ایران و ظرفیتهای فرهنگی اکو
- نویسنده: دکتر حسین نوروزی
- قیمت: 70000 ریال
اثر حاضر نتیجه پژوهشی است در موضوع «ایران و ظرفیتهای فرهنگی اکو» به کوشش دکتر حسین نوروزی که در قالب گزارش پژوهش در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است. این اثر در سال 1392 از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به چاپ رسیده است.
دکتر حسین نوروزی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. وی تحصیلات کارشناسی ارشد خود را در رشته روابط بینالملل در سال 1377 به پایان رساند و مدرک دکتری خود را در همین رشته و در سال 1386 اخذ کرد. از ایشان چندین مقاله علمی در نشریات علمی – پژوهشی به چاپ رسیده است که از جمله آنها میتوان به مقالههای «اقتصاد جهانی و دیپلماسی اقتصادی کشورهای در حال توسعه؛ ظرفیتهای پردازش گفتمانی و قاعده سازی»، «نظام جهانی حقوق مالکیت فکری و روابط شمال – جنوب» و «جهانی شدن و حقوق مالکیت معنوی» اشاره کرد. وی همچنین در تالیف چندین کتاب همکاری داشته و مسئولیت تدوین برخی از کتابها را نیز بر عهده داشته است که برخی از آنها عبارتند از: کتاب «کتابنامه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» و «کتاب دوم آسیا».
فرهنگ یکی از مباحث ژرف و پرپیچ و خم در ابعاد عینی و ذهنی است. این ژرفا و پیچیدگی به اشکال مختلف در روحیهها، نگرشها، انتظارها، رفتارها، تعاملها و گفتگوهای میان افراد، گروهها و سازمانهای فراملی به خوبی قابل درک و تبیین است. بنابراین کشورها و بازیگرانی که از منظر فرهنگی به دنبال برنامههای جدید جهت کسب اهداف و منافع ملی و فراملی خود هستند، باید سیاستگذاریهای اصولی را در این زمینه اتخاذ کنند. گفتنی است امروزه بخشی از کارکردهای دولتها در حوزه فرهنگ را برخی نهادها و سازمانهای بینالمللی انجام میدهند.
كشور ايران در طول تاريخ مجموعهاي از مشخصات يك كارگزار و کنشگر فرهنگي مطرح را داشته است. عناصر فعال و پرظرفيت فرهنگ و تمدن ايران و ابعاد مناسبات فرهنگياش با ساير ملتها و واحدهاي سياسي، توانمندي كنش و واكنش ملي را به مرور قوي و ورزيده ساختهاند.
پیوند کشورهای پیرامونی ایران ابتدا با همکاریهای منطقهای با ترکیه و پاکستان در قالب اکو شکل گرفت. این گام اول، زمینه تجدید حیات الفتهای دیرین فرهنگی بود. گام دوم، پس از فروپاشی شوروی و الحاق جمهوریهای تازه رسته از آن امپراطوری به جمع اعضای اکو به اوج رسید. اكنون در حوزة فرهنگي و تمدني ايران 10 كشور با روابط ديرين و ماندگار خود در قالب سازمان همكاري اقتصادي اكو به همكاري و تشريك مساعي ميپردازند. يكي از نهادهاي فرعي در سازمان اكو هم مؤسسة فرهنگي اكو است كه اهداف بلندي را برای خود تعريف كرده است.
نویسنده در اين کتاب درصدد آن است تا با مروري بر موضوع فرهنگ و تمدن، عناصر و مؤلفههاي فرهنگي در تعاملهای اجتماعي ملي و بینالمللي و تحول فضاي مناسبات فرهنگي در عصر جهاني شدن چارچوبي از ظرفیتها و زمینههاي تعاملهای فرهنگي در حوزة جغرافيايي اكو را ترسیم کند. کتاب حاضر در پنج فصل ساختاربندی شده است. يكي از فصلها بهطور مشخص به تاريخچه، اهداف، آرمانها و فعالیتهاي مختلف مؤسسة فرهنگي اكو پرداخته شده و در فصلهاي بعدي هم ابتدا ضمن معرفي نه چندان مفصل مسائل فرهنگ و تمدن ايراني به نقش خاص و محوري ايران در مناسبات فرهنگي منطقهاي، فعال كردن بيش از پيش مؤسسة فرهنگي اكو و بهرهبرداري از اين فرصت براي رفع پارهای سوءتفاهمها ميان دولتها، لزوم نزديكي بيشتر ملتها و نخبگان كشورها به یکديگر و برخي پيشنهادها و توصیههاي سياستگذارانه در اين زمینه پرداخته شده است.
نویسنده در فصل اول با عنوان «تاملی بر مبحث فرهنگ و جایگاه آن در روابط بینالمللی» به بررسی چیستی و اصول فرهنگ پرداخته و جایگاه آن در روابط بینالمللی را بررسی کرده است. در بخشی از این فصل آمده است: «فرهنگ میتواند یکی از منابع قدرت ملی دولتها میتوانند با همکاری بازیگران غیردولتی و فرهنگی، به خوبی حضور قوی و موثر عناصر فرهنگی در نظام ملی و تعاملهای خارجی را مدیریت کنند. پدیدههای گوناگونی از ارتباطات فرهنگی میان ملتها میتواند شکل بگیرد. امروزه سیاست فرهنگی دولتها با سیاست خارجی آنها ارتباط بیشتری یافته است. در چارچوب سیاست خارجی، عامل فرهنگی نقشی تعیینکننده ایفا میکند. به عبارتی، سیاست فرهنگی خارجی اساساً یک جزء لاینفک را در سیاست خارجی پدید میآورد.
عنوان فصل دوم «ظرفیتها و کارکردهای فرهنگی حوزه اکو» نام دارد. نویسنده در این فصل عناصر فرهنگی و اجتماعی را در حوزه جغرافیایی اکو بررسی کرده است؛ عتاصری از قبیل اقوام، زبان، ادیان، هنرها، آثار و اماکن تاریخی – فرهنگی و غیره. تنوع و گوناگونی قومیتها، ادیان، مذاهب و زبان، چهرهای چندپاره از این جوامع را در سطح درونی به نمایش میگذارد. اما از طرف دیگر، این تنوع با گونهای از تجارب عمومی و اشتراکهای فرهنگی اعم از دینی، زبانی و سنتهای اجتماعی آرایش شده است. بنابراین قالبی از وحدت و کثرت فرهنگی در این حوزه شکل گرفته و جاری است.
در این فصل همچنین ظرفیتهای علمی و آموزشی کشورهای عضو اکو بررسی شده است. مدارس و آموزشگاهها در سطح اول و زیربنایی از مراکز عالی آموزش نیروی انسانی و فرهنگی کشورها محسوب میشوند. مراکز علمی و پژوهشی هم نقش مهمی در گسترش ارتباطات فرهنگی و اجتماعی کشورهای اکو دارند. نویسنده معتقد است که این سرمایهها و امکانات در ظرفیتهای منطقهای باید در خدمت تعالی ملی، توسعه منطقهای و همدلی بیشتر کشورهای اکو قرار گیرند و الگویی در تحکیم فضای صلح و امنیت جهانی شوند.
در فصل سوم با عنوان«آثار و کارکردهای فرهنگی اکو بر ایران با تمرکز بر فعالیت موسسه فرهنگی اکو» نویسنده تاریخچه اکو و موسسه فرهنگی اکو، اهداف موسسه و فعالیتها و اقدامهای آن را بیان کرده است. سازمان اکو اکنون دارای 10 عضو است. کشورهای ایران، ترکیه، پاکستان، افغانستان، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان از اعضای این سازمان به شمار میروند. موسسه فرهنگی اکو براساس اهداف و رسالت خود فعالیتهای مختلفی را تعریف و برنامهریزی کرده است؛ فعالیتهایی مانند برگزاری جشنوارههای فیلم و تئاتر، برگزاری نمایشگاه عکس، برگزاری جشنوارههای موسیقی، کتاب و کتابخوانی، برگزاری تورهای فرهنگی، گسترش دفاتر منطقهای اکو و غیره.
نویسنده در فصل چهارم با عنوان «ظرفیتهای فرهنگی اکو و فرصتهای نقشآفرینی فرهنگی ایران» ابتدا تحولات جغرافیای تاریخی ایران را بررسی کرده و سپس عناصر و مولفههای فرهنگ و تمدن ایرانی از قبیل اقوام و نژاد، ادیان، زبان، سنتهای اجتماعی و غیره را بیان کرده است.
در فصل پنجم و آخر کتاب راهکارها و ساز و کارهای استفاده بهینه ایران از ظرفیتهای فرهنگی اکو بیان شده است. در این فصل نویسنده پیشنهادهایی را به مسئولان، تصمیمگیرندگان و عوامل اجرایی – فرهنگی کشورمان ارائه کرده است. برخی از این پیشنهادها عبارتند از: تشریک مساعی سایر نهادهای دولتی، بهرهمندی از همکاری رسانههای جمعی، بهرهگیری از توانمندیهای بخش غیردولتی .