سیاستگذاری باید مبتنی بر پژوهش باشد

گزارش نشست سیاستگذاری فرهنگی در عرصه بین المللی با رویکرد اسلامی- حسین قلجی
سیاستگذاری باید مبتنی بر پژوهش باشد

نشست سیاستگذاری فرهنگی در عرصه بین المللی با رویکرد اسلامی با حضور حسن صفرخانی(مشاور رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی) به دبیری حسین قلجی (عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق ع) و با مشارکت بیش از 30 نفر از دانشجویان و استادان، 22 دی 1400 به صورت مجازی برگزار شد. حسین قلجی، دبیر این نشست خلاصه‌ای از مطالب مطرح‌شده در این نشست تهیه کرده‌اند که تقدیم می‌شود. 

سیاستگذاری در عرصه بین‌الملل باید معطوف به اهداف باشد و ابتدا به ساکن برای خود به روشنی تعریف کنیم که دنبال چه آرمانها، اهداف و برنامه هایی هستیم سپس در درون نظام تصمیم گیری و اجرا بتوانیم اجماع لازم و همدلی نیروها را ایجاد نماییم.

انقلاب اسلامی ایران انقلابی با یک هویت خاص فرهنگی و مبتنی بر ارزش ها و مبانی دینی است لذا این انقلاب با توجه به ویژگی هایی که داشته از ابتدا جلوه های بیرونی خود را نشان داده و ضرورت فعالیت در عرصه فرهنگی جهانی از همان ابتدا حضور و فعالیت جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین المللی را گریزناپذیر نموده است. بسیاری از جنبشها و حرکتهای انقلابی و مخالف وضع موجود در جهان در صدد بوده و هستند که ماهیت این انقلاب، ارزشهای این انقلاب و مبانی این انقلاب را و جهات متعدد این انقلاب اسلامی را متوجه شوند و ماهیت آنرا درک کنند. لذا انقلاب اسلامی از هم بدو تاسیس پژواک های بیرونی زیادی پیدا میکند. علاقه مندان به انقلاب سعی دارند انقلاب ما را مورد توجه قرار دهند و سعی می کنند انقلاب را بشناسند، زوایای مختلف این انقلاب را بررسی کنند و مهمتر از همه سعی می‌کنند از این انقلاب الگو بگیرند.بنابر این یکی از ویژگیهای مهم انقلاب اسلامی ماهیت بین المللی آن بوده که نه تنها مورد توجه مسلمانان بلکه مورد توجه غیرمسلمانان هم قرار گرفت و موجب توجه ملتها و جنبشها به این انقلاب شد.

در زمانی که دو قطب مخالف یکی قطب سوسیالیستی کمونیستی که دین را افیون جامعه می دانست و دیگری دین را صرفاً در لایه های حیات شخصی و با محدودیت های زیاد در عرصه اجتماع تعریف میکند و حضور اجتماعی دین را منع می کند انقلابی رخ میدهد با یک پیام اصیل و این پیام اصیل اینست که دین غیر از این که جنبه های شخصی حیات انسانی را در بر می‌گیرد می تواند حیات اجتماعی جامعه را تحت تاثیر قرار بدهد و جلوه های ماندگاری از خودش در عرصه حیات اجتماعی خلق کند.

این بعد انقلاب است که مطالبه ای برای حضور و ارایه کالای ارزنده انقلاب در عرصه بین المللی است و ضرورت حضور ما در عرصه فرهنگ بین الملل را تبیین می کند. بنابر این یکی از ماموریت ها، وظائف و تکالیفی که بر عهده جمهوری اسلامی ایران و مسئولین آن به ویژه مسئولین فرهنگی گذاشته میشود این است که حضور جدی و مناسب در عرصه بین الملل داشته باشند.

در سالهای ابتدایی رویکرد انقلاب تثبیت انقلاب در داخل و جذب کشورها و گروهها برای افزایش مشروعیت جهانی برای آن است اما رفته رفته این بستر توسعه پیدا میکند و در میان سیاستگذاران یک نگاه وسیع تر و یک نگاه منظومه ای شکل میگیرد که مبتنی بر معرفی ایران در سه ساحت ایرانی، ایران اسلامی و ایران اسلامی انقلابی است.

 هدف اول این است که ارزش های تمدنی ایران وسابقه تمدنی ایران را با استفاده از ابزارهای فرهنگی مانند هنر، موسیقی، کتاب و غیره به جهان بشناسانیم. در لایه دوم قرار است ایران اسلامی یعنی ایرانی که با آن سابقه تمدنی بعد از ورود اسلام برخوردار از تمدن جدیدی و بالندگی جدیدی میشود را ترسیم کنیم و کشور ایران را به عنوان مهد و کانون یک تمدن اسلامی به جهان معرفی کنیم. در این نگاه ایران نه تنها در عرصه تمدنی ایران بزرگ بلکه در عرصه جهان اسلام نقش‌آفرینی می‌کند و بسیاری از جنبه های فرهنگی، ادبی، هنری، معرفتی، علمی و آموزشی در سایه‌سار پیوند ایران و اسلام شکل می‌گیرد که جهان را از دستاوردهای ارزشمند خود بهره مند میکند. در لایه سوم هدف این است که جهان بینی انقلابی و مقابله با استکبار و ستم ستیزی مکمل ایران اسلامی است. پیوند دین سیاسی با تمدن بزرگ ایران جلوه جدیدی از حیات اجتماعی را به نمایش می گذارد که ضدیت اساسی با استبداد و استکبار دارد و کشورها و ملل جهان را فرامی خواند تا خود را از سلطه استکبار و مستکبرین رها نماید و در این حوزه ایران اسلامی انقلابی در کنار همه گروهها، نهضتها و ملتهای جهان قرار دارد و تجارب فرهنگی خود را در اختیار آنها قرار می دهد.

اساس حکمرانی فرهنگی در عرصه بین الملل در جمهوری اسلامی ایران این منظومه سه لایه از تبلیغ هویت انقلاب اسلامی است که باید با سیاستگذاریهای مناسب و کارامد عجین شود. باید با برنامه های اجرایی و کارگشا همراه شود و باید با مجریان توانمند و متعهد به جلو حرکت نماید.

به رغم همه تلاشها و زحمات در حوزه سیاستگذاری آسیبهایی داخلی و بیرونی وجود داشت که از آن جمله آسیب‌های ساختاری، آسیبهای نیروی انسانی و آسیبهای برنامه ریزی هستند. در حوزه آسیبهای ساختاری سیاستگذاری باید به این سابقه اشاره کنیم که با توجه به نهادسازی در سالهای ابتدایی انقلاب، لایه‌های مختلف که گفته شد هر کدام توسط نهاد خاصی دنبال میشد و انسجام نهادی وجود نداشت. هر یک از این نهادها لایه ای از این مسئولیت را به عهده داشتند. مثلا سازمان تبلیغات اسلامی در عرصه تبلیغ ارزشهای اسلامی فعالیت داشت، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از طریق رایزنی‌ها بیشتر مبلغ لایه تمدنی با ابزار هنر را متولی بود و هر دستگاهی فقط یک بعد از این مجموعه منظومه فرهنگی را در دست داشتند.


بعد از تثبیت انقلاب و با رهبری مقام معظم رهبری، ایشان این دغدغه را داشتند که نهادی مسئولیت تبلیغ و ترویج هر سه جلوه و هرسه بعد ایرانی، ایران اسلامی و ایران اسلامی انقلابی را داشته باشد و با یک انسجامی همه این جلوه ها را مورد توجه قرار بدهد. بنابر این یکی از آسیب‌های جدی این بود که تا دهه ۷۰ پراکندگی نهادی در حوزه سیاستگذاری و اجرای فعالیت‌های فرهنگی در خارج از کشور وجود داشت و هر نهادی با توجه به سابقه و توان خود فقط بخشی از این مسئولیت را بر عهده می‌گرفت که این امر گاهی اوقات باعث کم اثر شدن و خنثی شدن فعالیتهای تبلیغی در عرصه بین المللی می شد. مقام معظم رهبری این موضوع را مورد توجه قرار دادند و سیاستگذاری و راهبری واحد را مورد تاکید قرار دادند و وزارت فرهنگ، وزارت خارجه و سازمان تبلیغات اسلامی را مامور کردند که همراه با شخصیت‌های فرهنگی به انسجام بخشی فعالیتهای فرهنگی در عرصه بین اللملل بپردازند که در این راستا سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شکل گرفت.

در کنار آسیب نهادی سیاستگذاری که ذکر شد آسیبهای دیگری نیز در حوزه های مختلف وجود دارد که لازم است مانند نمونه مورد توجه جدی قرار گرفته و رفع شود و آسیب برنامه ریزی از آن جمله است. از منظر سیاستگذاری و برنامه ریزی باید توجه داشت که با توجه به بضاعت مزجات و توان و ظرفیت کشور باید قدمها را طوری برداریم و سیاستها را طوری طراحی کنیم که به بهترین شکل بتوانیم محصول ارزشمند خود را معرفی و یک تصویر کاملی را از هویت انقلاب معرفی کنیم یعنی با کمترین هزینه بتوانیم بیشترین بهره را کسب نماییم. باید بتوانیم طوری برنامه ریزی کنیم که حداکثر بهره برداری را از حداقل منابع داشته باشیم و همچنین، بتوانیم مقابله حداکثری با سیاستگذاری و برنامه‌های فرهنگی بین المللی دشمن را هم داشته باشیم یعنی برنامه فرهنگی ما باید طوری طراحی شود که با کمترین منابع بتوانیم در دو بعد دستاوردها را بهینه نماییم: اول ارایه حداکثر و بهترین تصویر از هویت انقلاب اسلامی و دوم بیشترین بازدهی در حداقل سازی یا محدود سازی و کنترل برنامه های تخریبی دشمن علیه تصویر واقعی از انقلاب اسلامی. برای حل این مشکل باید با دو اتفاق حرکت خود را بازتنظیم کنیم. یک اینکه باید نگاه جدیدی داشته باشیم به حوزه سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی. باید از نگاه کلاسیک در سیاستگذاری و آسیبهای آن درس بگیریم؛ از روش سیاستگذاری و اجرای سنتی درس بگیریم و ریل گذاری جدیدی انجام بدهیم که این امر مستلزم این است که سیاستگذاری جدید ما باید حتما مبتنی بر آموزش باشد. دوم اینکه سیاستگذاری و برنامه ریزی ما باید مبتنی بر پژوهش، آینده پژوهی، آینده نگری و آینده نگاری باشد. باید در این عرصه تلاش جدی کنیم تا با دست یافتن به علم روز در حوزه سیاستگذاری و برنامه ریزی، استفاده از ظرفیتهای جدید مانند موسسات مردمی، موسسات فرهنگی غیردولتی و مهارتهای جدید امروزی سیاستگذاری فرهنگی در حوزه بین الملل را گونه ای بازتعریف کنیم تا تاثیرگذاری حداکثری با ابزارهای جدید داشته باشیم و شواهد گویای آن است که حرکت در این عرصه با روال سابق کارگشا نخواهد بود.



برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید