مسعود صدرمحمدی در نشست «عاشورا در ادبیات ترکیه از دوره عثمانی تا عصر حاضر»:

ما با یک حوزه پژوهشی بکر مواجه هستیم

ما با یک حوزه پژوهشی بکر مواجه هستیم

نخستین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی اشتراکات تاریخی و تمدنی ایران فرهنگی با منطقه قفقاز و آناتولی با عنوان «عاشورا در ادبیات ترکیه از دوره عثمانی تا عصر حاضر»، دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ با حضور مسعود صدرمحمدی (دکتری مطالعات عثمانی دانشگاه آنکارا) و با دبیری مرتضی ولی‌نژاد (دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی)، در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار ‌شد.

مسعود صدرمحمدی در مقدمه سخنان خود ضمن اشاره به گستردگی و تنوع موضوع عاشورا در یک بازه زمانی هفتصدساله، درباره اهمیت آن گفت: این موضوع از منظر تاریخ تحولات فکری، تاریخ ادبیات، تاریخ هنر و نیز از منظر مردم‌شناسی بسیار حیاتی و مهم است و تاکنون، بسیاری از محققان ترک و اروپایی که مربوط به مکتب استراسبورگ هستند، روی این موضوع کار کرده و آثاری را ارائه کرده‌اند.

او با تقسیم آثار ترکی عاشورامحور به دو حوزه عمومی و اختصاصی، ادامه داد: مسأله عاشورا و اباعبدالله در ادبیات و زیست فکری ترکی را می‌توان در دو حوزه آثار عمومی‌ و آثار اختصاصی دید. از منظر ادبیات عمومی، کتاب «دَدَه گورت» جزء نخستین آثار ادبیات ترکی با بازتابی از فضای فکری ترکان باستان است که مظاهر کربلا به‌نوعی ممزوج زیست دینی آن‌ها شده است. مثلاً در این کتاب، وقتی یکی از عناصر داستان درباره آب حرف می‌زند و مدح آن را می‌کند، می‌گوید «تو عنصری هستی که حسن و حسین، حسرت تو را بر لب داشتند». کتاب «سالتوک‌نامه» از دیگر آثار در ادبیات عمومی است که به زمان ورود ترکان به آناتولی تعلق دارد و توجه به امام حسین و حسن و یزید و عاشورا در آن دیده می‌شود. یکی از جنبه‌های جالب ادبیات ترکی که در آثار معاصر هم دیده می‌شود، این است که امام حسین و یزید از حالت اسمی‌بودن خارج و حالت صفت پیدا می‌کنند. یزید، به معنای فرد نابکار و حیله‌گری است که تمام پستی‌ها در او جمع است. در این آثار، هر ظالمی، به نوعی یزید است. ژانر عاشورا در ادبیات ترکی، یک ژانر جدی است که بیش از ۳۰ اثر یا مقتل اختصاصی برای آن نوشته شده است. نخستین مقتلی که به دست ما رسیده، «مقتل یوسف مداح» است که ۱۴۰ سال قبل از کتاب «روضه‌الشهدا» کاشفی نوشته شده است. نکته مهم درخصوص این مقتل آن است که ابیات ۳ هزار و اندی آن، به‌صورت ۱۰ مجلس نوشته شده است. سبک اشعار به‌گونه‌ای است که گویا سنت ۱۰ مجلس عزا برای امام حسین (ع) در قرن هشتم هم رواج داشته است که این شاعر برای این مجالس، ۱۰ منظومه اختصاصی سروده است. هم‌چنین سبک خطابی آن، همانند روضه‌خوانی مجالس است که می‌توان فهمید برپایی مجلس عزای امام‌حسین در قرن هشتم، یک سنت قابل توجه بوده است. دومین مقتل در ادبیات ترکی، مربوط به سال ۹۰۵ یعنی اول قرن دهم است. نکته جالب این مقتل، درباره نویسنده آن است که موردتوجه پادشاه عثمانی یعنی بایزید ثانی بوده است. ورود علمای درجه اول و متصوفین آن عصر به مقتل‌نویسی، از نکات جالبی است که مقتل‌خوانی را برای ما قابل توجه می‌کند. از قرن دهم، شاهد تولید ادبیات قابل توجهی در حوزه عاشورا هستیم. مقتل‌نویسی تا اواخر قرن ۱۷ ادامه پیدا می‌کند اما از این قرن که بحث صفویان و عثمانیان اوج می‌گیرد و جنگ آنها جنبه‌های شیعی و سنی به خود می‌گیرد، مقتل‌نویسی متوقف می‌شود. در عصر شاه اسماعیل که زمان اوج درگیری‌هاست، فضای فکری سنگینی بر عثمانی حاکم می‌شود که مقتل‌نویسی را به حاشیه می‌برد. بعد از این سکوت و رکود، به یکباره در قرن ۱۹ یک انفجار تولید صورت می‌گیرد. قرن ۱۹، قرنی است که جامعه فکری عثمانی در مواجهه با مدرنیته، وارد تکاپوهای ذهنی جدید می‌شود و به دنبال این است که جنبه‌های جدیدی از تمدن اسلامی را کشف کند. در این دوره، حتی نهج‌البلاغه هم مورد توجه قرار می‌گیرد.


