به سوی الگوی بومی رسانهای
معرفی نظریه هنجاری مقبول مشروع: نظریه هنجار رسانه برای رسانههای جمهوری اسلامی ایرانارائه مدلی هنجاری برای رسانههای جمهوری اسلامی که بر اساس ویژگیهای شرعی و عرفی در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی ساخت یافته باشد و بتواند به محتوا و ساختار رسانه، سمتوسو بخشد، ثمره مطالعهای است که حسن خجسته و ظهیر احمدی آن را پیگرفته و در قالب کتابی با عنوان نظریة هنجاری مقبول مشروع: نظریه هنجار رسانه برای رسانههای جمهوری اسلامی ایران، به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به انتشار رساندهاند.
دین، دولت و دنیای هنجارهای رسانهای
نویسندگان کتاب نظریه هنجاری مقبول مشروع: نظریه هنجار رسانه برای رسانههای جمهوری اسلامی ایران، در آغاز مباحث خود به سراغ مفهوم هنجار و تعاریف متعدد از آن میروند و سپس تعریفی از هنجار رسانهای در معنای خاص آن ارائه میکنند. همچنین برای ارائة نظریهشان، به شرح نظریههای هنجاری رسانه رومیآورند که کاملترین شکل آن از سوی دنیس مککوئیل طبقهبندی شده است: نظریة اقتدارگرا، نظریة آزادی رسانه، نظریة مسئولیت اجتماعی رسانهها، نظریة رسانههای مسلکی، نظریة رسانههای توسعهبخش و نظریة مشارکت دموکراتیک رسانهها. نویسندگان با تحلیل و بررسی این نظریههای ششگانه هنجاری نشان میدهند که علاوهبر وجود تفاوت و تمایزها در نوع جهانبینی و نظام ارزشی آنها، هرکدام از این نظریهها، رویکرد خود را نسبت به چند مؤلفة بنیادین متفاوت و متمایز از همدیگر نشان میدهند: نوع جهانبینی، خاستگاه اندیشه، مبنای اخلاقی، هنجار پایه، نوع مالکیت رسانه، مخاطبان، جهت ارتباط، سیاست محتوا، کنترل، نظارت، فلسفه و هدف ارتباطات.
کتاب نظریه هنجاری مقبول مشروع در دومین فصل خود به بررسی نظریههای مربوط به رابطة دین و اخلاق روی میآورد تا شالودههای نظری خود را بر این دو مفهوم بنا نهد. در این میان نویسندگان با ارائه آرای گوناگون در این حوزه، سعی در القای این گزاره دارند که اخلاق، چیزی فراتر از دین نیست و ازاینرو صرفاً به تبیین رابطة دین و رسانه میپردازند و با ارائه آرای مختلف نشان میدهند که علیرغم اینکه در نگاه اول ممکن است با توجه به خاستگاه نهاد و صنعت «رسانه»، رسانهها رهاورد غرب سکولار تلقی شوند و تنافری بین «دین» و «رسانه» به ذهن متبادر شود، ولی با تأمل در تاریخچه، اهداف و کارکردهای دو مقوله «دین» و «رسانه» میتوان روابط دوستانه و همکارانهای را بین این دو مقوله متصور شد (صفحه 32).
نظریة مسئولیت اجتماعی رسانه، تنها رقیب مقبول مشروع است؟
نویسندگان در ادامه برای روشنترشدن ابعاد رابطة مذکور، رویکردهای مختلف به آن را در سه محور شرح و بسط میدهند؛ رویکرد فلسفی، رویکرد جامعهشناختی و رویکرد حرفهای. در نخستین رویکرد، هم مباحث فناورانهمحوری که قائل به عدم ارتباط میان دین و رسانهاند مطرح میشوند و هم نگاه معنامحور که دین را معنابخش رسانه تلقی میکند. از منظر رویکرد جامعهشناختی نیز کارکرد رسانة دینی، پاسخگویی به نیازهای متدینان برشمرده میشود که ایجادکنندة نوعی همگرایی و همبستگی مثبت در کنار سایر رفتارهای دینی فرد است. از رهگذر رویکرد حرفهای نیز حرفهایها ممکن است بر این رویکرد متمایل باشند که اصل در رسانه، جذابیت است و در مذهب، پیام اخلاقی. پس ما میتوانیم برنامههای جذاب اخلاقی را برنامههای مذهبی تعقیب کنیم.
در ادامة این فصل خجسته و احمدی، نظریههای تبیینگر رابطه دین و دولت را بررسی میکنند و به این نتیجه میرسند که همراهی و نزدیکی «دین و سیاست»، «دین و حکومت» و «عینیت دیانت اسلام با سیاست» و مسائلی نظیر آنها، کمتر مورد مناقشه و یا محل تردید است. ضمن اینکه دولتمداری و سیاستمداری انبیاء و اوصیاء الهی و نیز دستوراتی از دین مبین اسلام که عملیاتی و اجراییشدن آنها جز با تصدی دولت و حکومت امکان ندارد، از جمله مسلمات بهشمار میرود.
نظریههای تبیینگر مناسبات دولت و فرهنگ و بهتبع آن بررسی امکانپذیری سیاستگذاری فرهنگی، موارد دیگری است که هرچند به اختصار در این فصل بررسی میشوند تا نویسندگان به مبحث اهمیت سیاستگذاری فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی ایران بپردازند. همچنین نویسندگان مجدداً گریزی به نظریههای کارکردی رسانه میزنند و به معرفی مشهورترین نظریات در این حوزه یعنی نظریههای لاسول، هانفمن و هایبرت میپردازند و در نهایت این نتیجه را ارائه میکنند که «رسانههاي ارتباطجمعي با تولید و انتشار محتواهای خود و از طريق كاهش انزواي اجتماعي و تقويت احساس مشترك با اعضاي جامعه، موجد نوعي احساس تعلق ميشوند؛ بهطوري كه هويت جامعهاي در رأس ساير هويتها قرار ميگيرد. در نتيجه ممکن است تعهد عمومي به فرهنگ و هنجار برساخته در جامعه تقويت شود و این نیز بهنوبة خود هنجارآفرینی و هنجارسازی رسانههای ارتباط جمعی در جامعه را نشان میدهد» (صفحه 47).
در ادامه مباحث کتاب نظریة هنجاری مقبول مشروع، نویسندگان برای ایجاز تمایز میان نظریة نوظهور خویش با سایر نظریههای هنجاری رسانه، صرفاً به سراغ نظریهای میروند که بهزعم آنها بیشترین شباهت را با نظریهشان دارد: نظریة مسئولیت اجتماعی رسانهها؛ نظریهای که اصول آن عبارتند از:
- رسانهها باید برخی تعهدات و وظایف را در برابر جامعه بپذیرند و آنها را انجام دهند.
- برای تحقق این تعهدات، باید به استانداردهای حرفهای خبری مانند حقیقت، صحت، عینیت و توازن توجه فراوانی شود.
- رسانهها با پذیرش و ایفای تعهدات موردنظر، باید به خودانضباطی حرفهای خویش در چارچوب قوانین و نهادهای موجود بپردازند.
- رسانهها بهعنوان یک مجموعه کلی، باید کثرتگرا باشند و با ایجاد امکان دسترسی به دیدگاههای مختلف و تأمین حق جواب، تعدد و تنوع اندیشهها را انعکاس دهند.
- جامعه و مخاطبان رسانهها، با توجه به تعهدات و وظایف اجتماعی موردنظر، حق دارند، خواستار رعایت استانداردهای عالیِ حرفهای در فعالیتهای رسانهای باشند و در صورت لزوم، برای تأمین و تضمین منافع و مصالح عمومی در این زمینه، مداخله کنند.
