پیماننامه حقوق کودک و اهمیت شناسایی، دیدبانی و حمایت از کودکان در شرایط دشوار
هشتمین جلسه از سلسله نشستهای مسأله کودکی با عنوان «پیماننامه حقوق کودک و اهمیت شناسایی، دیدبانی و حمایت از کودکان در شرایط دشوار» با حضور دکتر سیامک زند رضوی (جامعهشناس و عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید باهنر کرمان) و دکتر علیرضا کرمانی (جامعهشناس و پژوهشگر مطالعات کودکی) با دبیری دکتر رضا تسلیمی طهرانی (جامعهشناس و عضو هیأتعلمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹ بهصورت مجازی برگزار شد.
در ابتدای این برنامه علیرضا کرمانی اشارهای گذرا بر کنوانسیون جهانی حقوق کودک داشت و در شرح مختصات و هدف تصویب آن، تصریح کرد: کنوانسیون جهانی حقوق کودک در ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ مورد تصویب مجمع عمومی سازمان ملل قرار گرفت که قبل آن اقداماتی، مقدمات این تصویب را فراهم کرد که ازجمله آنها، تصویب اعلامیه جهانی حقوق کودک در سال ۱۹۵۹ توسط سازمان ملل بود که بنیان این کنوانسیون را تشکیل میدهد. هدف این کنوانسیون، ایجاد زندگی بهتر برای کودکان و تلاش برای رشد هماهنگ و متعادل آنان در زمینههای اساسی رشد جسمی، روحی، عاطفی و رشد اجتماعیست و برای دستیابی به این هدف، 4 محور اساسی رشد، امنیت، بقا و مشارکت مورد توجه این کنوانسیون قرار گرفته است.
در ادامه سیامک زند رضوی ضمن معرفی کتابی با عنوان «هرگز رهایم مکن» اثر کازوئو ایشی گورو، برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۷ و نیز پخش فیلم آن در جلسه، به سازه مفهومی «کودکان در شرایط دشوار» و دامنه شمول آن اشاره و اظهار داشت: «کودکان در شرایط دشوار»، کودکانی هستند که حق بقا، رشد، امنیت و مشارکتشان به درجهای از دست رفته باشد. کودکان در شرایط دشوار فقط آن کودکانی نیستند که حق بقا، رشد و حق امنیتشان تضمین شده باشد، بلکه اگر حق مشارکت آنها تضمین نشده باشد، بقیه حقوق آنها هم از دست خواهد رفت. برای اینکه حق مشارکت کودکلن تضمین شود، اول باید برای آنها شجاعت پرسشگری را ایجاد کرد، یعنی حقی که با ان به دنیا میآیند و همراه آنان هست را بدهیم. چراکه یک کودک 2 ساله، پرسشگریست به کمال اما زمانی که بزرگتر میشود و به محض ورود به مدرسه، بعضاً با ابزارهای قدرتی که در اختیار والدین، مدرسه و ... وجود دارد، پرسشگری را از آنها سلب میکنیم. پس اولین نکته این است که توانایی پرسشگری را بهرسمیت بشناسیم و سپس آن را به لحاظ پرسشگری در یک بستر انتقادی ببریم و کمک کنیم برای آن، پژوهشگری شکل بگیرد. پس وقتی میگوییم بقا، امنیت، رشد و مشارکت، اول پرسشگری، دوم همزمان با آن پژوهشگری و سپس به برنامهریزی و اجرا پرداخته شود؛ اینکه چگونه کار را مدیریت و دیدبانی کرد. اگر این مجموعه رشد نکند، من اسم آن را «کودکان در شرایط دشوار» میگذارم. کودکانی که درجهای از حق رشد، بقا، امنیت و مشارکت آنها به خطر افتاده است که مجموعهای از کودکان دارای سوءتغذیه، کودکان کار، کودکان بازمانده از تحصیل، کودکان تحت آزار (جسمی، جنسی، عاطفی و بیتوجهی)، کودکان فاقد کارت هویتی، کودکان دارای HIV مثبت، کودکان معلول (جسمی، حرکتی، ذهنی و اوتیسم)، کودکان در معرض خریدوفروش، کودکان در خطر خودکشی، کودکان معارض قانون (بزهکار)، کودکمادرها، کودکان در معرض خشونتهای مسلحانه و کودکان در بحران پس از بلایای طبیعی را شامل میشود. بنابراین کودکان در شرایط دشوار، یک مجموعه چندین بعدیست و کسانی که میخواهند برای کودکان خدمت کنند، نمیتوانند فقط برای یکی از این زیرمجموعهها هماهنگی ایجاد کنند و کار را پیش ببرند. اما متأسفانه دستگاه اداری دولت این کار را کرده است. آخرین لایحهای که به تصویب رسیده، قانون حمایت از اطفال و نوجوانان است که نکته مثبت آن، پوشش افراد تا زیر ۱۸ سال است اما از طرف دیگر، قانون هرکدام از این دسته کودکان را که با همپوشانی دارند، ازهم جدا کرده و هر بخش را تحویل یک دستگاه اداری عریض و طویلی داده است. این چندپارهکردن یک کلیت واحد به اسم کودکان در شرایط دشوار، سبب میشود که هیچ امر مثبتی به آن کودکان به دلیل وجود رقابت میان این دستگاهها که هرکدام برای بودجه خود چانهزنیهای مفصل دارند، تعلق نگیرد. لذا اینجا تنها چیزی که دچار گرفتاری خواهد شد، مسأله کودکان بهویژه کودکان در شرایط دشوار است.
عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید باهنر کرمان در راستای اشاره به اهمیت بُعد مشارکت کودکان، بخش دوم فیلم را پخش و اذعان کرد: تخیل ایشی گورو در این فیلم نشان میدهد که بزرگسالان چه مسئولیت عظیمی دارند. این فیلم به ما کمک میکند که یاد بگیریم چگونه مشارکت کودکان را جلب کنیم تا با کمک بتوانند سوالات خوب درباره وضعیت خود بپرسند، محیط خود را جستجو کنند، همدیگر را پیدا و دوستیها را تقویت کنند و سراغ راههایی بروند که میتواند اوضاع آنها را بهبود ببخشد.
زند رضوی در پایان سخنان خود با انتقاد از عملکرد دولت درباره اجرایی کردن پیماننامه حقوق کودک خاطرنشان کرد: ما پیماننامه حقوق کودک را تقریباً ۲۸ سال پیش امضا کردیم که ماده ۴۲ آن اعلام میکند که دولتهای امضاکننده موظف هستند پیماننامه را حتی با وجود شرطهایش، به تکتک آحاد بزرگ و کوچک آموزش دهند. ۷ دولت گذشته اما هیچکدام از این ۷ دولت، هیچ قدم اساسی، اجتماعی و سراسری برای آموزش پیماننامه برنداشته است. ما امروز ۲۴ میلیون جمعیت زیر ۱۸ سال در کشور داریم که اگر قرار باشد به نسبت جمعیت، قسمتی از بودجه تعلق گیرد، باید پرسید که در این ۲۸ سال، سهم بودجه این گروه عظیم کجا رفته و اولین چیزی مسکوت گذاشته شده، همین آموزش عمومی پیماننامه است. لذا لازم است که این چرخه الآن شکسته شود و اتفاقاً زمان شکستنش هم، همین حالاست.
گزارش از: فریبا رضایی