بررسی ابعاد اجتماعات دینی ـ فرهنگی در دوران پساکرونا؛ بررسی جشن غدیر۷
هفتمین نشست تخصصیِ «بررسی ابعاد اجتماعات دینی ـ فرهنگی در دوران پساکرونا؛ بررسی موردی: جشن غدیر در تهران» چهارشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۱ با حضور عبدالکریم خیامی (عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام)، سید محمدعلی غمامی (عضو هیات علمی دانشگاه باقر العلوم علیهالسلام) و دبیری عباس قائمی (دانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات) از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، برگزار شد.
در این برنامه سید محمدعلی غمامی ضمن اشاره به قابلیتهای نظریات دورکیم در تحلیل آیینها، آن را گردابی برای تحلیل آیینها دانست و گفت: با وجود قابلیتهایی که نظریات دورکیم و شاگردانش در تحلیل آیینها دارد، اما به نظرم یک گردابی در تحلیل آیینها و اجتماعات به نام گرداب دورکیم و نودورکیمیها ایجاد شده است. قوت نظریات دورکیم و شاگردانش که تلاش کردند خیلی از پدیدههای اجتماعی را با رویکرد آیینی درمقابل تفکر اقتصادی سوداگر تحلیل کنند، جای خود باقی است. اما همچنان گردابی ایجاد کرده که برای تحلیل اجتماعات، فقط سراغ این جامعهشناسان میرویم. درحالی که در ادبیات فرهنگ و ارتباطات، خیلی از سنتهای انتقادی، پدیدارشناختی و ... میتوانند پدیدهها را تحلیل کنند. اما به نظرم ما حتی میتوانیم از سنتهای ارتباطات عقب بایستیم و از مفهومی به نام شعر صحبت کنیم.
وی با طرح این سوال که چگونه اجتماعاتی با این وسعت و عمق در یک جامعه شکل میگیرند، به مفهوم شعر اشاره کرد و افزود: یکی از دلایل این اتفاق، شعر است. یعنی جایی که خلاقیت و ابداع وجود دارد. مهمترین مکانیسم خلق در اندیشه و تفکر انسانی، مفهوم «شعر» نامگذاری شده است. شعر از جهت ارتباطی، منظمترین و شاید اثرگذارترین الگوی ارتباط انسانی است. به تصدیق خیلی از متفکران و جامعهشناسان حوزه فرهنگ و ارتباطات، متأسفانه در این حوزه، شعرگریزی خیلی شدیدی وجود دارد. ما تصور میکنیم که علم، از آن چیزی که به عنوان شعر میشناسیم، فاصله دارد درحالیکه سنت فکری در جهان و در جهان اسلام، خلاف این بوده است. متفکران بزرگ ما، به نوعی شاعران بزرگ بودند. یعنی بین اندیشه و شعر، دیواری وجود نداشته است. مثالهای زیادی در این خصوص وجود دارد که شاید بارزترین آن، حضرت امام (ره) بوده که در عین فیلسوف و فقیه بودن، شاعر بوده است. یا بعد شاعرانگی خیام خیلی بیشتر از ریاضیدانبودن آن، معروف است و شاعربودن او باعث معروفشدنش در عرصه اجتماعی میشود. نهتنها در جهان اسلام، بلکه در جهان غرب هم اکثر فیلسوفان، ادیب بودند. برجستگی کسانی مثل ولتر یا روسو، به دلیل کتابهایی است که در حوزه ادبیات نوشتهاند. این نداشتن ذوق شاعرانگی در میان متفکران حوزه فرهنگ و علوم ارتباطات، یک معضل بزرگ است.
عضو هیات علمی دانشگاه باقر العلوم (ع) ضمن اشاره به کارکردهای اثرگذار شعر در حوزه اجتماعی، جداکردن شعر از حوزه اندیشه را خلاف جریان جهان اسلام دانست و خاطرنشان کرد: شاعر با جامعه خود ارتباط خیلی بیشتری برقرار میکند و متفکران ما به این ارتباط نیاز دارند. شاعر شعور دارد و این شعور، برای متفکر بسیار ضروری است. شعر یکی از مسیرهای خوب اندیشه برای نقدکردن است. در عین حال، شعر سبب یک حرکت اجتماعی و نشاط اجتماعی میشود و جامعه را به حرکت درمیآورد. این توانایی فوقالعاده شعر، وقتی اثرگذار است که پشتوانه اندیشه هم داشته باشد. یعنی شعر و اندیشه در همگامی با هم، پیش بروند. وقتی ما شعر را از اندیشه جدا میکنیم، دقیقاً خلاف جریان منطقی جهان اسلام حرکت میکنیم.
