جایگزینی برای گروه‌بندی‌های همگن
  • تقابل شغل و دستمزد: فرمولی بی‌پایه [ایالات‌متحده در قیاس با کشورهای سوسیال‌دموکرات اروپایی]
  • ژاپن جایی برای زندگی: [چرا ژاپنی‌ها سیستم شغل مادام‌العمر خود را حفظ می‌کنند]
  • ایجاد یک نیروی کار باهوش‌تر [درس‌هایی از ژاپن، آلمان، سوئد و دانمارک]
  • سلامت و مراقبت‌های اولیه:یک مقایسۀ بین‌المللی
  • آیا باید در کانادا به دنبال پاسخ بود؟
  • هجوم آمریکایی‌ها به‌سوی حومه‌ها
  • شهرهای زیست‌پذیر کانادا
  • دست بلند خدا در مراکز شهرها: تصویری از توسعۀ اقتصادی کلیساپایه [توسعۀ اقتصادی مبتنی بر تعاونی‌های اسپانیا]
  • عبور و مرور: شهرهای اروپایی با احتساب مردم و محیط بازطراحی می‌شوند
  • انقلاب سبز در فراوری [حکم آلمان برای فناوری‌های پاکیزه]
  • تأخیر در فناوری ریلی [چشم‌انداز قطارهای سریع‌السیر]
  • مدارا و احترام در هلند نتیجه داده است
  • مرز فرهنگی جرم و کیفر [ایالات‌متحده در مقایسه با ملل اروپایی]
  • راز خیابان‌های امن ژاپن
  • فقط بگو ایست! [مقایسۀ سیاست‌های مرتبط با مواد مخدر در آمستردام، لیورپول و لوس‌آنجلس]
  • نگاهی به سکوی صفر: نحوۀ تعامل هلند با مسئلۀ مواد مخدر


به باور مترجمان کتاب «راه‌حل‌هایی برای مسائل اجتماعی»، این پژوهش با زیست‌بوم فرهنگی ما مطابقت داشته و می‌تواند به‌عنوان راهنمای عملی برای برخورد با مسائل اجتماعی کشور مورد توجه مدیران فرهنگی و سایر دست‌اندرکاران مسائل فرهنگی و اجتماعی قرار گیرد.

کتاب «راه‌حل‌هایی برای مسائل اجتماعی» مجموعاً در ۳۴۲ صفحه  و با قیمت ۴۰ هزارتومان ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وارد بازار نشر شده است.


دریافت مقدمه کتاب



برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید