آزاده علی‌پور هریس در نشست «زنان نقاش معاصرایران»:

نیازمند پژوهش‌های گسترده از نقش زنان در نقاشی معاصر ایران هستیم

نیازمند پژوهش‌های گسترده از نقش زنان در نقاشی معاصر ایران هستیم

نشست مجازی «زنان نقاش معاصرایران» با حضور آزاده علی‌پور هریس (مدرس و هنرمند) با همکاری انجمن دانش آموختگان دانشگاه الزهرا، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، پژوهشگاه علوم انسانی، مطالعات علوم اجتماعی، پژوهشکده زنان دانشگاه الزهرا و انجمن پژوهش‌های هنری ایران، چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۹ با دبیری طیبه عزت‌اللهی‌نژاد (عضوهیات‌علمی پژوهشکده هنر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) برگزار شد. 

در این نشست آزاده علی‌پور نخست به تاریخچه هنـر نقاشـي ايـران اشاره کرد، كـه در طـول قرن‌ها به كتاب‌آرايي و نقاشي ديواري خلاصه مي‌شد، اغلب مکاتب هنری تحت حمايت حاكمان بود و حضور فرديـت هنرمنـدان به ویژه زنـان در آن نادر است. در اواخـر قاجار در پي آشنايي مزين‌الدوله و كمال‌الملك با هنـر غـرب، شـيوة آمـوزش نقاشـي عمـومي و مدرن پايه‌ريزي شد. در اين ميان، زنان ايراني، اغلب زنان طبقة متوسط و مرفه، اوقات فراغت خود را به صنايع دستي و خياطي می‌گذرانند، همچنین زنان باسواد در حوزه‌هایی مانند ادبیات، خوشنويسـي، نقاشي و گاهی موسيقي فعالیت می‌کردند. انقلاب مشروطه، اوضاع زنان ايـران را دستخوش تحولات بزرگي كرد که منجر به حضور زنان فعال در عرصه اجتماعی شد. در دوران پهلوی نیز شاهد شکل‌گیری زمینه‌هایی برای فعالیت اجتماعی زنان بودیم. در پژوهشی که علی‌پور هریس انجام داده، ۴۲ زن نقاش پیشگام در دوران پهلوی مورد بررسی قرار گرفتند، بيش از نيمي از این زنان، متولـد تهـران بودند و پس از تهران به ترتيب رشت (۳ نفر)، مشهد (۲ نفر)، شيراز (۲ نفر)، كرمانشاه (۲ نفر) و اراك، آبادان، قزوين، بندر انزلي، لاهيجان، تبريز، بروجرد، اصفهان و اروميه هركدام يك نفر را شامل می‌شد. زنان نقاش پیشگام متولد سال‌هاي ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ ه.ش بودند و در پي بررسي نام خانوادگيشان، یافته‌ها نشان داد که اغلب آنان متعلق به خاندان‌هاي بزرگ و شاخص دوران در جامعه بودند. براي نمونه مي‌توان به: «فرمانفرمائيان»، «متين دفتري» و «صدر» اشـاره كرد. در ميان اسامي، نام‌هاي خاص ارامنه و كليميان نيز به چشم مي‌خورد؛ همچون: «نرسسيان»، «ميخائيلي» و«متحده». پـدران این زنـان نقـاش اغلـب از افـراد وابسـته بـه نظـام اداري، نظـامي و دربار يا روشنفكران دوران قاجار و پهلوي اول بودند.در دوره پهلوی دوم، فضایی برای فعالیت بیشتر زنان نقاش فراهم شد، بطوری که اولين گروه زنـان، دو سـال پـس از تأسـيس دانشـگاه تهـران در سال ۱۳۱۷ به آن راه يافتند.در اين بين، روند رو بـه رشـد تأسـيس هنرسـتان‌هـاي صنايع مستظرفه، كه از سال ۱۲۹۷ آغاز شده بود، با افتتاح مدرسـة صـنايع مسـتظرفه و هنرستان‌هاي تبريز، اصفهان و رشت و همدان در دو دهـة ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ بـه اوج خـود رسـيد. نقاشي، مينياتور و مجسمه‌سازي در این هنرستان‌ها آموزش داده می‌شدند. سـرانجـام در ۱۳۱۹،دانشـكدة هنرهـاي زيبـا، نخستين مدرسة هنري دولتي در سطح آمـوزش عـالي، آغـاز بـه كـار كـرد. 


بدین ترتيب و به‌مرور زمان، توجه به امورو لزوم عملكرد وزارت معـارف، اوقـاف و صـنايع مستظرفه، ادارة كل هنرهاي زيبا و وزارت فرهنگ و هنر به متـولي و برنامه ريزي مبدل شد. و در نهایت شاهد شکل گیری فعالیت روزافزون زنان نقاش در عرصه اجتماعی بودیم. پس از گذشت نزدیک به یک قرن از فعالیت زنان نقاش، امروز نیز برخی از این زنان در دوران کهنسالی به فعالیت‌های خود در ایران و جهان ادامه می‌دهند و لزوم پژوهش‌های گسترده از نقش آنان در نقاشی معاصر ایران بسیار محسوس است. لذا نیازمند پژوهش‌های گسترده از نقش زنان در نقاشی معاصر ایران هستیم.




برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید