صنعت خلاق فرهنگی مد لباس فرصتی برای حضور مؤثر در عرصۀ ملی و بین‌المللی

مقدمۀ عماد افروغ بر کتاب چرخه مد در ایران
صنعت خلاق فرهنگی مد لباس فرصتی برای حضور مؤثر در عرصۀ ملی و بین‌المللی

معماری، ازجمله معماری بدن یا مد لباس، از مقولات ضروری و سوگوارانه مغفول کشور ماست. توجه به این مقولۀ بااهمیت از دغدغه‌های دیرینۀ مؤلف کتاب است. اختصاص حداقل چند سال از عمر مطالعاتی و پژوهشی خود به این مقوله پرده از این دغدغه برمی‌دارد. این دل‌مشغولی انتقادی، درواقع، دل‌مشغولی به هویت و فرهنگ و لایه‌های تودرتوی آن ازجمله لایۀ الگوهای رفتاری و نمادین آن است. به‌طور قطع، نویسنده اگر دغدغۀ هماهنگی و انسجام بین لایه‌های فرهنگی از هستی‌شناسی و ارزش‌شناسی تا هنجارشناسی و نمادشناسی را نداشت، با این دقت و وسواس و حوصله و ریزبینی وارد مطالعه و واکاوی این مقوله نمی‌شد. هرچند لایۀ نمادهای فرهنگی برحسب قاعده وزن و اهمیت لایه‌های زیرین هویتی و فرهنگی این زادبوم را ندارد و مطالعات میدانی همچنان نشان می‌دهند که حساسیت‌ها و داوری‌های عمومی و گاهی نخبگی از وضعیت آسیبی حوزۀ مد لباس و مغایرت آن با انتظارات تاریخی و بومی و فرهنگی و وجوه «وارداتی، تقلیدی و نمایشی» و تبعات سوء «سلطه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی» استفاده از مدها و برندهای خارجی، به لایه‌های زیرین هویتی و هستی‌شناسیِ دین‌داری و تاریخی ما تسری نیافته‌اند، به‌دلیل موضوعیت داشتن به‌خودی‌خود لایه‌های نمادین از یک‌سو و ارتباطش با سایر لایه‌ها، خواه‌ناخواه باید نسبت به آن حساس بود و نگران از ناهمخوانی‌اش با سایر لایه‌های فرهنگی و هویتی؛ ناهمخوانی‌ها و عدم تناسب‌هایی که می‌توانند در درازمدت به لایه‌های زیرین‌تر فرهنگی نیز آسیب وارد کنند.

دکتر حسین مهربانی‌فر در این کتاب با ارائه یک مفهوم‌شناسی دقیق از مد و نگاه به آن به‌مثابه یک پدیدۀ اجتماعی مدرن کوشیده است تا چندبُعدی بودن آن را با مرور بر نظریات اجتماعی و فرهنگی فراچنگ آورد. از بین مفهوم‌شناسی‌ها و نظریات مختلف در باب مد لباس، نویسنده مفهوم «صنایع فرهنگی» را برگزیده و آن را «صنعتی پُرطرفدار و ابزار مهمی در توسعۀ اقتصادی و اجتماعی و فصل مشخصی در سنجش رشد فرهنگی و اجتماعی جوامع» تلقی کرده است. روند تغییرات فزاینده در گرایش به مصرف مد هرگونه بی‌توجهی و نگاه صرفاً سلبی را با شکست و عواقب سوء روبه‌رو می‌سازد. می‌توان ظهور «صنعت خلاق» فرهنگی مد لباس (از ایده‌پردازی، طراحی، تولید تا توزیع و مصرف) را به‌مثابه فرصتی برای حضور مؤثر در عرصۀ ملی و بین‌المللی بر مبنای «اصول و ارزش‌های فرهنگ بومی و احیا و بازتولید میراث فرهنگیِ اسلامی- ایرانی در این حوزه» مغتنم شمرد. در غیر این صورت و با رویکرد سلب و طرد، باید پذیرای بی‌چون‌وچرای روند جاری و آسیب‌های آن باشیم.


نویسنده پس از انجام‌دادن مطالعات اسنادی و میدانی خود، به‌ویژه در حوزۀ مصرف، از بین دو نظریۀ غالب «همانندسازی اجتماعی» و «تمایزگذاری» گروهی و طبقاتی، نظریۀ اول را برمی‌گزیند. اینکه گرایش به مد بیش از آنکه ناشی از تمایزات هویتی طبقاتی و از بالا به پایین باشد، ناشی از میل و علاقه به «در مد بودن» و «اظهار ذائقه‌ها و سلیقه‌های جدید در یک جهان متغیر» است. او مهم‌ترین و اصلی‌ترین مسئله در قلمرو مورد بررسی را نبود پیوستگی و یکپارچگی در چرخۀ مد و انفصال در مراحل مختلف فرایند گردش مد لباس (محقق، طراح، تولیدکننده، بازاریاب و توزیع‌کننده) می‌داند.

کتاب پیشِ رو حاوی دو ویژگی خاص و دلالت‌آمیز برای پژوهشگران و علاقه‌مندان رویکرد ملیـ دینی در حوزۀ مد لباس است. اول اینکه واکاوی دقیقی دربارۀ مفهوم‌شناسی‌ها و نظریه‌های فرهنگی و اجتماعی مرتبط با موضوع دارد؛ و دوم آنکه به‌دلیل رویکرد دینی نویسنده، مرور خوبی بر منابع دینی یا به‌تعبیری دلالت‌های هویتی- فرهنگیِ اسلامی- دینی صورت گرفته است. در ذیل نگاه و رویکرد دینی و با استفاده از منابع و آرای اندیشمندان دینی، توجه به عفاف و حجاب به‌مثابه حقی الهی، حفاظت از شأن و مقام انسان، نفی تقلید از بیگانگان، رعایت عرف جامعۀ اسلامی و نفی لباس شهرت، پرهیز از تفاخر و تبرج و خودنمایی، التزام به هنجارهای جنسی و جنسیتی در لباس، قبح مصرف‌گرایی یا مصرف تظاهری و توجه به مقولۀ بااهمیت وحدت در عین کثرت از نقاط قوت این کتاب است. مطالعۀ این اثر را به تمام علاقه‌مندان حوزۀ فرهنگ و هویت و به‌طور خاص لایۀ نمادین فرهنگ یعنی مد لباس پیشنهاد می‌کنم.

و ما توفیقی الا بالله

عماد افروغ


برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید