نقد کتاب «نظریه هنجار رسانه برای رسانههای جمهوری اسلامی ایران»
نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب «نظریه هنجاری مقبول مشروع: نظریه هنجار رسانه برای رسانههای جمهوری اسلامی ایران» چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۱ با حضور حسن خجسته (عضو هیأت علمی دانشگاه صدا و سیما)، ظهیر احمدی (پژوهشگر حوزه ارتباطات و فرهنگ)، امیدعلی مسعودی(عضو هیأت علمی دانشگاه سوره)، محمدقلی میناوند (عضو هیأت علمی دانشگاه صدا وسیما) و دبیری حسین حسنی (عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) درپژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
حسن خجسته با تاکید براین نکته که در کتاب نظریه هنجاری مقبول مشروع، مولفان در پی کشف قاعده رفتاری رسانه جمهوری اسلامی بودهاند، گفت: نگارش این کتاب، سابقهای بیست ساله دارد و ایده آن را برای نخستین بار در «دومین کنفرانس دین و هنجار رسانه»(1382- 1382) مطرح کرده است و متوجه این نکته شده که نظریات معروفی که دنیس مککوئیل در نظریه هنجاری دارد با رفتار رسانههای جمهوری اسلامی ایران تطبیق نمیکند. همچنین پیش از این، دکتر خیامی نیز در پژوهشکده صدر، در پژوهشی مقایسهای بین ۶ هنجار مککوئیل و رسانه جمهوری اسلامی، موارد سازگار و ناسازگار را بررسی و مشخص کرده است. او افزود، هنجار رسانه که در دیگر کشورها وجود دارد، هنجار رایج جهانی است؛ علت اصلی آن هم این است که در آن کشورها، پایه ارتباطات اجتماعی، امر عرفی است؛ اما پایههای ارتباطات اجتماعی در ایران علاوه بر امر عرفی، امر دینی است. او در ادامه افزود، هنجار به دو معناست: هنجار تجویزی و هنجار رفتاری. هنجار جمهوری اسلامی (از دید حسامالدین آشنا و حسین رضی)، هنجار تجویزی است؛ یعنی «بایدها و نبایدها» اما هنجاری که ما در این کتاب ارائه کردهایم، هنجار رفتاری است. یعنی قاعدهای که الان بر رفتار حاکم است. برای مثال، وقتی میگوییم «بازار مسلمانان باید اینگونه باشد»؛ این «باید»، تجویزی است. اما میخواهیم بازارمسلمانان جور دیگری باشد. چرا ما در بازار مسلمانان چانه میزنیم؟ برای اینکه میدانیم در بازار مسلمانان ممکن است قیمت را از آنچه حق آن است، گرانتر بدهند. فروشنده هم از چانهزدن خریداران ناراحت نمیشود. اینها قاعده رفتاری است. در واقع دغدغههای این سالهای ما (مولفان) این بوده که بدانیم هنجار حاکم بر رفتارهای رسانههای جمهوری اسلامی چیست؟ این مبنا، چند پایه اصلی دارد: در تفکر عمومی ما، یک اصل، ماهیت و حقیقت خود انسان است (همان بحث انسانشناسی اسلامی که بحث مبسوطی است) و اصل دیگر در رسانه، این است که رسانه نسبت به انسانها مسوول است که این موضوع، ورای مسوولیت اجتماعی است. ما یک مسوولیت نسبت به دولت و حاکمیت داریم که در آن دولت و مدیران نباید از مسیر اصلی و واقعی دور شوند؛ و یک مسوولیت هم نسبت به مخاطب داریم.