- روزنامهنگاران و همکاران حرفهای رسانهها، باید در برابر جامعه و همچنین کارفرمایان خود و بازار، پاسخگو باشند (صفحه 51).
سپس نویسندگان کتاب با ذکر این شباهت نتیجه میگیرند که «نظریه مسئولیت اجتماعی رسانهها» با مفهوم «امر به معروف و نهی از منکر» در جامعه اسلامی، همسان و همگون تلقی شده است و در ادامه نیز وجوه تمایز و شباهت نظریه خود با نظریة مسئولیت اجتماعی رسانه را در چند محور بیان میکنند:
نخست آنکه نظریة مسئولیت اجتماعی، به رسانههای عمومی اختصاص دارد و رسانههای جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده عمومی مستثنی نیستند؛ بنابراین رسانههای ارتباط جمعی ایران نیز چون طبق قواعد عمومی، متأثر از نظریه مسئولیت اجتماعی نیز هستند از حیث این نظریه نیز، وجه ممیزه و مشخصه ممتازی ندارند.
از دومین منظر، نمیتوان در رسانههای جمهوری اسلامی، نظریه مسئولیت اجتماعی رسانهها را با نظریه و دو واجب کفایی «امر به معروف و نهی از منکر» یکسان فرض کرد؛ چرا که در حوزه عمومی و رسانههای جمعی، نمیشود از طریق رسانه جامعه را به هرچیزی امر کرد که معروف دینی و شرعی محسوب میشود؛ به عنوان مثال: «تعدد زوجات» و «ازدواج موقت»، چون از «مقبولیت» برخوردار نیستند، نمیتوان در رسانههای ارتباط جمعی جمهوری اسلامی ایران به آنها پرداخت.
بهاینترتیب رسانههای ارتباط جمعی جمهوری اسلامی ایران، نهتنها در برابر خداوند و دین اسلام و همچنین نسبت به دولت و حکومت مسئولیتی دارند، بلکه در برابر عموم مخاطبان خود در جامعه، در برابر حفظ، اشاعه و ترویج فرهنگ و آداب و رسوم و ارزشها و هنجارهای ساری و جاری در جامعه هم باید احساس مسئولیت کنند؛ بنابراین تنها مفهوم و نظریهای که میتواند تبیین جامع و کاملی از چارچوب هنجاری رسانهها در جمهوری اسلامی ایران ارائه کند، نه نظریه «مسئولیت اجتماعی رسانهها» و نه نظریه «امر به معروف و نهی از منکر» است، بلکه نظریه نوینیست که در این پژوهش ارائه شده و میتواند تبیین جامعی از چارچوبهای هنجاری رسانهها در جمهوری اسلامی ایران ارائه کند.
مقبول مشروع؛ ریشه در شرع، ساقه در عرف
در سومین فصل از کتاب کتاب نظریة هنجاری مقبول مشروع، خجسته و احمدی با مراجعه به جهانبینی و نظام ارزشی جامعه و تعالیم دین اسلام از یک طرف و مبانی نظری و یافتههای حاصل از طرف دیگر دست به تحلیل دادههایشان زدهاند. آنها در این زمینه از مطالعات موردی، سیاستپژوهی، سندپژوهی و اسناد و مدارک سازمانی سازمان صداوسیما، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ... برای تبیین و تحلیل و استخراج گویهها و مقولههای پژوهش بهره گرفته و در کنار آنها از مصاحبههای متمرکز و عمیق، پرسشنامهها، مشاهدههای مشارکتآمیز پژوهشگران، روش تحلیل دائمی و مستمر دادهها، و استخراج گویهها و مقولهها و بایدها و نبایدهای رسانهای نیز استفاده کردهاند.
