نقد و بررسی کتاب «مقدمهای بر مطالعه بازار مالی و اقتصادی هنرهای تجسمی معاصر ایران در سه دهه اخیر»
نشست نقد و بررسی کتاب «مقدمهای بر مطالعه بازار مالی و اقتصادی هنرهای تجسمی معاصر ایران در سه دهه اخیر» نوشته وحید شاکر و دکتر مصطفی گودرزی، سهشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۸ با حضور دکتر محمدعلی ابوترابی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و عضو سابق دبیرخانه اقتصاد فرهنگ و هنر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) و دکتر مریم بختیاریان (عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهشگر حوزه اقتصاد هنر) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این نشست، مریم بختیاریان با اشاره به موضوع کتاب گفت: موضوع کتاب، یک موضوع میانرشتهایست و اهمیت آن از اینجا شروع میشود که ما با مسألهای مواجه میشویم که منبعی برای آثار دیگر باشد. اقتصاد هنر مطالعهای میانرشتهای محسوب میشود. هنر همانطور که میتواند استفاده فرهنگی داشته باشد، میتواند استفاده اقتصادی نیز داشته باشد. باتوجه به این پتانسیلها و ظرفیتها، هرچه راجع به این مسائل بیشتر حرف زده شود، کاربریتر و عملیتر میشود و هرچه مسکوت باقی بماند، نقاط بالقوه آن مشخص نخواهد شد. بنابراین ورود نویسندگان این کتاب به این حوزه، کار بسیار ارزشمندی است.
بختیاریان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا نویسندگان کتاب در ارائه آن چیزی که قصد داشتند، موفق شدهاند یا خیر، اذعان کرد: کتاب وقتی راجع به سرمایهداری صحبت میکند، نظریات مارکس درمورد سرمایهداری را مطرح نمیکند. درباره نظریات مارکس و زیرساخت و روساخت صحبتی نشده و بهتر بود که خود این الگو در کتاب پیاده میشد. بنابراین نویسندگان این کتاب در لفافه صحبت کردهاند و مطالب خیلی صریح و شفاف نیست.
او همچنین ازعدم ورود کتاب به جزئیات سه دهه اخیر انتقاد و اظهار داشت: ضعفی که در کتاب وجود دارد این است که این سه دهه را به تفکیک بررسی نکردهاند. حجم زیادی از کتاب، به بیان مسأله و مقدمه اختصاص داده شده است و در صفحه هفتاد وارد موضوع شده است و بخش خیلی لاغری را به بحث هنرهای تجسمی در ایران اختصاص داده است. جزئیاتی را که باید وارد آن میشده، نشده که این ممکن است نتیجه بیدقتی باشد. وقتی یک مقطع یا برش زمانی انتخاب میشود، باید با دقت تمام وارد جزئیات آن مقطع زمانی شد و همه وقایع و اطلاعات موجود را رصد کرد درحالیکه این کتاب چنین نیست.
این عضوهیأتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه با بیان اینکه مسأله در این کتاب گم شده است، عنوان کرد: این کتاب مسأله داشته ولی مسألهاش، قربانی نداشتن روششناسی شده است، چون خیلی نظاممندجلو نرفته است. یکی دیگر از ضعفهای این کتاب آن است که نگفته در فلان موضوع، اقتصاددان و هنرمند به تفکیک چه فکری میکنند و در انتها آنها را جمعبندی و سپس نظر خود را ارائه دهد. وی در مورد ساختار کتاب نیز افزود: کتاب از قالب پایاننامه خارج نشده و دائم تا صفحه هفتاد چند مطلب را تکرار کرده و زمانی سراغ اصل مطلب رفته که کتاب در حال اتمام است.
محمدعلی ابوترابی سخنران دیگر این برنامه در ابتدای سخنان خود با توجه به ادعای نویسندگان این کتاب درمورد ادعای نویسندگان این کتاب درباره کم بودن منابع اقتصاد فرهنگ، خاطرنشان کرد: این ادعا هم به نوعی درست و هم به نوعی نادرست است. ما هم ژورنالهای اقتصاد فرهنگ مهم در دنیا داریم که مقالات بسیاری در آنها منتشر میشود که در حوزه هنرهای تجسمی نیز بسیار پررنگ هستند و هم از سالهای 89 و 90، دانشگاههایی داریم که در حال ارائه این رشته هستند. ازجمله دانشگاههای امام رضای مشهد و دانشگاه اصفهان که از این سالها شروع به پذیرش دانشجو در این رشته کردند. این دو دانشگاه کارهای خیلی زیادی انجام دادهاند که به همان اندازه کارهای ضعیف، کارهای قوی نیز داشتهاند.
ابوترابی درمورد یک مشکل مهم در حوزه اقتصاد فرهنگ در کشور عنوان کرد: ما با یک مشکلی مواجهیم که در کشور ما خیلی پررنگ است و آن اینکه هم اقتصاددانها در این حوزه حرف میزنند و هم غیراقتصاددانها اعم از هنریها و این به دلیل آن است که چارچوب خاصی برای این موضوع نیست و همه ادعا میکنند که درحال تولید علم اقتصاد فرهنگ هستند درحالیکه چنین نیست. ضعف بزرگی که وجود دارد این است که اقتصاددانها مسأله هنر را نمیشناسند و مسأله اقتصاد را وارد حوزه اقتصاد فرهنگ کردهاند و همین مسأله باعث خرابشدن اصل موضوع میشود. بنابراین اقتصاددانها مسألهشناسی بلد نیستند. از طرف دیگر، غیراقتصادیها نیز، روششناسی را بلد نیستند. به همین دلیل آنچه تولید میکنند، علم اقتصاد فرهنگ نیست که این کتاب نیز، همین مشکل را دارد و میتوان گفت نویسندگان آن، روششناسی علم اقتصاد را نمیدانند. یک مطالعهای انجام شده ولی روی اصول علمی این رشته نبوده است و کار انجامشده عمق ندارد. این نقد نویسنده نیست بلکه نقد محتوای کتاب است.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعاتفرهنگی با بیان اینکه تفکیک درستی از انواع بازارها در این کتاب صورت نگرفته است، گفت: نویسندگان کتاب چون روششناسی نمیدانستهاند، تفکیک بازار را نیز ندانستهاند. در اقتصاد، بازارها تفکیک شدهاند ولی در این کتاب چنین نیست. در این کتاب، بازار کالا و خدمات، فرهنگ و هنر است به اضافه چیزهای بیربطی که آورده شده است. بازار مالی، مبادلات مالی بین افراد است نه مبادلات کالایی. درست است که در کنار جریان کالایی، یک جریان پولی در جریان است ولی بازار مالی نیست. بنابراین این افراد دانش کافی نداشتهاند و تفکیک مشخصی از بازارها صورت نگرفته است.
ابوترابی همچنین با انتقاد از منابع مورد استفاده در این کتاب، ابرازکرد: منابع آنها اشکال دارد ازجمله اینکه از ژورنالهای مهم در حوزه اقتصاد فرهنگ استفاده نشده و حتی یک مقاله از این ژورنالها وجود ندارد. از طرف دیگر، هیچ اثری از نویسندگان پیشگام اقتصاد فرهنگ در این کتاب دیده نمیشود و کتابهای خارجیای هم که استفاده شده، همه به زبان فارسی ترجمه شده بودند.
گزارش از: فریبا رضایی