نیازمند مطالعاتی موازی در این زمینه هستیم
جلسه کمیته ارزیابی طرح پژوهشی «پلتفرمیشدن تولید و انتشار محتوای فرهنگی-رسانهای در ایران: چالشهای حکمرانی و تنظیم مقررات» یکشنبه اول خرداد ۱۴۰۱، با حضور حسن خجسته (ناظر پژوهش)، محسن اسماعیلی (ناظر پژوهش)، احسان شاهقاسمی (ارزیاب)، محمدمهدی وحیدی (ارزیاب)، توحید محرمی (نمایندۀ شورای علمی پژوهشکده)، میثم مهدیار (معاون پژوهشی) و حسین حسنی (مجری پژوهش) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این برنامه حسین حسنی با ارائه مختصری از طرح پژوهشی خود گفت: «پلتفرمیشدن تولید و انتشار محتوای فرهنگی-رسانهای در ایران: چالشهای حکمرانی و تنظیم مقررات» طرح موظفی من در سال ۱۴۰۰ بوده که در بهمن ماه برای ناظران طرح فرستاده و تأیید شد. این طرح، دومین طرحیست که در حوزه مطالعات پلتفرم با تمرکز بر حکمرانی پلتفرمها انجام دادم. زمینه پرداختن به این موضوع به آشنایی من با پلتفرمها در سال ۲۰۱۳ از طریق مطالعه آثار خانم ونداک رئیس سابق دانشگاه آمستردام برمیگردد. در سال ۲۰۱۸ هم کتاب جامعه پلتفرمی را ترجمه کردم و سعی کردم از طریق همکاریهایی که با شورای عالی فضای مجازی دارم، این نگاه را به آنجا هم منتقل کنم.
بنده باتوجه به علائقی که در این زمینه داشتم و نیز باتوجه به مشکلاتی که در ایران وجود داشت و مطالعات حکمرانی اینترنت خیلی توسعه پیدا نکرده بود، تلاش کردم با اندک بضاعتی که دارم دانش علمی این حوزه را گسترش دهم. در طرح اولی که در این زمینه داشتم و کتاب آن از سوی پژوهشگاه منتشر شد، یک نگاه کلیتر به موضوع حکمرانی پلتفرمها داشتم و تلاش کردم از سه منظر به این موضوع نگاه کنم؛ حکمرانی بر پلتفرمها، حکمرانی به وسیله پلتفرمها و حکمرانی در پلتفرمها. اما در طرح جدیدم باتوجه به چالشهایی که ایجاد شده بود، بر حکمرانی در پلتفرمها متمرکز شدم.
مفهوم رایجی که در حکمرانی در پلتفرمها وجود دارد، مفهوم content moderation یا تعدیل محتواست. سوالی که در این طرح داشتم این بود که پلتفرمیشدن تولید و انتشار محتوای فرهنگی چه چالشهایی را برای نظارت بر محتوای رسانهای در ایران ایجاد میکند؟ در واقع هدفم این بود که ببینم وضعیت و دلیل موفقیت پلتفرمهای جهانی و پیشرو که کاربران میلیونی دارند، چیست تا بتوانیم الگوبرداری کنیم و بگویم تعدیل محتوا یا مقابله با محتوای زیانآور، عمل بسیار دشواریست. آن چیزی که در رسانههای سنتی وجود دارد، نوعی pre moderation است که مطالبه پس از تأیید سردبیر منتشر میشوند و فرآیندهای دارند که شاید دههها در رسانههای مختلف رواج داشته است ولی وقتی وارد بحث پلتفرمها میشویم، کل این فرآیند به هم میخورد. پلتفرمها سکوهایی هستند برای اینکه جمع کثیری از کاربران در آن تولید محتوا کنند که باتوجه به آزادیای که در آن وجود دارد، ممکن است هرگونه محتوایی منتشر شود. نظارت و تعدیل این نوع محتواها کار بسیار دشواریست و به همین دلیل است که دولتها عملاً از این حوزه خارج شدهاند و همانطور که میبینیم نهادهای قانونگذار هم نه تنها در ایران بلکه در خود آمریکا هم، نتوانستهاند متناسب با این تغییرات و تحولاتی که رخ میدهد، قوانینی تصویب و نحوه عمل پلتفرمها را مشخص کنند. حکمرانی بر پلتفرمها کار بسیار پیچیدهایست و دولتها و نهادهای قانونگذار، عقب هستند. به همین دلیل تنها چیزی که رواج پیدا کرده، بحث تعدیل محتواست.
