برپایی جلسات شادی اهل بیت (ع)، یک بلوغ اجتماعی است
ابراهیم خانی گفت: در مجالس غم، خودبه خود لذت مادی و بحث سود و زیان عقب میکشد و فقط افرادی که اهل فضیلت هستند در آن شرکت میکنند ولی در مراسم و اجتماعات شادی، شهوت و غضب و قوه واهمه، میداندار هستند. در بازار خدا را یاد کردن، مهمتر از روی سجاده است. چون بازار، موطن غفلت است. بنابراین برگزاری جلسه فضیلت و حقمحور شادی، از این جهت مهمتر از برگزاری جلسات عزا است و این یک بلوغ اجتماعی است.
دهمین نشست تخصصی «بررسی ابعاد اجتماعات دینی ـ فرهنگی در دوران پساکرونا؛ بررسی موردی: جشن غدیر در تهران» چهارشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۱ با حضور حمید پارسانیا (عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)، حامد حاجیحیدری (عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)، سیدعبدالرسول علمالهدی (عضو هیات علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع)) و ابراهیم خانی (عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع))، با دبیری محمدرضا روحانی ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در بخش اول این برنامه ابراهیم خانی در توضیح رویداد غدیر از علمالنفس حکمی و عرفانی استفاده کرد و گفت: در علمالنفس حکمی و عرفانی، انسان لایههایی دارد؛ لایه مادی، قلب، نفس، روح و ... که هرکدام توضیحگر فلسفه کنش انسان است. اگر هرکدام از این لایهها منشأ فعل باشند، آن فعل محکوم قوانین همان مرتبه از هستی است و بر آن اساس باید افعال را تحلیل کرد. بسیاری از این قواعد انسانشناسانه را میتوان با ملاحظات روشی در فهم پدیدههای اجتماعی هم منتقل کرد. چون اجتماع، چیزی جز آیینه حالات انسانی نیست. در میان این لایهها، سه لایه در میراث ما سابقه بیشتری دارد؛ بدن، که در حوزه عمل، درک جسمانی یا لذت و الم را میفهمد. درک مثالی ما که وارد منطق سود و زیان میشود و نهایتاً سطح مرتبه عقلی که فراتر از بقیه حالات، منطق حق و باطل و ارزش ذاتی اعمال را میفهمد. همین منطق در فلسفه کنشهای اجتماعی هم وجود دارد و علامه طباطبایی ذیل آیه ۲۰۰ سوره آل عمران بیان میکند که وجه تمایز اجتماع اسلامی و اجتماع غیر اسلامی، ابتنای اجتماع غیردینی بر لذت یا منفعت و اجتماع دینی بر حقیقت و تبعیت از حق است. در عرفان اسلامی، هرچقدر فعلی از لایههای عمیقتر وجود انسان برخاسته باشد، عاملیتمحورتر است. به عبارت دیگر، هرچقدر یک فعل اخلاقی انجام میدهیم، عاملیت بیشتری داریم. در اجتماعات دینی مثل عزاداری، مشخص است که منطق، منطق لذت مادی نیست و واضح است که افراد کاملاً بر مدار حق و ارزش ذاتی آن عمل است که دور هم جمع میشوند و احساس عاملیت میکنند. چون احساس میکنند آن گریه و شور و هیجان، از عمیقترین لایههای وجودیشان برخاسته است.
او برگزاری اجتماعات شادی بر محور حق را، یک بلوغ صعبالوصولتری نسبت به مجالس عزا دانست و اظهار داشت: به نظر من، شاید مهمتر از اجتماعات عزای اباعبدالله (ع)، بلوغ در برپایی جلسات شادی اهل بیت (ع) است. این حرکت، یک بلوغ دیررستر و صعبالوصولتری است. چون در مجالس غم، خودبه خود لذت مادی و بحث سود و زیان عقب میکشد و فقط افرادی که اهل فضیلت هستند در آن شرکت میکنند ولی در مراسم و اجتماعات شادی، شهوت و غضب و قوه واهمه، میداندار هستند. در بازار خدا را یاد کردن، مهمتر از روی سجاده است. چون بازار، موطن غفلت است. بنابراین برگزاری جلسه فضیلت و حقمحور شادی، از این جهت مهمتر از برگزاری جلسات عزا است و این یک بلوغ اجتماعی است. اجتماع غدیر در خیابان برای شادی، یک نقطه عطف است برای اینکه جامعه شیعه یاد بگیرد در مقام شادی هم حقمحور باشد.
حمید پارسانیا دومین سخنران این نشست از منظر نسبت عوامل سیاسی با مناسک جمعی سخن گفت و تشریح کرد: مناسک، نحوهای از کنش فردی یا اجتماعی است که هویت دینی پیدا میکند و به مبدأ کنش برمیگردد. به عبارت دیگر، با انگیزههای الهی و در تعامل با امر قدسی انجام میشود که آن هم سطوح و مراتب متفاوتی دارد. بنابراین مناسک را نوعی رفتارهای دینی میدانیم که در مقابل رفتارهای عرفی قرار میگیرد؛ رفتارهای که به آنها بار سکولار و روزمرگی میدهیم. درحالیکه مناسک، محدود به قلمرو چند عبادت خاص و مشخص نیست. امر مقدس، امر نامحدود و نامتناهی است و همه افعال ما در محضر خداوند انجام میشود که هرکدام از آنها، صورت و رفتار دینی متناسب با خود را ایجاد میکند. مثل ذکر یا توجه که با این بیان، یک منسک است یا سیروسلوک به گفته حسنزاده آملی که از علامه طباطبایی نقل کرده، به چگونگی تعامل با اهل خانه معنا شده است. پس تعامل با خانواده هم، یک سلوک و یک منسک است. بنابراین کل زندگی ما، مناسک است. در اندیشه اسلامی، همگان در همه حالات در محضر ربالعالمین هستند. لذا ما در حوزه دین، منطقةُ الفَراغ نداریم. حتی حوزه اباحهها و لذات هم، هویت دینی دارند. دین بهگونهای است که در آن، همه عرصههای زندگی مقدس هستند. وقتی مناسک، جنبه جمعی پیدا میکنند، خواه ناخواه جنبه سیاسی و هویت سیاسی هم پیدا میکنند. یعنی اقتضای این مناسک، نوعی کنش سیاسی، تعامل و همکاری یا یک تقابل سیاسی است. وقتی مناسکی بعد اجتماعی وسیعی پیدا میکند که نیازمند یک مدیریت کلان است، نمیتوان گفت که جنبه مناسکی آن آسیب میبیند. مثلاً مناسک حج طوری است که یک نظم اجتماعی را میطلبد. به همین دلیل باید امام معصوم یا منصوبی باشد تا بتواند این کار را انجام دهد. خصلت حج بهگونهای است که نمیتواند بدون همراهی و تعامل با حکومت ادامه پیدا کند. از این منظر، وقتی جمعیت عظیمی در یک مهمانی ۱۰ کیلومتری حضور پیدا میکنند، این امر نظم خاص خود را میطلبد و بدون همراهی حکومت ممکن نمیشود. اگر حاکم، یک حاکم دینی است که به وظیفه خود عمل میکند، در حد خود موظف است اقدام شعائر الهی را در سطح کلان اجتماعی انجام دهد. بنابراین این برداشت که مناسک دینی نمیتوانند در تعامل با قدرت قرار گیرند و اگر قدرت موجود آنها را همراهی کند، آسیب میبینند، یک برداشت غلط است. برخی از مناسک چه بخواهیم چه نخواهیم، هویت جمعی و اجتماعی پیدا میکند و نمیتواند در ارتباط با نظام سیاسی نباشد. دین، مناسک را بهگونهای تعریف میکند که اتفاقاً عرصه سیاست در تزاحم با دیگر عرصهها، اولویت پیدا میکند.
حامد حاجیحیدری در ابتدای سخنان خود ضمن اشتباهخواندن کاربرد واژه «پساکرونا»، با اشاره به شرایط جدید پیشآمده در فضای دیجیتال پس از بیماری کرونا، درباره امکانات این فضا یادآور شد: سخن گفتن از پساکرونا، اگر زاییده یک تمنا برای بازگشت به آنچه که قبلاً بوده باشد، بهمثابه از دست دادن فرصتهایی است که کوئید۱۹ ایجاد کرده است. هرچند کرونا مصیبت بزرگی را برای جهان ایجاد کرد اما نشان داد که چقدر میتواند فرصت ایجاد کند. ازجمله اینکه، افرادی را که از بهرسمیتشناختن سایبرفضا پرهیز داشتند، به یکباره به استخر سایبرفضا و تکنولوژی دیجیتال انداخت که مجبور شدند خود را با آن تطبیق دهند.
در شرایط جدید، همه افراد، دولتها و نهادها باید این فضا را بهرسمیت بشناسند، اقتضائات آن را جایگزین اقتضائات و شرایط قبلی کنند و براساس این انطباق، شرایط یا عملکرد خود را تنظیم کنند. از این حیث، میتوانیم مناسک دینی را در سایبرفضا بازسازی کنیم. یک سطح مهم دینداری، حضور در مناسک اجتماعی است و اگر قرار باشد بخش مهمی از زندگی ما به فضای دیجیتال مهاجرت کند، باید بتوانیم این مناسک اجتماعی را در این سکوی جدید، بازسازی کنیم. لذا باید خلاقیتهایی که در زمینه گسترش مناسک اجتماعی در بستر شبکه بروز میکند، تکثیر و گسترش یابد.
او درباره تأثیرات سایبرفضا بر تغییرشکل مردمسالاری گفت: ما با یک مردمسالاری جدید مواجهایم که مردمسالاری دینی هم باید خود را با آن تطبیق دهد. نمونه مجازی تشییع عظیم پیکر شهید سلیمانی در فضای عینی، سرود سلام فرمانده بود که نمونهای از شکلگیری یک موج اجتماعی گسترده در متن سایبرفضا بود. درواقع، ما با یک مردمسالاری صندوق رأی هرروزه مواجهایم. داعیه جمهوری اسلامی بر مردمسالاری دینی ایجاب میکند که نسخه جدیدی از حکمرانی را در انطباق با شرایط جدید اجرا کند تا بتواند مردمسالاری دینی را که مبتنی بر الگوی مدینهالنبی است، در این فضای جدید بازسازی کند.
سیدعبدالرسول علمالهدی با اشاره به سه وجه حضور مردم در جشن غدیر، آن را در امتداد رویداد اربعین دانست و تصریح کرد: ما در جشن غدیر، سه وجه حضور مردم در جشن غدیر را دیدیم؛ پخش نذری توسط مردم و فاعلیت آنها در این مهمانی، حضور خانوادگی و جمعی آنها به معنای گسترده و نهایتاً، عنوان ۱۰ کیلومتری که در برنامهریزیهای این جشن نبود و در گفتار مردم دیده شد. ما هرسه وجه را در امتداد اربعین میبینیم. درحقیقت جشن غدیر یک حادثه نبود که ما از حجم استقبال مردمی تعجب کردیم، بلکه یک امتداد تاریخی در اربعین داشت و مردم و هیئات، از آن الگوبرداری کرده بودند.
وی در ادامه ضمن اشاره به عظمت ملت ایران، معنویت را اصلیترین عنصر مردم و حرکت انقلاب اسلامی خواند و گفت: ما با مردمی مواجهایم که در طول تاریخ هویت خود را دائم بازسازی و به ظهور رساندهاند. جنبش تنباکو، انقلاب مشروطه، قیام تبریز، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، جهاد سازندگی و حتی جهاد مقابله با کرونا، عرصههایی بودهاند که مردم در تداوم دینداری خود، هویت خود را به ظهور رساندهاند. بنابراین این ملت، یک ملت بسیار بزرگی است که که خمینی و حاج قاسم در آن متولد شده است. این افراد، استثناء بر ملت نیستند بلکه ظهور قدرت ملتند. لذا دینداری و معنویت، اصلیترین عنصر حرکت انقلاب اسلامی است و هرچقدر جریان حاکمیت، دولت و سیستم حکمرانی، به دینداری و معنویت مردم بپردازند، درحقیقت به خواسته مردم عمل کردهاند. بنابراین چرا ما باید از جشن ۱۰ کیلومتری غدیر تعجب کنیم و چرا نمیتوانیم ظهورات ملت در دینداری را تحلیل کنیم؟! چون به نظرم جامعهشناسی دین دچار نقصی است و نمیتواند با ابزارها و نظریههای خود، ملت ایران را تحلیل کند. تحلیل واقعی از دینداری و معنویت در ایران باید در مفهوم «ولایت» که برآمده از اسلام ناب محمدی است، جستجو شود. اگر ولایت را به عنوان رکن دین در نظر بگیریم، 3 ظهور محبت به اهل بیت، فرهنگ ایثار و شهادت و محترم شمردن مرجعیت دارد. اگر این سه مورد را درنظر بگیریم، در این صورت مراسم اربعین و غدیر و ...، استثنایی نخواهند بود. رویداد غدیر، یک حادثه نیست بلکه مردم آن را در یک امتداد تاریخی دنبال میکنند که این امتداد تاریخی یک نقطه عطفی به نام انقلاب اسلامی دارد که آن را با ابداع نظریه مردمسالاری دینی دنبال کرده است.
گزارش از: فریبا رضایی
اخبار مرتبط:
- سیاست تکثر فرهنگی باید به رسمیت شناخته شود
- جشن غدیر نشان داد جامعه نیازمند یک گفتار ایجابی است
- برای رفتن به سمت تمدن، به ابزار مناسکسازی نیاز داریم
- مردمیبودن اجرای مناسک، عاملی مهم در حضور امر قدسی در فضاهای شهری
- از جشن غدیر بهعنوان محملی برای انتقال دیدگاههای مردمی استفاده کنیم
- به آداب عشق و پرستش مؤدب باشیم