در این بخش از کتاب و در مبحث مبانی، مفاهیم و اصول الگوی پیشنهادی هنجار رسانهای جمهوری اسلامی ایران، دو محور مبانی هستیشناختی و مبانی انسانشناختی از سوی پژوهشگران این پژوهش، شرح و توضیح داده میشوند. نویسندگان در توضیح مبنای هستیشناختی الگوی نوظهور خود، با ارجاع به قرآن و حدیث نشان میدهند که کل هستی با تمام زوایا و جوانب آن در بهترین وجه و حالت با نظمی شگفتانگیز آفریده، و براساس آن نظم، برنامهریزی شده است و توسط ناظم مطلق و مدبر کل، هدایت و مدیریت میشود. بنابراین کل هستی، مدیر و مدبّری حکیم دارد و به سوی مقصد و کمال خود در حرکت است. در محور انسانشناختی نیز بحث از آزادي و اختيار انسان و نظامهاي حقوقي و اجتماعيست كه در جوامع گوناگون بر اساس این بحث شکل گرفتهند. از نظرگاه اسلامي، انسان، مختار و آزاد خلق شده و آزادي در مقابل حقوق طبيعياش از مظاهر كرامت انساني است. البته اين آزادي در راستاي مسئوليت انسان است، بدين معني كه در قبال برخورداري از حق آزادي، داراي تكاليف و مسئوليتهايي نيز هست. اسلام ضمن اينكه آزادي عقيده و بيان را به رسميت ميشناسد، همه را با دلایل روشن، حكمت و استدلال به توحيد دعوت، و آنان را به وظايف اجتماعي خود ملزم میکند. در پایان این بخش، خجسته و احمدی به سراغ تبیین واژه مقبول مشروع میروند و تعریف نهایی خود را اینگونه ارائه میکنند: منظور از «مقبول مشروع» در رسانه اين است كه برنامهها و محتواي آنها علاوه بر دارا بودن ويژگي مقبوليت عرف عامه جامعه و مخاطب، بايد مشروع هم باشد. با توجه به اینکه رسانههای مدنظر در این الگو، در حوزه عمومی فعالیت دارند؛ بنابراین اموری که – حتی بخشی از احکام مستحبی و مجاز شرعی- مقبول عموم مخاطبان نباشند؛ قابل طرح در رسانه ملی نخواهد بود و یا طرح آن بسیار مشکل و محدود و پیچیده است؛ مانند مشروعیت چند همسری در دین مبین اسلام که فاقد مقبولیت عام بوده و قابل طرح در رسانه و یا شبکههای عمومی آن نیست یا بهعنوان مثال، «مراسم رقص و پايكوبي در اغلب مراسم عروسي و جشنها» مقبول عرف عام است؛ ولي براي ارائه در رسانه، غير مشروع (غير مجاز) است.
مبحث دیگری که در این فصل بررسی میشود، اصول هنجار رسانهای نظریة مقبول مشروع است که در شش محور مورد بحث و بررسی قرار میگیرد: مسئولیت انسان در برابر خود؛ مسئولیت انسان در برابر خداوند؛ مسئولیت انسان در برابر جامعه؛ تعالی و توانمندسازی مخاطبان؛ مخاطب فعال و گزینشگر؛ مخاطب، بهمثابة دوست و همراه.
بر این اساس مهمترین مواردی که در فصل پایانی کتاب و در تببین این نظریه نوظهور، بهعنوان هنجار معرفی میشوند، عبارتند از:
متوليان رسانه، سیاستگذاران، مديران، تصميمگيران و برنامهسازان بايد به مباني جهانبيني، ارزشي و نگرشي جامعه خود و همچنین به اصول مستخرج از آن مبانی، پايبند باشند و خود را ملزم به رعایت و اشاعة آنها از طریق رسانههای ارتباط جمعی بدانند.
رسانه بايد در چارچوب شريعت اسلامي عمل كند (مسئوليت در برابر دين).
رشد و تعالي مخاطب (جسمانی و معنوی)، بايد هدف اصلي همه برنامهها باشد (مسئوليت در برابر مردم).
