بررسی ساحتهای ادبیات انقلاب اسلامی ایران (۲۸)
بیست و هشتمین نشست بررسی ساحتهای ادبیات انقلاب اسلامی ایران با حضور رضا امیرخانی سهشنبه ۲۸ مرداد ۹۹ و با دبیری اسمعیل امینی به صورت آنلاین برگزار شد.
امیرخانی در توضیح شاخصههای ادبیات داستانی انقلاب اسلامی، آنها را به شاخههای قبل از انقلاب مرتبط دانست و اظهار داشت: ادبیات داستانی پیش از انقلاب، ۲ شاخه داشت که یکی شاخه آرامانگرا بود که ضد ظلم و ضد نظام پهلوی بود. این شاخه پیش از انقلاب، به شدت درگیر جریان چپ بود. شاخه دوم به شدت در جریان تمدن غرب حرکت میکرد. اگر این دو جریان را، دو جریان اصلی ادبیات داستانی پیش از انقلاب بدانیم، حالا میشود به صورتبندی جدیدی از این دو جریان رسید. واقعیت این است که انقلاب اسلامی ما را به سمت سبک جدیدی هول داد. ادبیات چپ چارهای نداشت جز اینکه در فضای روستایی حرکت کند و خیلی سخت میتوانست خود را به دروازههای شهری برساند. این قالب یا فرم اصلی ادبیات چپ ما پیش از انقلاب بود. بعد از انقلاب آقای مخملباف رمان باغ بلور را مینویسد که می توانیم دوباره همان جریان چپ را در آن ببینیم. می خواهم بگویم محتوا گاهی اوقات گولزننده است و این رمان ممکن است انقلابی دانسته شود ولی در اصل دارای جریان چپ است. این الگو همان الگوی سابق است، الگوی ارباب رعیتی، مالک و مستاجر و ... . بنابراین اینجاها نمیتوان گفت ادبیات انقلاب اسلامی شکل گرفته است. از آثاری که برساخته از ادبیات چپ بوده به جایی نمیرسیم. یک کپیپیست است که فقط دیالوگها تغییر کرده است. دو معجزه باعث شد که ادبیات داستانی انقلاب اسلامی را پیدا کنیم؛ یکی از آنها جنگ بود. جنگ ساختاری را با خود آورد که پیش از آن چنین ساختاری نبود. جنگ کمک کرد که یک ساخت جدیدی بسازیم. لذا میتوانیم بگوییم آنچه که ساخت جنگ بود و تولید شد، برای خودمان است.
اتفاق دیگر رمان "کوه را صدا زد" رضا بایرامی بود. این رمان قصه نوجوانیست که در دامنه سبلان زندگی میکند. سوالاتی که این نوجوان از خود میپرسد، سوالات هویتیست که به یک معنا در حال رشدکردن است. الگوی این رمان، الگوی تازهای بود که ارباب رعیتی نبود. لذا رمان بایرامی جزء اولین رمانهای انقلاب اسلامی است. رضا بایرامی در این رمان دنبال هویت میگردد و اینکه من کجای دنیا هستم. ما هم امروز باید ببینیم چه کسی هستیم، اینکه ببینیم مثلا در زمان صفویه چی بودیم، مهم نیست. اگر این سوال رسید به سوال روز، می توانیم بگوییم سوال انقلاب اسلامیست. اگر ما توانستیم از آن ساخت چپ فراتر رویم و به آن سوال هویتی که ما چه کسی هستیم، جواب دهیم، می توانم بگویم وارد ادبیات انقلاب اسلامی شدهایم. الگویی که به دنبال هویت و ساخت انسان باشد، امیدوارم که بتواند جزء ادبیات انقلاب باشد.
گزارش از: فریبا رضایی