طنز در منظومه خسرو و شیرین

طنز در منظومه خسرو و شیرین

دومین نشست از سلسله نشست‌های بزرگداشت حکیم نظامی، با عنوان «طنز در منظومه خسرو و شیرین» دوشنبه 18 بهمن 1400 با حضور اسماعیل امینی (شاعر و طنزپرداز) و دبیری مصطفی اسدزاده (عضو گروه فرهنگ و جامعه پژوهشگاه) ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

اسماعیل امینی در بخش اول سخنان خود، با بیان اینکه طنز لزوماً راه میانبر از فشار سیاسی و اجتماعی و سانسور یا پنهان‌کاری نیست، به ذکر مقدماتی درخصوص طنز و ماهیت آن پرداخت و اذعان کرد: اینکه طنز صراحتاً بیان نمی‌شود، صرفاً برای گریز از عواقب اجتماعی و سیاسی نیست بلکه ماهیت بیان هنری، بلاغی و زیبایی‌شناسانه، در پرهیز از صراحت است و همین مسأله اتفاقاً، دلیل ماندگاری آن است. چراکه اگر صریح گفته شود، به دلیل عدم امکان تفسیر و تأویل در آن، ماندگار نخواهد شد.

او در بیان ویژگی‌های طنز، افزود: طنز لزوماً واقعیت را بیان نمی‌کند، بسیاری از طنزها هستند که به ترسیم دنیای خیالی می‌پردازند. همچنین، طنز همواره تلخی نیست بلکه موضوع آن می‌تواند، موضوع شیرینی باشد. درست است که در طنز خنده هدف نیست اما وسیله نشان‌دادن کاستی‌ها هم نیست. به‌طور کلی طنز می‌خواهد مضحک‌بودن یک امر را نشان دهد و از قدرت عاطفی‌ای که خنده ایجاد می‌کند، برای شیرین‌تر شدن بیانش استفاده می‌کند. یعنی علاوه‌بر تأثیر منطقی، تأثیر بلاغی هم بر مخاطبانش می‌گذارد.

وقتی بحث طنز به میان می‌آید، همواره دو چیز در ذهن افراد برجسته می‌شود؛ یکی سیاست و اجتماعیات و انتقاد از آن که در ذهن ما خیلی اولویت دارد و گمان می‌کنیم، عرصه سیاست مهم‌تر از بقیه حوزه‌هاست درحالی که چنین نیست. سیاست، مهم‌ترین بخش زندگی نیست بلکه صرفاً در شرایطی به دلیل تدبیر امور جمع، می‌تواند مهم شود. مورد دیگر که باید متذکر شد این است که طنز لزوماً بیا رخدادهای بیرونی و روایت آن‌ها نیست. بسیاری از طنزها، تکیه‌گاهشان در بازی‌های زبانی‌ست نه واقعیات بیرونی.

آنچه که من درک کردم این است که طنز زمانی اتفاق می‌افتد که میان نظام‌های نشانه‌ای موجود اعم از نظام‌های سیاسی، اجتماعی، دینی و نظام‌های حاکم بر متن مثل نظام حاکم بر شعر فارسی، نظام حاکم بر نثر، نظام حاکم بر دستور زبان و ...، ناسازگاری یا یک بهم‌ریختگی به وجود بیاید یا طنزنویس ادعا کند که چنین است. در این میان هنر طنزنویس این است که این ناسازگاری را با یک سازگاری جایگزین می‌کند که منطق دیگری دارد و همین باعث خنده یا انبساط خاطر می‌شود حتی اگر تأسف‌بار یا متضمن یک خشم پنهانی باشد. بنابراین افرادی که می‌خواهند درباره طنز پژوهش کنند، باید درباره این بهم‌ریختگی نظام‌ها جستجو کنند.


این طنزپرداز با تأکید بر ظرفیت ادبی آثار ادبی فاخر اضافه کرد: آثار ادبی گذشته ما چنین نیست که مانند موزه باشد و فقط برای احساس افتخار یا صرفاً برای تحقیق و پژوهش مورد توجه قرار گیرد. آثاری مثل آثار فردوسی، عطار، نظامی و ...، اولاً هزار سال را گذرانده‌اند، ثانیاً در بین مردم همواره زنده بوده‌اند. بنابراین حتماً ظرفیتی داشته‌اند که چنین زنده مانده‌اند. این آثار علاوه‌بر نقش ادیبانه و پژوهشی، تکیه‌گاه غم‌ها، شادی‌ها، شکست‌ها و پیروزی‌های مردم بوده‌اند. لذا به این دلیل است که می‌تواند مورد توجه و استفاده قرار گیرد.