این پژوهشگر مطالعات عثمانی از روضه‌الشهدای کاشفی به عنوان یک اثر مهم در ایجاد فصل نوین در مقتل‌نویسی ترکی یاد کرد و اظهار داشت: بعد از تولید و تداوم روضه‌الشهدا، فضای مقتل‌نویسی ترکی تحت تأثیر آن قرار گرفته و این اثر باعث شده فصل نوینی در حوزه تولید ادبیات عاشورایی ایجاد شود. به نحوی که در یک بازه زمانی ۴۰ ساله، شاهد ایجاد سه ترجمه مختلف از روضه‌الشهدا هستیم که هم از منظر ادبی و هم از نظر هنری، آثار قابل توجهی هستند. یکی از تاریخی‌ترین و تأثیرگذارترین آثار در این حوزه، کتاب «حديقه‌السعداء» است که هم از نظر نویسنده‌ و هم از منظر تاریخ هنر، می‌تواند موضوع مطالعه باشد. دومین ترجمه متعلق به جامی رومی با عنوان «سعادت‌نامه» است که با فاصله ۲۰ سال از ترجمه اول نوشته شده است. سومین ترجمه که نسبت به آثار دیگر به ترجمه دقیق، پایبندتر است و نویسنده آن هم ادیب و تذکره‌نویس بزرگی است، با همان عنوان روضه‌الشهدا توسط عاشق چلبی در سال ۹۵۳ نوشته شده است. این مقتل‌ها سرنخ‌های مهمی از زیست فکری آن دوره به ما می‌دهند. در این کتاب نویسنده می‌گوید که کتابهای مختلفی از عاشورا دست مردم است که سرشار از انحرافات هستند و می‌گوید برای مقابله با انحرافات، تصمیم به نوشتن کتاب وزینی کرده که مبرا از انحرافات تاریخی باشد. این گفتار نشان می‌دهد در آن روز عثمانی، مطالعه منابع عاشورایی یک مسأله به‌روز و فعالی بوده که مترجم تصمیم می‌گیرد به‌عنوان یک کنشگر در این عرصه فعالیت کند.

صدرمحمدی درباره ویژگی‌های آثار موج جدید قرن ۱۹ افزود: این آثار از چند منظر با آثار قبل تفاوت دارند. یکی از این تفاوت‌ها، از منظر قالب و صورت عاشورایی است. در این عصر شعرا به جای تولید آثار مبسوط به سمت تولید آثار کوچک‌تر رفتند. ازسوی دیگر, قالب‌ها هم متنوع شدند. قبلاً آثار منظوم بیشتر در قالب مثنوی بود که در این دوره، مخمس‌ها، ترکیب‌بندها و ... هم رواج پیدا می‌کنند. در این دوره، رساله‌های عاشورایی هم ایجاد می‌شود و آثاری به‌عنوان منتخب‌الاشعار نوشته می‌شود که که نشان‌دهنده مطالبه عمومی برای آن بوده است. پررنگ شدن فهم سیاسی عاشورا در کنار ایجاد جنبه تغزلی، یکی دیگر از ویژگی‌های این دوره است. نامق کمال، یکی از نخستین روشنفکران و ادیبان است که هم جنبه تغزلی و هم مفاهیم سیاسی مثل «وطن» را وارد شعر عاشورا کرده است.


