کاهش موالید خبر از خشکسالی عمیق در جامعه میدهد
با کاهش میزان ازدواج و باروری، دچار سقوط آزاد شدهایمنشست «جمعیت، توسعه و تغییرات فرهنگی در ایران» به مناسبت هفته ملی جمعیت، از سوی گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران و با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و انجمن جمعیتشناسی ایران یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست که با دبیری حسین محمودیان (دانشیار جمعیتشناسی و مدیر گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران) برگزار شد، غلامرضا جمشیدیها (استاد جامعهشناسی و رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)، محمد میرزایی (استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران و رئیس انجمن جمعیتشناسی ایران)، حمید پارسانیا (مدیر گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی)، امیرحسین بانکیپور فرد (نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی)، حجیه بیبی رازقی نصرآباد (دانشیار جمعیتشناسی موسسه تحقیقات جمعیت کشور)، مجید کوششی (استادیار جمعیتشناسی دانشگاه تهران) و حمیدرضا حاجیهاشمی (دکتری جمعیتشناسی دانشگاه تهران) حضور داشتند.
در این نشست ابتدا محمد میرزایی با اشاره به برخی تحولات جمعیتی در جهان و ایران گفت: در طول تاریخ خط مشی جمعیتی جوامع مبتنی بر تشویق ازدواج و باروری بوده است. در بستر تحولات اقتصادی اجتماعی پس از انقلاب صنعتی، روند تغییرات جمعیتی را شاهد هستیم اما با این وجود همچنان اصل بقای جوامع و تشکیل خانواده با فرزندآوری بوده و خواهد بود.
وی افزود: امروز جمعیت جهان هشت میلیارد نفر است که علت اصلی آن، توسعه بهداشت و کاهش مرگ و میر نوزادان و اطفال بوده است. تا پیش از انقلاب صنعتی، میزان مرگ و میر نوزادان زیر یک سال به ازای هر هزار نفر، ۳۰۰ نوزاد بود اما این روند در اطفال بالاتر بوده و به ازای هر هزار نفر ۴۰۰ نوزاد بوده است که به نوعی نیمی از فرزندان به طور میانگین تا پنج سالگی فوت میکردند و به همین دلیل خانوادهها تعداد فرزندان بیشتری را متولد میکردند تا حداقل چند نفر از آنها باقی بماند.
رئیس انجمن جمعیتشناسی ایران اظهار داشت: برخی کشورهای در حال توسعه در نیمه قرن بیستم با میزان رشد انفجاری جمعیت مواجه شدند و در ایران در دهه ۶۰ رشد جمعیت و انفجار جمعیت را شاهد بودیم که البته یک روند طبیعی بود. از دهه ۱۹۶۰ هر ۱۲ سال یک بار، یک میلیارد بر جمعیت دنیا اضافه شد و این شتاب، رشد جمعیت را به همراه داشت. جمعیت جهان در سال ۱۹۶۲ حدود سه میلیارد نفر رشد داشت که اکنون به هشت میلیارد نفر رسیده است.
وی ادامه داد: کشورهای در حال توسعه پس از تجربه چند دهه رشد انفجاری جمعیت به تحدید موالید با هدف رشد جمعیت پرداختند و دولتها سیاستهای کلان خانواده را به منظور سلامت مادر و فرزند بررسی کردند. در ایران نیز سه دهه ۱۳۳۰ تا ۱۳۶۰ رشد انفجاری جمعیت با میانگین سه درصد را تجربه کردیم و اکنون با وجود افت و خیزهایی که داشته است به دلیل بالارفتن سن ازدواج، با کاهش آمار ازدواج و فرزندآوری مواجه هستیم.
میرزایی تصریح کرد: آنچه که درباره تحولات جمعیتی نشان میدهد؛ از نقطه نظر روند تاریخی، اصل بر تشویق ازدواج و باروری بوده است و فقط در ۲ قرن اخیر در بستر گذار از باروری طبیعی به باروری کنترل شده را داشتهایم و تحدید موالید در دستور کار قرار گرفته است. به استثنای این چند دهه در ایران از دهه ۱۳۸۶ باروری کنترل شده بود و به سطح جانشینی رسیدیم؛ یعنی دوره انتقال از باروری طبیعی به کنترل شده بیش از نیم قرن طول نکشیده است.
استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران به شکلگیری مرحله پنجره جمعیتی اشاره کرد و گفت: اکنون دو سوم جامعه در رده سنی ۱۵ تا ۶۴ سال هستند و در واقع ۷۰ درصد جامعه در این رده سنی قرار دارند و به همین منظور ما باید به ساختار سنی توجه کنیم زیرا در مرحله پنجره جمعیتی همه مشکلات متخصصان و پژوهشگران بحث توانمندسازی جوانان است و از این روش جهش توسعهای را خواهیم داشت.
