نقشآفرینی دین، نمیتواند جز با نقشآفرینی مردم باشد
نهادهای حکومتی، صرفاً تسهیلگر باشندفرزاد جهانبین گفت: اساساً معتقدم هر توفیقی که بخواهیم به دست بیاوریم و نیز، هر توفیقی که تاکنون داشتهایم، در سایه توجه به مردم و رشد دادن ظرفیتهای مردمی بوده است. متقابلاً هر شکستی که داشتهایم، به دلیل حرکت در خلاف این مسیر بوده است. نقشآفرینی دین، نمیتواند جز با نقشآفرینی مردم باشد. برای اینکه این اتفاق بیفتد، باید در عمل، حکومت و نهادهای حکومتی به مردم میدان دهند و در این مسیر صرفاً راهبری، پشتیبانی و رفع اشکال کنند.
نهمین نشست تخصصیِ «بررسی ابعاد اجتماعات دینی ـ فرهنگی در دوران پساکرونا؛ بررسی موردی: جشن غدیر در تهران» دوشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۱ با حضور فرشاد مهدیپور (عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)، فرزاد جهانبین (استادیار دانشگاه شاهد) و سینا شیخی (مدیر گروه توسعه تعاون، مشارکتهای مردمی و سرمایه اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس)، از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، برگزار شد.
در ابتدای این برنامه فرشاد مهدیپور به ذکر مقدماتی مرتبط با موضوع نشست پرداخت و گفت: ما به دنبال تزاید سرمایه اجتماعی از محل رخدادهای فرهنگی مثل جشن غدیر هستیم. سرمایه اجتماعی یک مبنای مهم است که اگر بدون توجه به آن بخواهیم حرکت کنیم، پروژه ناقص میماند. همه باور دارند که اصل سرمایه اجتماعی، ما را قادر به عمل و کنشگری اجتماعی میکند. نکته دوم این است که بخشی از ایدهپردازان معتقدند که نهاد دین، پرقدرتترین منبع ایجاد سرمایه اجتماعی است. نهاد دین، فراتر از مفهوم دین اسلام است و منظور، هرنوع گرایشی است که در آحاد مردم سراسر دنیا وجود دارد. نکته قابل ذکر دیگر این است که ما همچنان در حال زندگی با کرونا هستیم. یعنی ما در موقعیت پساکرونا قرار نداریم. کرونا جزئی از زندگی ما تلقی میشود و ما به دوره پیش از کرونا برنخواهیم گشت.
او با اشاره به برخی ویژگیهای جشن غدیر ادامه داد: این جشن مثل هر حرکتی، غایت و هدف داشت. منظور از غایت، ابتدا و انتهای مسیر بود. از جایی شروع و به مقصدی درحال حرکت بود. این حرکت، کنشگر داشت. ارادهای برای آن به وجود آمده بود و افراد، با ارادهای در جمع حضور پیدا کرده بودند. همه عناصر این حرکت، زمان مشخصی را هم دربرمیگرفت. بنابراین، این رویداد، زمانمند و مکانمند بود. این جشن، به نوعی موجب رشد تعامل اجتماعی شد. نحوه ورود و خروج افراد به برنامه، نحوه کنارهم قرار گرفتن آنها و ... در شرایط گرمی هوا، پیادهروی روبه بالای خیابان ولیعصر و ...، تضاد و تعارض کمی را نشان میداد و از جنبه تقویت ارتباطات میانفردی مفید بود. از طرف دیگر، نوعی آموزش اجتماعی بود و افراد، در شرایط ترافیک، در همکاری با هم، نحوه حرکت را به یکدیگر میگفتند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره نقاط ضعف این رویداد، یادآور شد: این رخداد بهطور طبیعی دچار ضعفهایی هم بود. ما بهطورکلی در برگزاری آیینهای بزرگ ملی دچار اشکال هستیم که آن را در تشییع پیکرهای شهدا ازجمله شهدای غواص، شهدای عراق یا سوریه هم میتوانیم ببینیم. عدم قدرت برگزاری و مدیریت رخداد، حائز اهمیت است که باید به آن توجه کرد.