حفظ و تحكيم نظام جمهوري اسلامي، يكي از مهمترين اهداف و هنجارهای رسانه در جمهوری اسلامی ایران است (مسئوليت در برابر نظام).
بايد از مشاركت عمومي در خلق پيام (ارتباط افقي) و به روشهای مختلف (نظرسنجي رسمي، اثرسنجي، انعكاس ديدگاهها و انتقادات مخاطبان، ارتباطهاي تلفني و پيامكي، شبکههای اجتماعی و کانالها و مشاركت در توليد محتوا) بهره گرفته شود.
باید با مخاطب بهمثابة یک دوست همراه، نه مشتری و نه مخاطب منفعل، رفتار شود.
رسانهها در توليد و ارائة پيام، بايد عُرف غالب دینداران و متشرعين جامعه را لحاظ و مراعات كنند (تأثير پذيري رسانهها از هنجارهايِ ساريوجاري در جامعه).
پذيرش اصل مداخلة نظام در حراست از اهداف اصلي و منافع ملي، مورد توجه قرار گيرد.
رسانهها بايد در توليد و ارائة پيام، عُرف مقبول و حَسنة ملي جامعه را مراعات كنند.
رسانه، موظف به هنجارسازي، هنجارآفريني و بازسازي و بازنمایی رسانهای هنجارهاي مورد احترام جامعه است.
رسانه بايد در جهت حفظ هويت فرهنگي جامعه (اسلامي- ايراني) به خدمت گرفته شود.
نفي وابستگي و سلطة خارجي بايد از رويكردهاي اصلي و عمدة توليد و پخش پيام باشد.
در تأمين و پخش برنامههاي خارجي بايد به اصل استثناي فرهنگي و نسبت كمتر از 50 درصد بودن آنها از كل برنامهها، قالبها و ساختارها توجه ويژه شود.
مبارزه با خرافات و سوء برداشت از دين و نابهنجارزدایی از جامعه بايد از رويكردهاي اصلي رسانه باشد.
دست اندركاران توليد و پخش پيام، بايد قبل از انتشار آن، نظارت و ارزیابی لازم را در مورد محتواي پيام و انطباق آن با شرع و عرف، داشته باشند.
اصلاح آسيبها، اشتباهات و خطاهاي محتوايي پيامها از طرف رسانه بايد با دقت رعايت و اعمال و نظارت شود.
- بايد نوع پيامها و كيفيت آنها و نحوة ارائهشان متناسب با نوع متفاوت رسانهها (عمومی، اختصاصی یا تخصصی)، متفاوت و متمايز از هم باشد (صفحه 109).
ازینرو جان کلام نظریة هنجاری مقبول مشروع را میتوان چنین بیان کرد: نظریهای که جهانبینیاش اسلامی (توحیدی) قلمداد میشود. خاستگاه اندیشهای آن اسلامی ـ ایرانیست. کرامت انسانی، مبنای اخلاقیاش را شکل میدهد. هنجار پایهاش، مشروع مقبول و مقبول مشروع است. مالکیت آن میتواند خصوصی، دولتی و مشارکتی باشد. مخاطب را بهمثابة دوست یا فعال و کنشگر معرفی میکند. جهت ارتباطی در آن دوسویه و تعاملیست. سیاستگذاری محتوا بر اساس آن، میل، نیاز و مصحلت را در نظر میگیرد. ارزیابی و کنترل محتوا بر مبنای این نظریه قبل، حین و بعد از انتشار موضوعیت دارد و فلسفه و هدف آن توانمندسازی و تعالی مخاطب است.
آنچه رفت، معرفیای از کتاب نظریه هنجاری مقبول مشروع: نظریه هنجار رسانه برای رسانههای جمهوری اسلامی ایران تألیف حسن خجسته و ظهیر احمدی بود که اردیبهشت 1401 از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در ۱۶۹ صفحه و به قیمت ۲۷۰ هزار ریال وارد بازار کتابهای رسانهای ایران شده است.
معرفی از: سعیده زادقناد