غمامی در بخش پایانی سخنان خود، از نسبت بین شعر و شعور و شعائر اجتماعی سخن گفت و اضافه کرد: فن شعر در نسبت با پدیدههای اجتماعی، دو نسبت برقرار میکند؛ یکی با شعور اجتماعی و دیگری، با شعائر. میتوان گفت شکلگیری شعائر و قلب تپنده شعور اجتماعی، عنوان بوطیقا و شعر است. این مفهوم شعر، یک مفهوم عام است و صرفاً ساختارهای صوری و زبانی نیست. بهطورمثال، فلسفه سهروردی براساس این مفهوم شعر شکل میگیرد. شعر یک شمشیر دولبه است؛ دریک سو، ممکن است این شعر به یک گمراهی تبدیل شود. به همین دلیل برخی از متفکران مسلمان از آن دوری میکردند اما در سوی دیگر، نه ضلالت، بلکه میتواند اوج حکمت باشد. همانطور که پیامبر شعر را چیزی میداند که حکمت میآفریند. شعر با مفهوم شعور نسبت دارد. شعر این امکان را برای اجتماع ایجاد میکند که از درون و از یک شعور اجتماعی بجوشند. این شعر، مبدأ شعور اجتماعی و در عین حال، ریشه اصلی شعائری است که ما میخواهیم آن را شکل دهیم. اگر به این هسته اصلی توجه کنیم، لایههای بعدی ازجمله ذهن مجری و سیاستگذار، براساس آن شکل خواهند گرفت. بوطیقای امر اجتماعی اهمیت زیادی دارد و ما باید روی بوطیقای امر فرهنگی کار کنیم. اگر این تحلیل بوطیقایی میتوانست روی مفاهیم اصلی غدیر مثل امامت، ولایت و...، متمرکز شود، بقیه صحنهها هم به فراخور آن شکل میگرفت. لذا باید از این منظر روی آن کار و سرمایهگذاری کنیم. تمرکز جدی روی شکلگیری شعائری در این سطح، زمانی است که ما شعری را خلق کنیم که هرچقدر سنجیدهتر باشد، آن شعائر و شعور اجتماعی نیز، عمیقتر و اثرگذارتر خواهد بود. ما باید شعائر را بر روی شعری بنیان گذاریم، که آن شعور مدنظر ما شکل بگیرد. بنابراین سهگانه شعر، شعور و شعائر، سهگانه مهمی هستند که ما میتوانیم از آن برای توصیف و تحلیل پدیدههایی مثل اجتماعات انسانی غدیر استفاده کنیم.
عبدالکریم خیامی سخنران دوم این نشست، با بیان اینکه اصل کار را در تئوری به دلایل متعدد درست میدانم، تصریح کرد: وفاق نسبی بالا، خانوادهمحور بودن، تلاش بر استفاده از ظرفیتهای شادیآور و همچنین، به مشارکت طلبیدن مردم، ازجمله دلایلی هستند که اصل کار را درست میدانم. اما این اتفاق، رویکردها و رهیافتهای متعدد و متنوعی دارد که این زحمت بر دوش پژوهشگاه است که باید همه آنها را با نقشه هندسی فراتر و با اضلاع بیشتر ببیند. اینکه این رویداد به عنوان یک آیین یا رویداد اجتماعی، یک پدیده دینی، یک واقعیت رسانهای، یک موضوع تاریخی و ... دیده شود، زاویه تحلیل ما فرق خواهد کرد. خارج از این رهیافتها، مسأله نگاههای امیک و اتیک به ماجراست. باید مراقب باشیم که قصه فیل مثنوی برای ما رخ ندهد. تجربه کسانی که در خود جشن و در شادی آن بودند با تجربه کسانی که بیرون از جشن، در وضعیت ناراحتی و گیرافتادن در ترافیک بودند، تجربه یکسانی نیست. لذا اگر این رویداد را درست و چندضلعی و در کنار هم نبینیم، به گرداب دیگری میافتیم و در ساماندهی موضوع دچار اشتباه خواهیم شد.
