جایگاه آمایش در سیاست‌گذاری فرهنگی کشور

جایگاه آمایش در سیاست‌گذاری فرهنگی کشور

پنجمین نشست از سلسله‌نشست‌های الزامات نظری آمایش فرهنگ در ایران با عنوان «جایگاه آمایش در سیاست‌گذاری فرهنگی کشور» چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ با حضور مجید مختاریان‌پور (مدیرگروه حکمرانی فرهنگی- اجتماعی دانشگاه تهران) و دبیری مهدی اکبری گلزار (مسئول دبیرخانه تدوین سند آمایش فرهنگ کشور) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

مجید مختاریان‌پور در ابتدای سخنان خود انجام درست آمایش فرهنگی را منوط به وجود اطلسی فرهنگی دانست و اظهار داشت: پیش از هر چیز باید اطلسی فرهنگی از کشور داشته باشیم تا در آن تنوعات فرهنگی و ابعاد ذهنی و نمادهای راه‌یافته در فرهنگ، تصویر شود. همچنین نیاز است اطلس نهادهای فرهنگی نیز وجود داشته باشد تا آمایش فرهنگ به‌درستی صورت گیرد.

او همچنین فهم درست جایگاه آمایش فرهنگ را در گروی فهم توسعه فرهنگی دانست و افزود: موضوع آمایش فرهنگ و جایگاه آن در سیاست‌گذاری فرهنگی فهمیده نمی‌شود مگر اینکه توسعه فرهنگی را بفهمیم و توسعه فرهنگی فهمیده نمی‌شود مگر اینکه ابتدا مفهوم توسعه را بفهمیم. تقریباً نزدیک ۵۰ سال است که الگوهای خطی توسعه در دنیا زیر سؤال رفته و به نقش فرهنگ در توسعه توجه ویژه‌ای شده است. امروز کشورها می‌دانند که توسعه مدل واحد جهانی ندارد و تفاوت ملت‌ها و ارزش‌های فرهنگی آن‌ها باید مورد توجه قرار گیرد. از این‌رو حضور فرهنگ در مدل‌های توسعه باید حضوری پررنگ داشته باشد نه حاشیه‌ای.

این عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران با استناد به مدل طراحی‌شده خود و با بیان اینکه سیاست‌گذاری فرهنگی درست، مستلزم مهندسی فرهنگی است، ادامه داد: سیاست‌گذاری فرهنگی درست مستلزم این است که پیش از هر چیز نهادهای فرهنگی و فرهنگ به‌معنای آنچه که مردم در آن تنفس می‌کنند، به سامان شده باشند که ما از آن به مهندسی فرهنگی یاد می‌کنیم. مهندسی یعنی به‌‌اندازه‌سازی امور که بدون آن، آمایش فرهنگی امکان‌پذیر نیست. در مهندسی فرهنگ باید فرهنگ آرمانی را تعریف و با شناخت وضعیت موجود خود در حوزه فرهنگ، آن را با فرهنگ آرمانی تطبیق دهیم تا ضعف‌ها، تعارضات و سرمایه‌های فرهنگی موجود مشخص شود. در انتهای این مسیر می‌توانیم فرهنگ هدف را تعریف کنیم که باید ضمن چالش‌برانگیزبودن، قابل دستیابی در بازه زمانی معین با توجه به وضعیت موجود باشد.

مختاریان‌پور با اشاره به وجود کارکردهای فرهنگی در نهادهای دیگر، از حاکم‌بودن نگاه کامل و شامل در مهندسی فرهنگی یاد کرد و گفت: گاهی نگاه ما به فرهنگ، نگاه بخشی است اما گاه وزارتخانه‌های دیگر مثل وزارت راه، معدن و ... هم دارای کارکرد فرهنگی هستند. در مهندسی فرهنگی نگاه کامل و شامل در نظر گرفته می‌شود. وقتی به موضوع فرهنگ نگاه می‌کنیم، باید نهادهای کشور همسو با هدف و در جهت تحقق آن کار کنند. ما در مهندسی فرهنگی، ابتدا نظام جامع کارکردها را طراحی و سپس کارکرد نهادهای موجود در کشور را ارزیابی می‌کنیم و از انطباق این دو با هم، نقشه بازطراحی سیستم‌ها را به‌منظور پوشش خلأهای کارکردی، برطرف‌کردن تعارضات کارکردی، تقویت هم‌افزایی‌های کارکردی، اصلاح و تقویت کیفیت تحقق کارکردهای لازم و نهایتاً حذف کارکردهای زائد، ناخواسته و زیان‌بار، تدوین می‌کنیم.

او مرحله سوم در این مدل را «خط‌مشی‌گذاری فرهنگی» دانست و اضافه کرد: در خط‌مشی‌گذاری فرهنگی، مسائلی وارد دستورکار و برای آن‌ها راه‌حل‌هایی طراحی و سپس اجرا می‌شوند. این راه‌حل‌ها پس از اجرا منجربه «خروجی»ها و این خروجی‌ها منجر به «پیامد»هایی می‌شوند که دارای اثراتی هستند. در فرآیند ارزیابی همه این خروجی‌ها ارزیابی می‌شوند که در اثر آن یا خط‌مشی‌ها تغییر و اصلاح یا خاتمه می‌یابند. خط‌مشی‌گذاری فرهنگی باید در نسبت با سلسله‌مراتب اهداف تعریف‌شده باشد. این اهداف در سه لایه «وضعیت آرمانی»، «چشم‌انداز» و «وضعیت موجود هدف» تعریف می‌شوند. وضعیت آرمانی فرازمانی و فرامکانی، چشم‌انداز، آرمان زمان‌مند و مکان‌مند شده و وضعیت هدف، وضعیت چالش‌برانگیز و قابل دستیابی در بازه زمانی معین و با توجه به وضعیت موجود است.

مختاریان‌پور در پایان با تعریف خط‌مشی به مجموعه‌ای از کنش‌ها به‌منظور حل مسائل عمومی و دستیابی به سلسله‌مراتبی از اهداف، از خط‌مشی‌های عمومی (سطح ملی)، راهبردهای خط‌مشی (سطح نهادهای کلان- ساختارها)، راهبردهای سازمانی (سطح سازمان‌ها) و راهبردهای مدیریتی (سطح مدیریت درون سازمان‌ها)، در نسبت خط‌مشی‌های ملی با راهبردهای بخشی در حوزه عمومی سخن گفت.


گزارش از: بهاره رضایی




برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید