هنر ایرانی کتابت قرآن؛ تهدید یا فرصت
نخستین نشست از سلسله نشستهای واکاوی زیباییشناسی مصحفنگاری ایرانی اسلامی از قرآنهای خطی تا قرآنهای چاپ معاصر با عنوان «هنر ایرانی کتابت قرآن؛ تهدید یا فرصت»، شنبه ۲ آذر ۹۸ با حضور دکتر اسماعیل بنیاردلان، دکتر حمیدرضا قلیچخانی و حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی خسروی و با دبیری علمی دکتر سمیه صفاری احمدآباد، در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در این برنامه بنیاردلان قبل از ورود به بحث، تفکیکی از هنر و زیباییشناسی در سنت ایرانیان با آنچه که امروز از آن به عنوان هنر یاد میشود انجام داد و تصریح کرد: در سنت ما آثار زیادی وجود دارد که به عنوان آثار اسلامی، دارای مبانی و مبادی خاص خود است که با مبانی کنونی هنر فرق دارد. چنین نیست که تاریخ زیباییشناسی و هنری که در سنت ما وجود دارد گذشته باشد و طرح آن توسط برخی از افراد، نهایت بیلطفیست. لذا اشتباه است که تصور شود هنر گذشته ما دیگر برای امروز پاسخگو نیست. بحث زیبایی ما منفک از مباحث اخلاقی، خردمندی و هستیشناسی نیست و در سنت ما میان خرد، زیبایی، هنر، اخلاق و هستی پیوند مستحکمی وجود دارد درحالیکه در دوره جدید، هنر میخواهد خود را از هستیشناسی و اخلاق جدا کند و همین باعث شده هنر صرفاً به ساحت شناختشناسی تنزل پیدا کند.
بنیاردلان به وظایف هنر در سنت ما اشاره و اظهار داشت: کشف حقیقت و تعلیم و تربیت همواره دو وظیفه اساسی هنر در سنت ما بوده است. لذا اگر بخواهیم مفاهیم، آگاهی و حقایقی را به کل جامعه انتقال دهیم، هنر واسطه است و حقایقی که بیان آنها سخت است، از طریق هنر صورت میگیرد. بنابراین هنرمند برای انجام این کار، باید درجاتی از خردمندی و قرب به حقیقت داشته باشد تا بتواند چنین کاری را انجام دهد. پس هنرمند کسی است که پرهیزگار است و از زشتی به سمت زیبایی تقوا میجوید که به این معنا، انبیاء هنرمندان حقیقیاند که با حقیقت وجودی خود ارتباط برقرار کردهاند. بنابراین ما از این جنبه از هنر صحبت میکنیم نه از زیباییشناسی دوره جدید که وابسته به نفس آدمیست.
این استاد برجسته در ادامه به موضوع هنر درحوزه کتابت قرآن پرداخت و اذعان کرد: زیباترین تجلیات ما در قرآن آشکار میشود و اگر آماری از نسخههای خطی بخواهیم بگیریم، بالاترین آن، قرآن بوده است. قرآن گنج حقیقی است و همه معارف ازجمله اشعار سعدی و حافظ و ...، از این گنج اقتباس کردهاند. اما متأسفانه در صد الی دویست سال اخیر، از فرهنگ خود فاصله گرفتهایم و آن تأملات از میان ما رخت بربستهاند.
بنیاردلان با بیان اینکه هر خطی شایسته کتابت قرآن نیست ابراز کرد: اگر قرار است که حقایق معنوی در لباس خط باشد، باید دید کدام خط شایسته و مناسب است. هنرمندان این عرصه به دلیل مراتب معنویای که در قرآن است، تلاش کردهاند این مراتب در ظاهر آن نیز رعایت شود و آن را به تصویر بکشند. لذا خط، کاغذ، صحافی و نوع جلد به مرور، از اصول نوشتن قرآن به شمار آمدند.
در ادامه حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی خسروی با تفکیک ظاهر قران از باطن آن گفت: ظاهر قرآن را تنها کسانی میتوانند لمس کنند که طهارت ظاهری داشته باشند و باطن آن را کسانی میتوانند دریباند که طهارت باطنی داشته باشند. وی درباره هنر افزود: هنر دریچهایست که از عالم پر رمز و راز روح انسان به بیرون، باز میشود. اینکه قرآن آمیخته با هنر است، معنایش این است که تنها هنر است که میتواند انسان را با حقایق عالم آشنا کند. در میان هنرها، تنها هنری که آلوده نشده، هنر خوشنویسیست. درست است که همه هنرها دریچهای به عالم معنا هستند ولی شیطان در آنها ورود کرده و تنها هنری که پاک و مطهر مانده، هنر خوشنویسیست. زیرا فصل مقوم این هنر، کتابت و قلم است که استادان با مشق و تکرار توانستهاند این هنر را زنده نگه دارند.
خسروی در پایان سخنان خود ضمن ابراز امیدواری از احیای هنر قرآنی در جامعه، از برخی موانع موجود در راه کتابت قرآن انتقاد کرد و گفت: سالهاست که با قرآن عثمانطه خطوط و متون دیگر را از چشم انداختهایم. هنر، مولود آزادی است و اگر هنرمند را مجبور کنیم فقط به یک مدل بنویسد، باعث میشود قلمها بخشکد. ما با این کار باعث شدیم که بیست و پنج سال، خوشنویسان ایرانی نتوانند ابداع و خلق کنند و فقط مجبور به تقلید باشند. امید است این سد شکسته شود و قرآن با خطوط دیگر نوشته و اجازه نشر آنها داده شود.
در بخش پایانی این برنامه حمیدرضا قلیچخانی مروری کوتاه در باب خوشنویسی قرآنها از خط کوفی تا خط نستعلیق و شکسته نستعلیق داشت. به نقل از ایکنا، قلیچخانی اظهارداشت: خط کوفی منسوب به کوفه است و در بیشتر رسالهها، بهترین خط برای خوشنویسی را این خط دانستهاند. با تعاریفی که از خط کوفی میشود، ما انتظار داریم این خط را امالخطوط بدانیم، اما این گونه نیست و به خط ثلث این ویژگی داده شده است.
وی افزود: قرآنهایی که به خط کوفی و بدون نقطه و اعراب هستند، متعلق به سده اول و دوم هستند و در آن زمان قرآنها از عرض صحافی نوشته میشود و روی پوست نوشته میشدند. بعدها که کاغذ جای پوست را میگیرد، کاغذ را رنگ میکنند، چون معتقد بودند که کاغذ سفید، چشم را ضعیف میکند و این جای تعجب است که چطور در طول تحصیل، همه کتابها و دفترها سفید هستند و از آن سنت دیرین غفلت میکنیم.
قلیچخانی ادامه داد: در سدههای سوم و چهارم، نظامهای نقطهگذاری گوناگونی ایجاد میشود تا اینکه به تدریج از سده پنجم، خط کوفی از نظر نقطه و اعراب به صورت امروزی در میآید. نمونههایی از این قرآنها در موزه ملی وجود دارد که در انجامه آن آمده «کتبه علی بن ابیطالب». این نمونهها به دلایل فنی نمیتواند منسوب به حضرت علی(ع) باشند و به نظر میرسد به دلیل تبرک این، عناوین در ترقیمه و انجامه این قرآنها نوشته میشد تا در شهرهای گوناگون دیده شود که در تمام کشورهای اسلامی و غیراسلامی نمونههای این قرآنها وجود دارد.
گزارش از: فریبا رضایی