مسأله دیگر این است که همواره میل و تمایلی وجود دارد که این رخدادها را از سمت مردمی و خودجوش بودن به سمت اداری شدن سوق دهیم. مثل راهپیمایی 22 بهمن و راهپیمایی روز قدس به عنوان دو رخداد مهم انسجامبخش که به نحوی مدیریت میشود که گویا در آن هیچ عنصر انسانی وجود ندارد. نکته دیگر، پایتختمحوربودن این رویدادهاست. البته نه به این معنا که پایتخت، نقشآفرینی نکند بلکه نباید به طور حتم، پایتخت الگوی برگزاری این برنامهها باشد. آسیب دیگر، نبود یک پیوست فرهنگی رسانهای برای برگزاری مراسم است. هرچند این مورد یک آسیب قطعی محسوب نمیشود چون فاصله طراحی و اجرای مراسم بسیار کوتاه بود و به برگزارکنندگان، اجازه مرور این فرآیند و رفع نقایص را نمیداد.
مهدیپور درباره آینده برگزاری این رویداد، با اشاره به مواردی متذکر شد: درباره این رویداد، بیم تکرارشوندگی آن وجود دارد. خلق مناسک، امر بدی نیست اما اینکه فکر کنیم این رخداد و برنامه فرهنگی را میتوانیم در رخدادهای دیگر هم تکرار کنیم، اشتباه است. اگر بتوانیم همین رویداد را سال بعد در همین مناسبت تکرار کنیم، کفایت میکند.
همچنین، به نظر میرسد توسعه استانی این رویداد در کشور مفید باشد. در استانهایی که ظرفیت وجود دارد، میتوانیم این آیینها را متناسب با شرایط بومی و اقلیمی، برگزار کنیم. در این خصوص، میتوانیم ابتدا به شکل موردی در چند استان آن را برگزار کنیم و سپس، به شکل تدریجی آن را به دیگر استانها گسترش دهیم. درباره آیندهنگاری این موضوع، تمرکز روی مطالعه آن، باید موردتوجه قرار گیرد که برگزاری این نشستها، بخشی از آن است.
فرزاد جهانبین دومین سخنران این برنامه به علقههای محکم دینی مردم اشاره و تصریح کرد: در مورد جشن غدیر آن چیزی که باید مورد توجه قرار گیرد، علقههای دینی و پیوند محکم بین مردم و اهل بیت (ع) است. براساس پیمایشهای انجامشده هم، علیرغم وجود شکاف بین اعتقادات و افعال و برخی تغییرات در سبک دینداری که ناشی از تغییرات عرفی و فرهنگی در جامعه است، این علقههای دینی به وضوح دیده میشود. علقههای دینی، استخوانبندی محکمی در جامعه دارد. اگر تصور ما از دینداری در جامعه درست باشد، برنامهریزیهای ما هم درست خواهد بود. این وضعیتشناسی اجتماعی، امر مهمی است که در مورد جشن غدیر میتوان به آن اشاره کرد.
او ضمن اشاره به ضعف در مدیریت اجتماعات عظیم، کسب هرگونه توفیق را در گرو توجه به ظرفیتهای مردمی دانست و افزود: ما در مدیریت اجتماعات عظیم، ضعف داریم. این مدیریت، به لحاظ علمی یک فناوری میخواهد تا با تقویت آن، بتوانیم به یک مدل برسیم. بهعبارت دیگر، تلاش برای مدیریت اجتماعات عظیم، باید یک نگاه علمی و دانشبنیان پیدا کند. اساساً معتقدم هر توفیقی که بخواهیم به دست بیاوریم و نیز، هر توفیقی که تاکنون داشتهایم، در سایه توجه به مردم و رشد دادن ظرفیتهای مردمی بوده است. متقابلاً هر شکستی که داشتهایم، به دلیل حرکت در خلاف این مسیر بوده است. نقشآفرینی دین، نمیتواند جز با نقشآفرینی مردم باشد. برای اینکه این اتفاق بیفتد، باید در عمل، حکومت و نهادهای حکومتی به مردم میدان دهند و در این مسیر صرفاً راهبری، پشتیبانی و رفع اشکال کنند.
این استاد دانشگاه درباره چگونگی دستیافتن به الگوی عملیاتی یک ایده گفت: گام اول در این مسیر، تولید فکر نظری یا تولید الگو است. در این بخش هم معتقدم، میدان باید برای مردم باشد. در گام دوم، میبایست یک کاربست خرد پیدا کنیم. واقعیت این است که اگر ما بخواهیم رشد پیدا کنیم، میبایست این الگو در یک محدوده کوچکی کاربست خرد پیدا کند. اگر این آزمون موفق بود، گام بعدی گفتمانسازی است. یعنی این الگو باید بتواند در درون جامعه جا باز کند. گام بعدی، کاربست کلان است و باید الگویی که در میان مردم پاسخ داده، در مقیاس کلان به کار ببریم. این مرحله، کاری است که دولت و نهادهای دولتی انجام میدهند. بعد از کاربست کلان هم، مجدداً باید گفتمانسازی صورت گیرد تا منجر به تفوق گفتمانی و نهایتاً ریلدهی به جامعه شود. اگر یک الگو به این مرحله برسد، ماندگار میشود. البته شرط دیگر ماندگاری، تکرار است. یعنی برای اینکه از «حالت» به «عادت» و از «عادت» به «ملکه» برسد، باید در مقاطع زمانی مختلف تکرار شود.
جهانبین علت توفیق سرود «سلامفرمانده» را پیروی از همین الگو دانست و تأکید کرد: علت جذابیت سلام فرمانده، این بود که این مراحل را طی کرده است. یعنی ابتدا یک فکری زاده شده و در یک شهری با تمام محرومیتها، کلید خورده و آرام آرام خود را نشان داده است و بعد از گفتمانسازی، سطوح مختلف حاکمیت، به آن ضریب داده و درنهایت تفوق پیدا کرده است. اگر ما بخواهیم از جهت فرهنگی و دینی تأثیری بگذاریم، راهی جز این وجود ندارد. کارهای از بالا به پایین و سفارشی، هیچکدام نخواهد توانست مسائل ما را حل کند.
در بخش پایانی این برنامه، سینا شیخی رویداد غدیر را با ابعاد مختلف مثبت و منفی دانست و گفت: رویداد غدیر ابعاد مختلف مثبت، ابعاد نیازمند بازنگری و ابعاد با مشکلات جدی دارد. ابعادی که نیازمند توجه و بیش از آن، نیازمند نشر است، اثبات مکرر دلدادگی مردم به شعائر دینی و انقلابی است. برخلاف جوهای رسانهای، همواره گردهماییهایی از مردم میبینیم که نشان میدهد مردم، به مسائل دینی و انقلابی علاقهمند هستند اما ضعف ما در بازنشر آنها، محل نظر جدی است. هر جامعه و مکتبی، نیازمند حرکتهای کلان هویتبخش است که ضمن نشان دادن انسجام در یک فضای کلی، به یک مجموعهای اتصال هویتی کند. مثل پیادهروی اربعین که شیعیان دنیا را کنار هم جمع میکند و همینطور سایر گردهماییها که برخی با محوریتهای شیعیان و مسلمانان و برخی مثل روز قدس، در مخالفت با هرنوع استبداد است. نکته دیگری که باید موردتوجه قرار گیرد، نسبت میان مناسک و اخلاقیات است. نباید نسبت میان این دو به هم بخورد و فربهشدن مناسک، منجربه ضعف اخلاقیات شود. هردوی اینها باید همگام با هم پیش بروند.
او در ادامه با استناد به قانون اساسی درباره نقش و جایگاه مشارکت مردمی و منظور از حکومت در اسلام، خاطرنشان کرد: بهترین جا برای فهم نقش مردم و حکومت در اسلام، قانون اساسی است. در مقدمه این قانون، سرفصلی وجود دارد که مغفول واقع شده است. این بخش درباره شیوه حکومت در اسلام نوشته: «هدف از حکومت، رشد دادن انسان در حرکت بهسوی نظام الهی است تا زمینه بروز و شکوفایی استعدادها بهمنظور تجلی ابعاد خودگونگی انسان فراهم آید و این جز در سایه مشارکت فعال و گسترده تمامی عناصر اجتماع در روند تحول جامعه، نمیتواند باشد» و در ادامه اعلام میکند قانون اساسی زمینه این مشارکت را برای همه اعضای جامعه در همه مراحل تصمیمگیریهای سرنوشتساز، فراهم میکند. همچنین سطوح مشارکت را در مطالبهگری، نظارت و اجرا تعیین میکند. یعنی تکیه و وزنه اصلی کار، روی تصمیمگیری، سپس مطالبهگری و نظارت و در انتها، اجراست. مردم ما از ابتدای انقلاب در همه حوزهها خیلی فعال بودهاند. مثلاً پس از اتفاقات آبان 98، «تصمیم میگیرند» که یک شکوه عظیمی را بیافرینند. در اکثر این تجربهها، حضور مردم، توأم با موفقیت بوده است. اما هرچه جلوتر آمدهایم، سطح تصمیمگیری، مطالبهگری و نظارت را کمرنگ کردهایم و صرفاً از مردم خواستهایم در حوزه اجرا وارد شوند که به نظر میآید این یکی از چالشهای جدی مشارکت مردمی باشد. یک حکمرانی خوب، زمانی است که بتواند اجزای مختلف جامعه، ازجمله دو عضو مهم آن، یعنی مردم و دولت را با هم تنظیم کند و نقش هر کدام را بگوید. برخلاف تصریح قانون اساسی بر این مسأله، این نسبت و رابطه، منطق جدی پیدا نکرده است. به همین دلیل ما دچار بحرانی به نام بحران دولتیشدن امور مردمی و مردمیشدن امور دولتی، شدهایم. لذا لازم است که دولت، در برخی حوزهها ازجمله حوزههای فرهنگی و اجتماعی، صرفاً تنظیمگری، تسهیلگری و شتابدهی کند نه تصدیگری و مهم این است که این کارها را بهنگام انجام دهد.
مدیر گروه توسعه تعاون، مشارکتهای مردمی و سرمایه اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس از تغییر سنتهای پیشین به عنوان یک ضعف یاد کرد و ادامه داد: مردم ما سنتی داشتند که خودشان به دیدار سادات میرفتند، عیدی میگرفتند و به نوعی پیمان اخوت میبستند. این از امور مستحبی بوده که در متون دینی ما آمده است. ما این سنت دیرپا را بهم زدیم و یک الگوی جدید را جایگزین کردیم. گاهی اوقات این تغییر سنت، به جا و بهنگام است. مثل تغییر روز زن که پیش از انقلاب، همزمان با میلاد مادر همسر شاه بود اما بعد از انقلاب، با رشد آگاهی مردم و اراده آنها به حضرت زهرا (س)، به روز میلاد آن حضرت تغییر یافت. اما جشن غدیر، ضمن داشتن مشکلات اجرایی جدی، اصلاً نمیتوانست در سنت جایگاه پیدا کند و نقش مردم هم، بیشتر نقش مشاهده مشارکتی بود. ما اجتماعات خرد و روابط اجتماعی میان سادات و مردم را از بین بردهایم که اینها، چالشهای جدی انسجام اجتماعی ایجاد میکند.
شیخی در پایان با تأکید بر لزوم جدی گرفتن نقش تصمیمگیریهای مردمی، متذکر شد: اگر نقش، تصمیم و ایده مردم را جدی بگیریم، دچار مشکلات جدی نخواهیم شد. ما باید نقش تصمیمگیریهای مردم را البته با دو شرط آموزش و ساختاردهی به جامعه و حفظ انسجام آن، جدی بگیریم. در این صورت، مشارکت در تصمیمگیری، مشارکت مطلوبی خواهد شد.
گزارش از: فریبا رضایی
اخبار مرتبط:
- سیاست تکثر فرهنگی باید به رسمیت شناخته شود
- جشن غدیر نشان داد جامعه نیازمند یک گفتار ایجابی است
- برای رفتن به سمت تمدن، به ابزار مناسکسازی نیاز داریم
- مردمیبودن اجرای مناسک، عاملی مهم در حضور امر قدسی در فضاهای شهری
- از جشن غدیر بهعنوان محملی برای انتقال دیدگاههای مردمی استفاده کنیم
- به آداب عشق و پرستش مؤدب باشیم