عضو هیأتعلمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با اشاره به علل پرداختن به این طرح، ادامه داد: جامعه ما هم به سمت پلتفرمیشدن پیش میرود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خیلی در این زمینه فعال نبوده و حتی پلتفرمهای ویدیویی را هم به نوعی به صداوسیما واگذار کرده و نتوانسته تنظیمگری و مرجعیت فرهنگیای را که از آن انتظار میرود، اعمال کند. به همین دلیل تلاش کردم این بحث را در ایران گسترش دهم و باتوجه به اینکه به نوعی در وزارت فرهنگ مشغول فعالیت هستم، کمکی به آن کرده باشم و این وزارت بتواند تغییراتی در این زمینه ایجاد کند.
حسنی در شرح بخشی از جزئیات این طرح، افزود: این طرح را سعی کردم با رویکرد حکمرانی پلتفرمها و بحث تعدیل محتوا توسعه دهم. روی بحث محتوای «کاربرساخته» و انواع و اقسام محتواها کار و بر روی سه پلتفرم یوتیوب، توئیتر و فیسبوک تمرکز کردم. تصمیم داشتم که روی پلتفرمهای ایرانی سروش و آپارت هم کار کنم و با دستاندرکاران آنها مصاحبه داشته باشم اما امکانپذیر نشد و طرح معطوف به نوعی تحلیل اسنادی پلتفمرهای خارجی و ایرانی شد. در این طرح، مروری هم بر قوانین بینالمللی داشتم که اقدامات کشورها در این خصوص، میتواند موردتوجه ایران هم قرار گیرد. ازجمله قانون اجرای شبکه آلمان در سطح اتحادیه اروپا که خیلی سفت و سخت، پلتفرمها را نسبت به مقررات ملی خودشان مسئول دانستهاند که اگر به آنها عمل نکنند، دچار محدودیت و مجازات خواهند شد. پلتفرمهای ایرانی مثل آپارات هم سعی میکنند که چنین اتفاقی بیفتد اما سطح آن محدود است و دستورالعملها جزئیاتی خیلی محدودی دارند.
پیشنهادی که این طرح دارد این است که در موضوع نظارت بر رسانهها باید یک تغییر اساسی از سوی قانونگذاران ایجاد شود. بین محتوایی که با طی فرآیندهای نظارت تولید میشود با محتوایی که توسط کاربران انتشار مییابد، خیلی تفاوت وجود دارد. لذا ابتدا باید این تغییر اندیشه اتفاق بیفتد و سپس متناسب با این تحول، قوانین مناسب وضع شوند. موضوع دیگر، بحث ماشینیشدن پلتفرمهاست. خیلی از کشورها از هوش مصنوعی استفاده میکنند و مراحل و مجازاتهای مختلفی را در نظر گرفتهاند. ما هم اگر میخواهیم یک اکوسیستم پلتفرمی بومی فراگیر داشته باشیم، یکی از پیشنیازهایش این است که به این مباحث توجه شود تا بتوانند کمی کار را آسان کنند.
در ادامه احسان شاهقاسمی با بیان اینکه آقای حسنی دو ویژگی خوب پرکاری و دور از حاشیه بودن را داراست، به ارائه نکات خود درباره این طرح پرداخت و اذعان کرد: این پژوهش، کار خیلی خوبی است و از آنجایی که دو درست رسانههای نوین و مطالعات اینترنت را در دانشگاه تدریس میکنم، حتما در آینده از این کار استفاده خواهم کرد. بخش عمدهای از جهان را لیبرالیسم اداره میکند و فرهنگ، معمولاً دغدغه لیبرالیسم نیست و میگوید آزاد باشد و به هر سمتی میخواهد برود. از اینرو متأسفانه چون ما در این حوزه کار ترجمه میکنیم، مطالعه خارجی خاصی در این زمینه نمیشود. در داخل هم میبینیم که دستگاهها به دنبال پژوهش هستند اما متأسفانه پژوهش ارزشمندی که حرف جدیدی به ما بگوید، وجود ندارد. لذا از این حیث کار آقای حسنی کار خیلی خوبی است. به خصوص جمعبندیهایی که از کشورهای مختلف بر روی پلتفرمها انجام شده، ندیدم که کسی به این صورت قبل از آقای حسنی انجام داده باشد.