این پژوهشگر ادبی در بخش دیگر سخنان خود، به مواردی چند از تمثیل‌های طنزآمیز در منظومه خسرو و شیرین نظامی اشاره و تصریح کرد: تصویر اغراق‌آمیز و طنزآمیز نظامی در مدح غزل ارسلان، حاکم آن زمان، یکی از مواردی‌ست که جلب توجه می‌کند:

هر آن موری که یابد بر درش بار /  سلیمانش باید نوبتی‌دار

خر آن پشه که برخیزد ز راهش/ سر نمرود زیبد بارگاهش

چو بر دریا زند تیغ پلالک/ بهد ماهی گاو گوید کیف حالک

یا در ستایش عشق و نکوهش خودخواهی نظامی می‌گوید:

ز سوز عشق بهتر در جهان چیست/ که بی او گل نخندید ابر نگریست

همان گبران که بر آتش نشستند/ ز عشق آفتاب آتش پرستند

مشو چون سگ به خوابی و خورد، خرسند/ اگر خود گربه‌ای شد، دل درو بند

که در این ابیات، نظامی از مراتب عالی عشق، نمی‌گوید بلکه زیبایی و عشق را حتی در شکل حداقلش توصیه می‌کند.

در جایی از این منظومه، جریان خسروپرویز است که می‌خواهد با بزرگان و خردمندان درباره فرهاد، رقیب عشقی خود مشورت کند که در آن نظامی به زیبایی، به شکل طنزآمیزی به قدرت اغواگری پول در برابر عشق، اشاره می‌کند:

گر این آشفته را تدبیر سازیم/ نه ز آهن کز زرش زنجیر سازیم

که سودا را مفرح زر بود زر/ مفرح خود به زر گردد میسر

نخستش خواند باید با صد امید/ زرافشانی بر او کردن چو خورشید

به زر نز دلستان کز دین برآید/ بدین شیرینی از شیرین برآید

بسا بینا که از زر کور گردد/ بس آهن کو به زر بی‌زور گردد


امینی ضمن اشاره به تمثیل‌های طنزآمیز دیگری در منظومه خسرو شیرین نظامی، با بیان اینکه طنز، صرفاً صورت ساده‌شده‌ای که در فضای مجازی، رسانه‌ها و مطبوعات می‌بینیم، نیست، خاطرنشان کرد: این طنزها نه اینکه اهمیت نداشته باشند، اما طنز صرفاً این موارد نیستند. اشکالی که غالباً در این طنزهاست این است که مثل روزنامه روزمره هستند و مدتی که می‌گذرد، شیرینی خود را از دست می‌دهند. به این دلیل که این طنزها وابسته به نشانه‌ها، خبرها و اشاراتی هستند که فقط در آن روزگار معنی دارند و در آن مدت شناخته شده‌اند. در این میان باید فرق قائل شد میان دیدن قسمت بیرونی و بازتابی هر آنچه مربوط به خبر روز است و دیدن قسمت‌های درونی‌تر و ماندگارتر آن. یعنی به طور مثال اشخاص یا موارد گذرا را دستمایه طنز قرار می‌دهیم یا آن‌ها را نمونه‌های مثالی قرار می‌دهیم از یک رفتار یا یک ناهنجاری رفتاری. مثلاً با دروغگو ستیزه داریم یا با دروغگویی؟ اگر طنزپرداز این مورد را با هوشمندی دریابد، آن وقت می‌تواند به مواردی بپردازد که عمیق‌تر است و این اتفاقات و رفتارها را به عنوان مصادیقی برای مفاهیم عام‌تر به کار خواهد برد؛ همان کاری که خسرو و شیرین نظامی کرده است. این مسأله یعنی مورد روایی، یکی از مواردی‌ست که طنز را ماندگار می‌کند و مورد دیگر به لحاظ زبانی و بلاغی، ظرافت‌های زبانی است. یعنی تکیه‌گاه شیرینی، ملاحت و اثرگذاری طنز، فقط براساس موضوع نیست بلکه ظرافت‌هایی که در زبان می‌آید، باعث می‌شود که طنز ماندگار شود.


گزارش از: فریبا رضایی


مشاهده فیلم نشست در سایت آپارات

فایل صوتی نشست




برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید