سبکشناسی رمان سالهای ابری با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی
پژوهش «سبکشناسی رمان سالهای ابری اثر علیاشرف درویشیان، با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی» به کوشش کتایون قهرمانی، در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد انجام شد.
این پژوهش، مطالعهای میانرشتهای در راستای دستیابی به دادههایی است که بتواند جزئیات دقیقتری درباره مناسبات زبان و قدرت در اختیار بگذارد. این تحقیق، به دنبال آن است تا دریابد آنچه را که سبک نویسنده میخوانند و به ویژگیهای زبانی وی نسبت میدهند، چگونه چیزی جز بازتولید روابط قدرت از طریق متن نیست؟
جامعه آماری این تحقیق، رمان چهار جلدی سالهای ابری و جمعیت نمونه، دوازده داستان منتخب از آن به شکل تصادفیِ نظاممند است. این پژوهش، به روش توصیفی ـتحلیلی و با تلفیق سبکشناسی لایهای (واژگانی، بلاغی، نحوی، ایدئولوژی) و تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف انجام شده است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد در سطح توصیف: سبک رمان حسی و وجه آن محاورهای است و رابطۀ معناداری میان واژگان با ایدئولوژی و قدرت وجود دارد؛ به استناد این مطالعه، در سطح تفسیر، درویشیان، نویسندهای اجتماعی و واقعگراست، بسامد بالای ویژگیهای زبانی چون استعاره، مجاز، کنایه، توصیف، مکررگویی، مترادفگویی، پوشیدهگویی در خدمت بیان واقعیتهای اجتماعی قرار دارد و بسامد بالای وجوه اخباری و التزامی در خدمت نشان دادن روابط فرادستی ـ فرودستی است؛ در سطح تبیین: این رمان بر بنیاد گفتمان دووجهی رنج و فرج شکل گرفته است و بسامد بالای باورهای عوامانه و خرافات، در خدمت شکلگیری گفتمان تبعیض، گفتمان جهل، و گفتمان تقدیرگرا قرار دارد؛ ایده رئالیسم سوسیالیستی به مثابه بنایدئولوژی درویشیان، ساختمندی و پیوستگی متن را شکل داده است؛ و ویژگیهای سبکی شاخص در رمان، از رهگذر مطالعه پیوند میان ایدئولوژی پنهان متن با لایههای چهارگانه واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژی قابل بازیابی است.
این پژوهش بیان میکند با توجه به کمبود تحقیقات سبکشناسی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان و به حسب نوپایی این شیوه در مطالعات ادبی، ضروری است، با تولید محتوا و معرفی این شیوه مطالعاتی و نشان دادن چگونگی کاربست آن در مطالعات ادبی، به غنای اینگونه تحقیقات کمک کرد.
از سوی دیگر، با توجه به جایگاهی که ادبیات بهعنوان بازتابدهنده رمزهای اجتماعی و تاریخی هر ملت دارد؛ به خصوص در برهههایی که جامعه دچار دگرگونی و تغییر است، هرگونه اقدامی در جهت شناخت ادبیات هر ملت، موجب شناخت مولفههای اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن ملت میشود. از این منظر، اهمیت تحقیق حاضر برمیگردد به گزاره مفروض در این پایاننامه مبنی بر اینکه رمان بیش از هر قالب ادبی دیگر توان توصیف و ترسیم تحولات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه را دارد. بنابراین، اهتمام به بررسی سبکشناختی اینگونه آثار با رویکرد انتقادی میتواند راه را به روی مطالعات گفتمانی و در نتیجه، آشکارسازی ایدئولوژی پنهان در متن رمانها و توصیف و تحلیل و تبیین سازوکارهای اثرگذاری آن بر دیدگاههای فکری نویسندگان اینگونه آثار بگشاید و نشان دهد چگونه این ایدئولوژی از طریق خلق رمانهایی از نوع رمان سالهای ابری، بهطور پیوسته بازتولید میگردد.
رمان سالهای ابری (اثر علیاشرف درویشیان) از این حیث که گستره زمانی طولانیای (از دوره سلطنت احمد شاه تا سال1357) را در بر میگیرد و عمق رخدادهایی که بهلحاظ سیاسی، اجتماعی و تاریخی در این دوره بر جامعه ایران گذشته و از حیث گوناگونی تیپها و شخصیتهای متعدد و متنوع، این امکان را فراهم میآورد که با واکاوی متن، درهمتنیدگی شدید لایههای متعدد زندگی روزمره با گفتمان مسلط و چگونگی بازتولید آن طی تعاملات و مناسبات انسانها با یکدیگر ادراک شود؛ همچنین از حیث ویژگیهای سبکی پرشمار و قابلاعتنا، این امکان را به پژوهشگر میدهد که روند تأثیر و تأثری ایدئولوژی، زبان و سبک را در آن بررسی کند. بر این اساس، مسئله محقق در این تحقیق، فراتررفتن از سطح کلیات یا مشخصههای عمومی سبک، به هنگام بررسی سبکی این اثر و دستیابی به دادههایی است که بتوانند جزئیات دقیقتری درباره مناسبات زبان و قدرت در اختیار بگذارند.
روششناسی این پژوهش، تلفیقی است از دو روش سبکشناسی لایهای و تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف. در بخش نخست، واحدهای تحلیل در زبان مدّنظر قرار گرفته است که عبارتاند از: لایه واژگانی، نحوی، بلاغی، و ایدئولوژی. و در بخش دوم؛ یعنی تحلیل گفتمان انتقادیِ فرکلاف، روششناسی پژوهش ناظر بر واکاوی سه سطح توصیف و تفسیر و تبیین است که این سه سطح به ترتیب عهدهدار سه عنصر اصلی گفتمان؛ یعنی «متن» و «تعامل» و «بافت اجتماعی»اند. در سطح تبیین، شیوه واسازی دریدا تکمیلکننده تحلیل در سطح تبیین شده است.
به منظور بررسی رمان سالهای ابری، با بهرهگیری از شیوه تصادفی نظاممند، 12 داستان از مجموع 42 داستان رمان چهار جلدی سالهای ابری (یعنی داستانهای اول، پنجم و دهم هر مجلد) انتخاب و از هر داستان، برشی که حاوی دادههای مکفی بهمنظور تحلیل لایهای و گفتمانی است، گزینش شده است.
در ابتدا، خلاصهای مفید از هر داستان (12 داستان منتخب) ارائه شده است؛ در سطح توصیف، بهمنظور آگاهی به ساحت چیستی متن، برشهای داستانی در لایههای چهارگانه واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژی تجزیه و تحلیل شده است. در سطح تفسیر، با بهرهگیری از دانش زمینهای، چگونگی تولید متن در فرآیند تعامل اجتماعی نشان داده شده است؛ و در سطح تبیین، سازوکار گفتمان بهمثابه بخشی از یک فرآیند یا کنش یا ساختار اجتماعی در بازنمایی نحوه شکلبخشی به این فرآیندها و کنشها و ساختارها و تأثیر گفتمان بر بازتولید آنها بیان شده است.
برای تبیین این رمان و نشاندادن گفتمان بهمثابه «زمینههای اجتماعی»، یک روش کاملاً ابتکاری را بهکار گرفتهایم. آن روش عبارت است از تشخیص گفتمان حاکم بر هر داستان بهگونهای که بتوان برشهای داستانی را نیز مُعرّف آن گفتمان دانست. ما با بازشناسی گفتمان در هر داستان و نامیدن هر داستان با آن گفتمان، این امکان را فراهم کردهایم که رابطه گفتمان با روند مبارزات اجتماعی و مناسبات قدرت و، در نتیجه، زمینههای اجتماعی را روشن سازیم. این شیوه تحلیل تا کنون در رمان به عنوان متنی روایی و طولانی به کار گرفته نشده است. از این حیث، شیوهای نوین و راهگشا در رمانهایی از این دست بهشمار میآید.