این ارزیاب طرح در بخش دوم سخنان خود برای بهبود کار چند پیشنهاد ارائه کرد و گفت: بهتر بود که نقل قولها را جمعتر میکردید. بخشی که استدلالی درباره «قانون و جغرافیا به مسأله آزادی بیان» است، بخش خیلی قویایست و به شخصه استفاده کردم اما درباره معادلها اندکی مشکل وجود داشت مثل انتخاب کلمه «همخوانی» برای alignmen. هرچند که ترجمه دقیقی ندارد اما با ترجمه همخوانی، مخالفم.
مسألهای که بهتر بود به آن اشاره میکردید و حتی یک بخش را به آن اختصاص میدادید، اشاره به این بود که پلتفرمها در برابر هرنوع محدودیتی مقاومت میکنند. آنها فقط در دو حالت نمیتوانند این مقاومت را داشته باشند یکی از انها، قانون است که غربیها قوانین سختی در این زمینه دارند برخلاف کشور ما و دیگری فعالیت پلتفرمهایی مثل myspace که محل همجنسگراییست، به نحوی خودشان کنترل میکنند چون به ضرر پلتفرم است. در غیر این صورت پلتفرمها هر کاری را میکنند.
بحث روش، بحث کوتاهی است. درست است که یک کار نظری و مروری انجام دادهاید اما در بحث روش نیازمند این هستیم که پیش از اینکه درباره فلسفه روش یا نظریههای روش بدانیم، بدانیم که این منابع را از کجا آوردهاید. چون به دست آوردن خیلی از مطالب، کار دشواری ست و علاقهمند هستم که بدانم آنها را از چه طریقی به دست آوردهاید.
کتاب خیلی به روز است وخیلی از منابع آن، برای ۲۰۲۲ هستند و این نقطه قوت این طرح است اما بهتر است که چینش منابع براساس حروف الفبا مرتب شود.
همه دستگاهها مشکل «بچه باید کنیم» را دارند. کار خوبی انجام دادید اما بهتر بود که این کار را یک بار برای همیشه انجام میدادید. میتوانستید این کار را به صورت مدون با رسم فلوچارت ارائه میکردید که دقیقاً در این محیطی که هستیم، چه اتفاقی باید بیفتد و بهتر بود که یک بخش را به این موضوع اختصاص میدادید که چه کسانی باید تصمیم بگیرند.
محمدمهدی وحیدی ارزیاب دوم این طرح با اشاره به وارداتی بودن تکنولوژیها، انجام ترجمهها را گریزناپذیر دانست و ضمن تشکر از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و آقای دکتر حسنی به دلیل انجام این طرح، نکاتی چند را در جهت اصلاح آن مطرح کرد و گفت: به لحاظ فرمی اعم از صفحهآرایی و اصول ویرایشی باید اصلاحاتی در آن صورت گیرد. در ترجمه برخی از لغات، از معادلهای متفاوتی استفاده شده که باید یکسان شوند. مثلاً به جای اپلیکیشن از معادل «کارافزا» استفاده شده که بهتر است درباره آنها گروهی که در واژهگزینی دستی دارند، اعمال نظر کنند. یا کلمه آنلاین در جایی برخط و در جای دیگر، همان آنلاین آورده شده که لازم است همه آنها یکسان شوند. یا خود مفهوم پلتفرم که در ادبیات غربی هم بر روی اینکه این کلمه مفهوم مشخصی داشته باشد، شک دارند که در این طرح، در جایی فیسبوک را پلتفرم و در جای دیگر آن را زیرساخت درنظر گرفتهاند. در این کار اشارهای هم به مسأله کرونا شده که خیلی با پرسشهای اصلی و تبیین موضوع طرح، چفت نمیشود. نمودارها و شکلها از هم تفکیک نشدهاند و همه به اسم «شکل» آمدهاند. درباره قانونها هم، نظامهای حقوقیای در جهان داریم که ممکن است بر روی پلتفرمها هم بازتاب داشته باشند. لذا بهتر بود که به عنوان روح قوانین، یک دستهبندی از آنها صورت میگرفت و اشاره میشد که در فلان کشور کدام دسته قوانین اعمال میشود.
مسأله خیلی مهمتر، مسأله الگوریتم است که در بحث تعدیل محتوا به آن اشاره شده است. نکته بسیار مهم این است که بفهمیم الگوریتمها چطور بر تغییرات اجتماعی تأثیر میگذارند. تغییرات الگوریتم باعث میشود که مخاطب فقط نوع خاصی از محتواها را ببیند و کاربر را به سوی نوع خاصی از محتواها سوق دهند.
حسن خجسته دیگر سخنران این نشست، ضمن ابراز امیدواری به آینده آقای دکتر حسنی و پیشنهاد مستدام بودن بر مطالعه در حوزه حکمرانی، به دلیل آن اشاره و تصریح کرد: کوچکترین موضوعی که بشر در طول تاریخ با آن مواجه بوده و هنوز هم نمیداند باید چه بکند، همین موضوع است. علتش هم این است که در گذشته وقتی فیلسوفانی نظریاتی ارائه میدادند، مسئول محاسن و معایب آن نظریه هم مشخص بود ولی امروز، تحولات به دست تکنسینها افتاده که پایه آنها، سود و منفعت است. امروز تحولات مبتنی بر سود و منفعت هستند. حتی توسعه هوش مصنوعی هم مبتنی بر منفعت است نه مصلحت و بنابراین این موضوع بغرنج و پیچیدهایست. پارسل یک نوجوانی گفتگ.یی در اینستاگرام داشت و بعد مدتی خودکشی کرد. در این مسئله چه کسی مسئول است؟ ما در روایاتوری سه پایه داریم؛ دولت مسئول، رسانه مسئول و کاربر مسئول که امروز خوشبختانه یک روایاتوری همگرایانه در ایران در حال رخ دادن است.
بعد از جنگهای جهانی این قدرتهای مقتدر بودند که قوانین جهانی را نوشتند. امروز این شرکتهای بزرگ هستند که قوانین فضا را مینویسند. از این حیث، کار آقای دکتر حسنی یک هشدار است. فضای مجازی، پنجمین حوزه رقابت جهانی است که شرکتها براساس سود و منفعت آن را پیش میبرند. بنابراین مهم است که توجهی در کشور ایجاد شود که بتوانند آن را پیش ببرند.
پیشنهاد دارم که کلمه «تعدیل محتوا» اصلاح شود چون تعدیل به این معناست که ما بخشی را بپذیریم امام ما نمیدانیم که این کار را میتوانیم بکنیم یا خیر. همچنین به «حکمرانی چندذینفعی» اشاره کردهاید که سه بخش دولتها، شرکتها و کاربران دارد که در این میان کاربران در مقابل دو گروه دیگر، ذینفع نیستند. پیشنهادم این است که آقای حسنی یک نگاه نقادانه در این خصوص داشته باشند و به نقدهایی که به این حکمرانی وجود دارد، اشاره کنند.