او به سبک نوشتاری جدید با ورود به دوره جمهوریت اشاره و خاطرنشان کرد: با انتقال به دوره جمهوریت، مسأله عاشورا وارد حوزه رمان می‌شود. به غیر از رمان‌هایی که اشاراتی به این موضوع دارند، تاکنون ۱۱ رمان به‌صورت اختصاصی برای حادثه کربلا نوشته شده است. اولین رمان در سال ۱۹۴۶ و آخرین آن در سال ۲۰۱۶ نوشته شده است. این آثار، از منظر مطالعه اندیشه ترکی مهم هستند. یکی از جذابیت‌های آن‌ها، نوع مواجهه تحلیلی با تاریخ اسلام است. نویسندگان این آثار، موضوع را از دوران معاویه می‌بینند و سعی می‌کنند بحث اصلی را تقابل علویان و امویان و عاشورا را انحراف آن واقعه بدانند. مسأله دیگر در این نوشتارها، ترک‌ها و ایرانی‌ها هستند که درمقابل اموی‌ها قرار می‌گیرند و اینگونه عنوان می‌شود که امام حسین تأکید دارد که ترک‌ها و ایرانی‌ها، اسلام را به عزت خواهند رساند. آخرین رمان جدی‌ای که در ترکیه نوشته شده و فروش قابل توجهی داشته، رمان «شهید عشق» احمد تورگوت است که درواقع یک سه‌گانه شهید عشق (حضرت اباعبدالله)، شاهد عشق (حضرت زینب و ماجراهای اسارت) و سجده عشق (مربوط به زین‌العابدین و حوادث پس از عاشورا) است. تلاش این رمان بر این است که نشان دهد چطور عاشورا از یک واقعه به یک فرهنگ تبدیل شد. این رمان به زبان ترکی آذربایجانی ترجمه شده است. لذا برادر شیعی ما در آذربایجان برای مطالعه و رجوع به چنین آثاری باید به آثار برادران سنی ما رجوع کند و این ضعف ماست که در این زمینه فعال نبودیم.


صدرمحمدی در پایان، با بیان اینکه نکات مطرح‌شده صرفاً مربوط به آثار سُنیان ترکیه بود، آثار موجود این حوزه موضوعی را بسیار فراخ دانست و متذکر شد: ما با یک حوزه پژوهشی بسیار بکر مواجه هستیم. این حوزه از منظر نسخه‌پژوهی، تاریخ ادبی، تاریخ هنر و ...، یک بازه زمانی ۸۰۰ ساله را شامل می‌شود که در جای خود, اولویت قابل توجهی برای مطالعه است. از طرف دیگر مطالعه تطبیقی این آثار هم مهم است؛ اینکه مقتلی که ۷۰۰ سال پیش نوشته شده با مقتل تولیدشده در سال ۱۳۰۰ چه تفاوتی دارد. جا دارد در یک رساله کارشناسی ارشد، آثار دوره مدرن و جمهوریت ادبیات معاصر ترکیه با ایماژ کربلا، مورد مطالعه قرار بگیرد و بخش مهمی از سرمایه‌های مشترک جامعه ایرانی و جامعه ترکی شناسایی شود. قابل ذکر است که آلمانی‌ها به طرز عجیبی در این حوزه کار می‌کنند و فصلنامه‌های مهمی برای آن دارند تا از تاریخ ادبیات و هنر ترکیه، تاریخ اندیشه و تاریخ اجتماعی آن را استخراج کنند. چرا ما نباید این کار را کنیم؟ اگر بخواهیم خود را در تولید علم در سطح جهانی مطرح کنیم، این حوزه‌ها، حوزه‌های قابل توجهی هستند که ما در آن، حرف زیادی برای گفتن خواهیم داشت.


گزارش از: فریبا رضایی


اخبار مرتبط:



برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید