روزنامچه سیاحت
حسین مسرت؛ کتابشناس و نسخهشناسهماره، خواندن سفرنامهها به غیر از بهرهوری از آگاهی های اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی که بسیار ناب و یگانه است و گاه در کمتر جایی می توان جست، شیرینی های ویژۀ خود را نیز دارد و هر سفرنامه بسته به ذوق ، آگاهی و دیدگاه سفرنامه نویس، می تواند در بردارندۀ ساعت دلنشینی برای خوانندۀ آن باشد . سفر در زمان ، تجسّم زیستن با سفرنامه نویس در مسیر و شهرهای بر سر راه ، دیدار با بزرگان و مردم ساده، دیدنی ها ، زیبایی ها و برای یک پژوهشگر نکته سنج، دست یابی به ده ها ناگفته و نکته های ناروشن تاریخی و اجتماعی چیزی نیست که به سادگی بتوان از کنارش گذشت.
هنوز از پس گذشت سدهها، سفرنامههایی در گوشه ، کنار کتابخانه های جهان، بویژه ایران ، آسیا و شبه قارّۀ هند وجود دارد که نسخه ای دست نویس و یگانه اند و چشم به راه دست مهربان پژوهشگری دوستدار شناخت تاریخ و فرهنگ است که خاک زمان را از آن بسترد و در دسترس دوستداران بگذارد. نگاهی به دورۀ چهار جلدی فهرست توصیفی سفرنامه های آلمانی، انگلیسی، روسی و فرانسوی موجود در کتابخانۀ ملّی ایران، گردآوری شهلا بابازاده، محمّدتقی پوراحمد جکتاجی و محمّدصادق همایونفرد و یا «فهرست نسخه های خطّی فارسی»(جلد ششم) اثر احمد منزوی روشن میکند که چه اندازه سفرنامه در بارۀ ایران چشم به راه ترجمه و یا تصحیح است.
به تازگی و به کوشش و پژوهش خانم دکتر لیلا عبدی خجسته که دانش آموختۀ زبان های هندی و اردو در دانشگاه سِند پاکستان است، روزنامچۀ سیاحت، دربردارندۀ سفر خواجه غلام الثقلین (۱۸۷۳-۱۹۱۵م/۱۲۸۹-۱۳۳۳ق) از هندوستان به عراق و ایران و شامات در عصر مشروطه چاپ و پخش شده است.
کتاب نامبرده که در ردۀ یکی از منابع مهمّ دورۀ مشروطه است و تاکنون ترجمه نشده بود، در چهار بخش زیر سامان یافته است: عراق (عرب)؛ هفتاد روز در سلطنت ایران؛ از باکو تا بیرون دمشق؛ از بیرون دمشق تا بمبئی.
نویسنده در این سفر که از بیستم می ۱۹۱۱ تا سوم ژانویۀ ۱۹۱۲ م انجام شده، در عراق با سران دو جنبش مشروطه و مشروعه مانند: آیات عظام: محمّدتقی شیرازی، آخوند خراسانی و سید محمّدکاظم طباطبائی یزدی و دیگر روحانیان نامی دیدار کرده است ، سپس در ۲۲ رجب ۱۳۲۹ ق، نزدیک به پنج سال پس از پیروزی جنبش مشروطه به ایران آمد و در تهران با احمدشاه، نایب السلطنه، یفرم خان، شیخ الرئیس قاجار، محمّدیحیی کاشانی (سردبیر روزنامۀ مجلس) و بسیاری از بزرگان دین ، سیاست و مطبوعات دیدار کرد و سپس به شهرهای قم، قزوین، رشت، انزلی و آستارا رفت و در ۲۶ رمضان ۱۳۲۹ ق ایران را ترک کرد و راهی باکو شد.
کوشنده در این کتاب، چنانکه بایستۀ یک کتاب روزآمد و بسامان علمی است، در آغاز دیباچهای پربار و سرشار دربارۀ نویسنده و گزارش زندگی علمی ، اجتماعی و آثار او از جمله این سفرنامه که با توضیح بسیار جامعی همراه گشته، آورده است، سپس متن سفرنامه را همراه با پانویس و پی نویس های راهگشا و کارگشا فراهم کرده است، به گونه ای که خواننده را بی نیاز به روی آوردن به فرهنگ ها و زندگی نامه ها و کتاب های تاریخی برای روشنگری بیشتر متن می کند. بی گزافه این کتاب می تواند الگوی خوبی برای ترجمۀ آثار تاریخی در بارۀ ایران باشد. کاربرد درست نشانه های ویرایشی و نگارشی و دیگر نشانه ها ، سجاوند ها و افزوده ها برای خوانش درست و آسان متن، از دیگر ویژگی های این کتاب است که به اصطلاح امروزی ها «یک متن شُسته و رُفته» را در دسترس خوانندگان گذارده است. نداشتن نمایۀ نام و جای کاستی چشمگیر این کتاب است. (بی گمان شناسایی و بررسی این کتاب، گفتاری پُر و پیمون را می خواهد که اکنون بدین کوتاه سخن، بسنده شد.)
توفیق خانم عبدی خجسته را در برگرداندن متون نوشته شدۀ نویسندگان نامور هندی و اردو زبان مانند: دکتر عارف نوشاهی، دکتر امیرحسین عابدی، مُنیب الرحمن و ده ها نامدار دیگر، در سراسر شبه قارّۀ هند و پاکستان که کم هم نیست، آرزو می شود. آثار بسیار فراوانی که در این سده های پیوستگی از زمانی که این «قند فارسی به بنگاله» رفته است تاکنون، با شوق و دانش و آگاهی نوشته شده و نیاز به پایمردی و کوشش کسانی است که بدین دو زبانِ پُرسخن آگاه هستند و این نیاز را می بینند.
کتاب «روزنامچه سیاحت» نوشته خواجه غلام الثقلین و با ترجمه لیلا عبدی خجسته است که در ۵۳۱ صفحه ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است.
متن این یادداشت، در شماره ۳۸۳- ۳۸۵ مجله "جهان کتاب" (تهران) نوبت فروردین- خرداد ۱۴۰۰ شمسی منتشر شده است.