او در نامگذاری جشن غدیر تهران به عنوان یک آیین، اعلام تردید کرد و ادامه داد: در اینکه جشن غدیر تهران، آیین باشد یا اینکه بتوانیم با اطمینان، آن را آیین بنامیم، تردید دارم. این ذهن آیینی ماست که میخواهد بلافاصله آن را آیین بداند. هرچند این مسأله اشکالی ندارد و میتوان نظریههای ارتباطات آیینی را در تحلیل آن استفاده کرد. اما آیین مختصاتی دارد. میزان ماندگاری، نظام معنایی، زمانمندی و مکانمندی و دیگر خصوصیات این اجتماعی که شکل گرفته، هنوز محقق نشده است. بنابراین ما نمیتوانیم آن را در عداد آیینهای چندصدساله محرم قرار دهیم. ما حتی رویدادهایی مثل جشن شکوفهها یا جشن عاطفهها داشتیم که هم به دلیل موضوع انسانیاش، فراتر از دین و آیین قرار میگرفت و هم به دلیل محور وفاقش، قابلیت بیشتری از جشن غدیر داشت اما میبینیم که پس از سالها چراغ آن کمفروغ میشود. آیینبودن این رویداد را میتوان تنها به عنوان یک فرضیه مطرح کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) از ادعای برخی درمورد شبهه مناسکزدی، انتقاد و اظهار داشت: مناسک، فقط برای دین و سنت نیست. مناسک سکولار، مدرن، پستمدرن، لائیک هم وجود دارد. اگر یک مقایسه کنیم متوجه میشویم، کشورهای سکولار آیین بیشتری از ایران دارند. حتی بسیاری از مناسکی که ما انجام میدهیم، با کپیبرداری از آنهاست. جهان نمایش و غلبه رتوریک آن، حتماً نیاز بیشتری به مناسک دارد. به عبارتی، پوشاندن خلأها با رویدادها و مناسک، صبغه زیادی در جهان مدرن دارد.
او در ادامه یکی از ضعفهای جشن غدیر را گمشدگی دال مرکزی دانست و افزود: این رویدادها باید یک ریشه معرفتی داشته باشند. یکی از نقدهای وارد بر جشن غدیر، گمشدگی دال مرکزی است. یعنی آنچه که اتفاق افتاده، در نظریه، غدیر بوده و در عمل و اجرا، به نظر میرسد که این دال مرکزی تا حدودی به حاشیه رفته است. نقطه کانونی غدیر، ولایت، سیادت و برادری است. در اعلانها و اطلاعیههای این برنامه هم به محورهایی چون اطعام، هدیه دادن، شادی کردن و ... اشاره میشود. البته که این موارد هم مهم هستند اما میبینیم که این محوریابی از ابتدا کمی اشکال دارد و در اجرا هم، فضای نشانگی، خیلی ما را به نقطه کانونی غدیر وصل نمیکند.
خیامی دلیل این موضوع را، نداشتن فناوری تبدیل مفاهیم به نشانه در کشور عنوان و تصریح کرد: ما در کشور فناوری تبدیل مفاهیم به نشانه نداریم و در این زمینه بسیار ضعیف هستیم. در دولت اصلاحات در برخی موضوعات، تبدیل مفهوم انتزاعی به یک محصول عینی رخ داد که بوستان گفتگو نمونه آن است. اگر مسئولین قائل به حوزه عمومی هستند، باید مولفههای عینی آن را هم رقم بزنند. باید یک فضای عمومیای درست کنیم که مولفههای عقلانیت ارتباطی هابرماسی داشته باشد. بنابراین در غدیر که مفهوم کانونی آن، ولایت و احترام به سیادت است، به این سادگی نمیتوان با یک تجمع 10 کیلومتری در امتداد آن حرکت کرد. موضوع پیچیدهتر از این است. هرچند که به عنوان یک تجربه اول، اقدام خوبی بود ولی به نظرم، ابتدا باید به لحاظ تئوری، خوب فهم کنیم که قرار است چه کاری کنیم. معمولاً فهم اندیشگانی، خوب رخ نمیدهد؛ فهمی که قرار است سیاستگذاریها از پی آن بیایند. پس مشکل اصلی ما در غدیر نه در اجرا، بلکه در برنامهریزی آن بوده است.
گزارش از: فریبا رضایی