این عضو هیات علمی دانشگاه صداو سیما با اشاره به نسبتهای رسانه و مخاطب گفت: سه نسبت و رابطه از رسانه به مخاطب وجود دارد: اول، رابطه تجویزی رسانه که از بالا به پایین است. بسیاری از رسانهها ذاتاً تجویزی هستند مانند رسانههای آموزشی، رسانههای سلامتمحور ورسانههای دینی؛ دوم، رابطه مشتریمداری رسانه که اولویت آنها جلب رضایت مخاطب است؛ سوم، رابطه دوستمداری رسانه که این رابطه مختص رسانههای جمهوری اسلامی است. براین مبنا ما (مولفان کتاب) به این نتیجه رسیدیم که رسانه جمهوری اسلامی ایران درحوزه عمومی مقبول مشروع است. یعنی آنچه را که رسانه عرضه میکند هم باید مطلوب مخاطب باشد هم مشروع. حتی مشروع مقبول با یک تأخیری باید گفته شود. چون اگر چیزی مشروع مردم است ولی مقبول نیست، در حوزه عمومی نمیشود آن را مطرح کرد. برای مثال، در جمهوری اسلامی کدام رسانه میتواند درخصوص ازدواج دوم صحبت کند؟ این امر، مشروع و حلال است اما چون مقبولیت ندارد، نمیشود آن را در رسانه مطرح کرد.
در ادامه نشست، ظهیر احمدی، نویسنده دیگر کتاب، ضمن برشمردن فصول کتاب گفت: مهدی محسنیانراد معتقد است که نظام هنجاری رسانهای مدونی در ایران نداریم. پیمان جبلی هم در رساله دکتری خود که با موضوع هنجار رسانه تلویزیون جمهوری اسلامی ایران انجام داده معتقد است، آن چیزی که ما به عنوان هنجار رسانه داریم، مصوبات قانونی لازمالاجراست و اکثرقوانین هم تغییرپذیر است. او افزود: کتاب نظریه هنجاری مقبول مشروع خوانشی است میان هنجار ایدهآل تیپها و آن چیزی که در رسانههای ایران نداریم. این کتاب حاصل تجربه زیسته پژوهشگران، مصاحبههای عمیق و اسناد بالادستی سازمان صداوسیما و مصاحبههای متمرکز است.
نقد اثر
محمدقلی میناوند بامهم دانستن موضوع نقد گفت: نقد برای بهتر کردن کار، نشان دادن نقاط قوت و ضعف و پیشبرد است. نقاط قوت این کتاب زیاد است. در این کتاب قلمفرسایی صورت نگرفته است. نویسندگان کتاب میتوانستند کتاب را تا ۴۰۰ صفحه نگارش کنند ولی از حاشیهها کم کرده و به متن اصلی پرداختهاند. این کتاب، تلاش ارزشمندی است در حوزه نظریهپردازی رسانه و رفع خلاءهای موجود در آن. نظم کتاب خوب است. موضوعبندیها، قابل قبول است و تا حد ممکن مسائل نظری بهخوبی مطرح شده است. در عین حال، نویسندگان سعی کردهاند، به مسائل روشنی ببخشند. مثلاً در تعریف واژه «هنجار»، تمام اصطلاحات،مفاهیم و تعاریف دیگران را ارائه و حتی نقد کردهاند. از لحاظ غلط املایی هم غلطهای کمی در متن وجود دارد.
میناوند در بیان نقاط ضعف کتاب گفت: بهتر بود ضمیمهها، داخل متن آورده شود بهخصوص که در خود متن هم جایی برای بیان آنها وجود دارد. در این صورت، ضمیمهها میتوانست کمتر و صرفا حاوی نکات کلیدی، اطلاعات خام و دادههای اضافی باشد. او برای بهتر شدن کتاب پیشنهاد داد: واژه «هنجار» از عنوان کتاب حذف شود، چراکه در عنوان «نظریه مقبول مشروع رسانه» یا «رسانه مقبول مشروع»، واژه «هنجار» مستتر است و ذکر این واژه، بهنوعی، توضیح واضح است. نکته بعدی این است که در این کتاب وقتی صحبت از نظریهپردازی میشود، نظریهپردازی باید از تحلیل و جمعبندی یافتههای پژوهشی گستردهای که در یک زمینه انجام شده است، بهدست بیاید، در غیر این صورت میتواند به یک پیشنهاد نظری تبدیل شود.