در بخش پایانی این نشست، محسن اسماعیلی موضوع انتخاب شده را نو و نوشونده دانست و ابراز کرد: این موضوع هم نو است و هم، نوشونده؛ یعنی وقتی ایشان میخواهند از یک موضوعی پرده بردارند، معلوم نیست که تا سال آینده آن موضوع در اولویت باشد. ما باید سرمایهگذاریهای سنگین در زمینه رسانههای دیجیتال داشته باشیم و با یک نگاه آیندهپژوهانه در این خصوص مطالعه کنیم. هرچند که مطالعه این حوزه جز با نگاه آیندهپژوهانه هم ممکن نیست. یعنی مطالعات باید با نگاه مدیریت تحولاتی باشد که قرار است اتفاق بیفتد. چون اگر ما نتوانیم این فضا را مدیریت کنیم، این فضا ما را مدیریت خواهد کرد. همانطور که بسیاری از اقدامات ما بازتابی از اتفاقات رخداده در این فضا است. لذا ما نیازمند هستیم مطالعاتی حتی موازی با هم در این زمینه داشته باشیم. این پژوهش یکی از همین مورادیست که دائم باید با یافتههای جدید نوسازی شود تا سودمندی خود را حفظ کند. ما به دلیل فقری که در این حوزه داریم، تولید ادبیات در این حوزه را یک ضرورت و نیاز میبینم و لذا اینگونه تحقیقات را به دلیل پرداختن به این مباحث، مفید میدانم. چون اگر چیزی گفته نشود، نقد نمیشود و اگر نقد هم نشوند، کاری مفید واقع نمیشود. این کار، از نظر حقوقی اطلاعات بهروزی دارد و از نظر فناوری و تکنیکال هم خیلی مفید است. این موضوع، موضوعی نو و نوشونده است به همین دلیل، سیاستگذاری درمورد آنها هم کار دشواریست. در این زمینه باید از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و از آقای دکتر حسنی که زحمت این کار را کشیدهاند تشکر کرد اما باید این کار ادامهدار باشد. من در این حوزه سرمایهگذاری موازی را هم اتلاف منابع نمیدانم. به قدری باید کارهای موازی انجام شود تا پس از غربال، مواردی از آنها به کار بسته شود. لذا پیشنهادم این است که پژوهشگاه این قبیل کارها را ادامه دهد تا در مراحل بعدی، گروه سیاستگذاری هم در کنار این مطالعات تشکیل شود.
در این بحث، یک رقابت تنگاتنگی میان فناوری و حقوق وجود دارد و هریک تلاش میکند دیگری را به زمین بزند ولی واقعیت این است هیچکدام نمیتواند دیگری را حذف کند. اگر قرار بر حذف باشد، این حقوق است که حذف میشود. اگر بهترین و پیشرفتهترین قوانین را هم بنویسیم، قابلیت اعمال و اجرا ندارد. لذا اینجا فرهنگ است که باید به کمک حقوق بیاید. فرهنگ تکنولوژی و فرهنگ فناوری میتواند خیلی از خلأهایی که فناوری دارد را پر کند. پیشنهادم این است که پژوهشی به صورت موازی انجام شود و بگوید نقش فرهنگ در این رقابتی که بین حقوق و فناوری وجود دارد، کجاست.
نکته بعدی این است که در این زمینه ما خیلی نمیتوانیم متکی بر قواعد حقوق داخلی و ملی خود باشیم. باید از ظرفیتهای بینالمللی و نرمهای پذیرفتهشده بینالمللی استفاده کنیم. این مطالعهای که دکتر حسنی انجام داده، از این نظر هم میتواند کمکی در این زمینه به ما بکند. لذا ترجمه آثار در این زمینه بسیار مهم است. با توجه به ضعف زبان که در کشور داریم، یک نهضت ترجمه قوی میتواند به قویترشدن ادبیات موجود کمک کند.
این کار برای اینکه بتواند در دانشگاهها و رسانههای ما جاری و ساری شود، نیازمند روانسازی برای مخاطب است. البته که دکتر حسنی امانتدارانه خواسته این کار را انجام دهد ولی در قرائت اولیه، کار اندکی دشوار است. اگر قرار است این کار انتشار عمومی پیدا کند، لازم است که یک ویرایش ادبی انجام و متن روانسازی شود. سادهنویسی یک هنر است. مهمتر از اینکه ما چه چیزی بگوییم، این است که آنچه که میگوییم به مخاطب منتقل شود.
حسین حسنی در پایان ضمن پذیرش ضرورت اصلاح فرمی طرح، درباره هدف خود تأکید کرد: هدفم این بود که این موضوع را برجسته کنم و بگویم کار به این آسانی نیست که صرفاً عدهای نماینده بخواهند بدون دانش علمی درباره این موضوع تصمیمگیری کنند؛ این کار نیازمند یک دانش قوی است.
گزارش از: فریبا رضایی