امیدعلی مسعودی، بابیان اهمیت این کار گفت: سالهاست در نظام جمهوری اسلامی یک انقلاب فرهنگی رخ داده است. ما در حوزه علوم انسانی و بحث نظری ضعیف هستیم. شورای عالی انقلاب فرهنگی ودانشگاهها همه را تشویق میکنند که به این سمت بروند. ما باید از این کتاب و این نظریه حمایت کنیم. او با اشاره به ارکان تئوری شامل: ۱. مجموعهای از مفاهیم، ۲.مجموعهای از قضایا، و ۳. دارای ظرفیت آزمایششوندگی گفت: در بررسی این کتاب، این پرسشها مطرح میشود که مولفان آن، چگونه به این نظریه رسیدهاند؟ آیا این نظریه ادامه نظریه مککوئیل است یا اتفاق دیگری افتاده است؟ آیا این نظریه، یک نظریه متوسط است یا یک نظریه کلان؟ و در ادامه افزود، توقع ما از نظریه این است که نخست، کمک میکند تا ببینیم؛ دوم، کمک میکند تا بررسی کنیم؛ سوم، کمک میکند تا بتوانیم؛ چهارم، کمک میکند تا عمل کنیم. او در خصوص عنوان کتاب گفت: من هم با عنوان کتاب خیلی موافق نیستم. وقتی کتاب را خواندم، به نظرم رسید که این نظریه، یک نظریه آرمانی رسانه صداو سیماست و میتوان عنوان کتاب را «مانیفست اسلامی رسانه صداوسیما» گذاشت. نکته دیگر هستیشناسی رسانه و هستیشناسی ارتباطات است که نویسندگان کتاب به درستی بحث هستیشناسی را مطرح کردهاند.
در ادامه دبیر نشست،با بیان این نکته که یکی از ارزشمندیهای این کتاب این است که تلاش شده تا نظریهپردازی در ایران و در حوزه ارتباطات و رسانه انجام شود، از مولفان کتاب پرسید که چرا «نظریههنجاری مقبول مشروع» را ذکر کردهاند و نه «نظریه هنجاری مشروع مقبول» را؟ آیا این نظریه، نظریه سازمان رسانه است یا نظریه مخاطب؟
خجسته در پاسخ گفت:این نظریه رسانههای جمهوری اسلامی است و میخواهد با حوزه عمومی و عامه مردم صحبت کند و اولویت با مردم است؛ بنابراین اولویت با مقبولیت است تا مشروعیت و رسانه باید مقبول مردم و مخاطب باشد. چون حوزه عمومی است، مقبولیت مهم است و مشروعیت هم باید مقبولیت را تکمیل کند. درخصوص عنوان هم باید بگویم که این کتاب حاصل یافتههای ۲۰ ساله است. مصاحبههایی که صورت گرفته با کسانی بوده که یا مدیر عملیات بودهاندیا خودشان تولیدکننده مستقیم یا گزارشگر بودهاند. این کتاب مانیفست اسلامی نیست؛ باید هم نیست؛ بلکه آنچه است که امروزه وجود دارد. بنابراین یک نظریه هنجاری است و تجویزی نیست؛ قاعده رفتاری موجود رسانههای جمهوری اسلامی است که یک محورش مقبولیت است و محور دیگرش مشروعیت.
ظهیر احمدی در تکمیل سخنان حسن خجسته گفت: خیلی از مسائل مشروع است ولی چون حوزه عمومی مطرح است، ممکن است مقبولیت نداشته باشد. در رسانه ملی هم همینطور است.
محمدقلی میناوند درادامه افزود: به نظر میرسد که یک سری مسائل درخصوص نظریه وجود دارد که باید درباره آنها صحبت کنیم. از مسائل اساسی که بخش مهمی از مقدمه را به خودش اختصاص داده، تأکید بیش از حد روی رفتار است. مولفان در این کتاب اعلام کردهاند «با طرح این نظریه، در پی تغییر رفتارها هستیم»؛ حال آنکه این هنجار است که رفتارها را شکل میدهد، پس از همان ابتدا، دچار تعارض جدی میشویم. چگونه است که در یک نظریه هنجاری مقبول مشروع، معیار، رفتار میشود؟
خجسته در پاسخ گفت: دراین کتاب بحث ما کشف قاعده رفتاری رسانه جمهوری اسلامی است نه تأثیر رسانه روی رفتار مخاطب.
میناوند گفت: در جنبشهای اصلاح دینی، مصلحان، تأکید داشتند که اسلام، دینی کامل برای بشریت است نه صرفا برای مسلمانان؛ و بعد در انقلاب اسلامی ایران هم امام خمینی (ره) با تئوریزه کردن این موضوع گفتند که «اسلام برای کل بشریت» است؛ بنابراین، چرا وقتی میخواهیم رسانه دینی را به مثابه یک رسانه هنجاری تئوریزه کنیم، باید نگاهمان فقط به قشرخاصی باشد و فقط برای مخاطب شیعی باشد و نه برای کل جامعه؟ وقتی میخواهیم نظریه هنجاری بدهیم باید نظریهای بدهیم که کل افراد را در بر بگیرد. چرا رسانه دینی ما رسانهای نیست که پاسخ به رسانه انسان بدهد؟ در یک نگاه دینی، آنچه که به مثابه یک امر دینی مشروع است با هیچ چیز دیگری تخصیص نمیخورد مگر به مثابه یک امر موقت. در جامعه ما وجهی که مقبول است و مشروعیت ندارد، چگونه در رسانه منعکس میشود؟ چطور رسانه میتواند پاسخ این تنوع را بدهد؟ اگر هنجار به معنای تعارض وضع موجود با وضع آرمانی مطلوب باشد و اگرقاعده ثابتی برای تشخیص و تمایز بین امر مقبول و امر مشروع نداشته باشیم، آنگاه این نظریه، نیازمند تکمیل است.
امیدعلی مسعودی درادامه گفت: در ابتدای کتاب ذکر شده است که نهادهای پنجگانه عبارتند از: خانواده،آموزش، مذهب، سیاست و اقتصاد؛ و از «رسانه» هم به عنوان ششمین نهاد نام برده شدهاست. سوال اینجاست، در میان این نهادها، جای فرهنگ کجاست؟ نویسندگان کتاب معتقدندکه نظریه آنها، نظریه هنجاری و تجویزی نیست ولی در صفحه ۱۰۹ کتاب، بایدها ونبایدهای این نظریه مطرح شده است؛ بنابراین این نظریه هم یک نظریه تجویزی است. درکتاب ذکر شده که این پژوهش، یک پژوهش بنیادین است؛ در حال که پژوهش بنیادین، فقط نظریه است و قابل اجرا نیست. به نظر میرسد که نظریه مولفان در این اثر، همان نظریه برد متوسط است که بایدها و نبایدهای آن مطرح شده است. نکته دیگر، تفاوت بین دولت و حکومت است. صداوسیمای ما متعلق به حکومت است. دولت به طور مستقل صدا و سیما ندارد. این ابهام باید در کتاب اصلاح شود. او در ادامه توصیه کرد، برای تکمیل مصاحبهها، خوب است، با روحانیون هم گفتگو شود.
حسن خجسته در پاسخ گفت: پایه بحث ما تجویزی نیست. ما در این کتاب قاعده رفتاری جمهوری اسلامی ایران را در آوردهایم. ما تنها کشوری هستیم که در نظام رسانهای دو قاعده داریم: عرف و دین. کشورهای دیگر، قاعده دیگری به اسم قانون دارند. قاعده رسانهای دیگر کشورها، عرف وقانون است و قاعده رسانهای ما عرف، قانون و دین است. یعنی لایه دینی ما تأثیر بر رفتارمان دارد.
گزارش: مریم مرادی