وی افزود: تا سال ۱۴۳۰ ساختار جمعیت ایران استوانه جمعیتی خواهد شد. در هر یک از مراحل جمعیتی و ساختار سنی برنامهریزان و دولتمردان باید با استفاده از صاحبنظران اولویتها را تشخیص دهند چون چالش جمعیتی گریزناپذیر است و باید در مورد برآورده کردن نیازها، اقدامات و برنامهریزی کنند.
در ادامه حمید پارسانیا در اشاره به نسبت جمعیت و فرهنگ به لحاظ نظری و فلسفی، خاطرنشان کرد: رشته جمعیتشناسی هم به لحاظ موضوع و هم به لحاظ عقبه نظری، در بستری که شکل گرفته رنگ خاص خود را دارد. موضوع جمعیت با توجه به پیشرفتهای دوره مدرن، موضوع مدرنی است و دانش جمعیتشناسی بر این اساس شکل گرفته است.
او با بیان اینکه موضوعات اجتماعی متفرق هستند، درباره الزام تناسب آنها با فرهنگ خودی اظهار داشت: انسانی که در فرهنگ غرب و در نیمه دوم قرن بیست رشد کرده، مسلماً انسانی نیست که در فرهنگ دیگر بزرگ شده است. علم هم همینطور است و تعریف آن یا بسترهایی که به آن رنگ و بو میدهند، لزوماً چیزی نیست که در غرب است. بنابراین تعریف علم هم فرق میکند. دانش جمعیتشناسی هم به لحاظ سوژه و هم ابژه، هویت خاصی دارد که به ما منتقل شده است و ما نیز از آن استفاده میکنیم اما نوع مواجهه با این هویت باید متناسب با فرهنگ خودمان باشد. در این زمینه ظرفیت فلسفی خوبی داریم که باید از آن استفاده کنیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه به ظرفیت حوزه حکمت و فلسفه در فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی در نسبت جمعیت با جامعه پرداخت و اذعان کرد: در چند دهه اخیر کسانی مثل علامه طباطبایی و شهید مطهری و ... به این موضوع پرداخته و دلایل عقلی و فلسفی خود را درباره اینکه جامعه هویت مستقلی از افراد دارد یا خیر، ارائه کردهاند. مطابق برهان کلی طبیعی، جامعه با افراد آن فرق میکند؛ چیزی که موضوع آن حقیقت انسانی است و عدد وصف آن میشود. عدد وقتی عارض کلی طبیعی میشود، موضوع دانش اجتماعی میشود. آمدن عدد برای جامعه ظرفیت ایجاد میکند. ابن سینا هم در علمالنفس به تقسیم کار و الزاماتی که عدد برای جامعه ایجاد میکند، اشاره میکند.
او با بیان اینکه قوام هستی جامعه به فرهنگ آن است، افزود: قوام کنش انسانها معنایی است که مأنوس اوست. حوزههای معنایی و آرمانها و ارزشها بسیار متفاوت از هم هستند. هر حوزه معنایی یک انسان ایجاد میکند. معنا مثل روح مشترک است که انسانها از این طریق، یک نوع مشترک میشوند.این اتحاد، اتحاد در روح و روان است؛ لذا فرهنگها هویتساز هستند. بنابراین یک مدل در همه فرهنگها جواب نمیدهد. شناخت خصوصیات فرهنگی مختلف و تعامل آن با عدد، در همه جوامع یکسان نیست. اگر فرهنگی با کثرت خود، آثاری را نشان میدهد، لزوماً فرهنگ دیگر با آن کثرت به آنجا نخواهد رسید. لذا لازم است که جمعیتشناسی با جامعهشناسی و فرهنگشناسی تلفیق جدیتری داشته باشد
او در پایان خاطرنشان کرد: در اصل مسئله تردیدی نیست که عدد کثرت است؛ چه با بیان کلی طبیعی و چه با بیان اتحاد جامعه برای اصالت جامعه. با این جمعشدن، نطفه یک نوع انسانی منعقد میشود و یک ارزش در تعداد اعضای جامعه نفوذ میکند. ما نیاز داریم در جمعیتشناسی، مسائل این حوزه را متناسب با عقبه فلسفی خود دنبال کنیم. بهعبارت دیگر جمعیتشناسی برای غنای فرهنگی خود نیاز به آن دارد. این مسائل انتزاعی در نحوه مواجهه ما با مسائل جمعیتی مهم هستند و گاهی لازم است دروسی از آن در رشته جمعیتشناسی تعریف شود.
امیرحسین بانکیپورفرد سخنران سوم این برنامه اظهار داشت: در سال ۱۴۳۰ حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور سالمند میشوند و زمانی که ۲ نفر وجود خارجی خواهد داشت فقط امکان مراقبت از خود را خواهند داشت و باید این سوال را پرسید که در این دوره چه اتفاقی خواهد افتاد زیرا دوران سالمندی دوره تنهایی و بسیار سختی برای ما خواهد بود.
وی افزود: باید جمعیتشناسان بسیار زودتر به فکر وضعیت جمعیت چارهای اساسی میکردند. این موضوع در بُعد امنیتی نیز تاثیراتی خواهد داشت،در نقشه کشور پیری خواهیم داشت، نظام سلامت و بیمارستانهای ما با مشکلاتی مواجه خواهند شد زیرا هزینه یک سالمند ۶ یا ۷ برابر فرد عادی است و باید تعداد بیمارستانها را چند برابر کنیم اما آیا این تعداد جوان داریم که بیمارستان تاسیس یا نگهداری کنند؟
بانکیپورفرد با بیان اینکه نظام بهداشت و درمان در سال ۱۴۳۰ در دوره سالمندی نمیتواند جوابگوی نیاز سالمندان باشد، اظهار داشت: این موضوع ابربحران جمعیت است و جمعیتشناسان باید فریادشان بلند شود و باید دید چه اتفاقی برای این کشور رخ میدهد.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: اکنون مساله ما میزان جمعیت نیست چون جمعیت کنونی کشور به آمار ۸۵ میلیون نفر رسیده است. در قرنهای گذشته با پدیده انفجار جمعیت روبهرو بودیم و مساله اصلی جمعیتشناسان این بود که هر کشور و منطقهای چقدر توان جمعیتی دارد و با چه سرعتی امکان افزایش در آن منطقه وجود دارد. اما در این چند دهه در دنیا بحث هرم سنی جمعیت یا همان پیری جمعیت است و مساله اصلی ما پیری جمعیت و جوانی جمعیت است نه میزان جمعیت.
وی ادامه داد: همه قبول داریم که جمعیت پیر جمعیت خوبی نیست اما در برابر دوگانه جوانی و پیری جمعیت چنین اختلافی وجود دارد که برخی جمعیت پیر را مقبولتر از جمعیت جوان بدانند اما همه میدانیم که انتظار زیادی نمیتوان از جامعه پیر داشته باشیم.
رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده مجلس شورای اسلامی گفت: در هفت سال گذشته میزان موالید در کشور از یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در سال به یک میلیون تولد رسیده است که این موضوع نشان از ۳۵ درصد کاهش موالید در کشور دارد.
وی ادامه داد: همچنین میزان ازدواج در ۱۲ سال گذشته ۹۰۰ هزار مورد بوده است اما اکنون به ثبت ۵۰۰ هزار مورد ازدواج در کشور رسیدهایم که این مساله نیز ۴۰ درصد کاهش را به همراه دارد.
بانکیپورفرد افزود: در واقع این موضوعات به عنوان سقوط آزاد و خبر از یک خشکسالی عمیق در جامعه را به ما میدهد و زمانی خواهد رسید که همه پیر خواهند شد و نمیتوانیم آن زمان نیروی جوان داشته باشیم به همین دلیل باید جمعیتشناسان ۱۰ تا ۱۵ سال پیش این موضوع را مطرح میکردند که البته از سوی برخی جمعیتشناسان مطرحه شد اما کسی جدی نگرفت زیرا ما ملموسگرا هستیم و تا کسی این را حس نکند نمیتواند قبول کند.
وی اضافه کرد: مشکل ما با پیری جمعیت این است که باید نخبگان، مسئولان و مدیران بدانند که زمانی که جمعیت پیر شد راه درمانی تا پس از ۱۰۰ سال برای آن وجود ندارد.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: سال گذشته ۱۱ هزار میلیارد تومان بودجه برای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تخصیص داده شد که امسال ۴۰ درصد این بودجه کمتر شده است البته بودجه اجرای برنامه هفتم توسعه را هم سازمان برنامه و بودجه کم کرده است، باید این بحران را بیشتر ملموس کنیم تا بتوانیم به این موضوع اهمیت بدهیم.
وی اضافه کرد: کل بودجه قانون جوانی جمعیت با ۷۳ ماده هفت هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار است که در همین ارتباط وزیر بهداشت اعلام کرد فقط اقلام پیشگیری برای توزیع رایگان هفت هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد.
بانکیپورفرد اظهار داشت: براساس محاسبات پیری جمعیت در حال رخ دادن در کشور است و در قانون جوانی جمعیت روی این مساله متمرکز شدیم و باید جلوی پیری جمعیت را بگیریم و در این پنج یا ۶ ساله که هنوز دهه ۶۰ امکان باروری دارند باید از این فرصت استفاده کنیم و در پنج سال تمام موانع فرزندآوری را پیدا کنیم و راهحل آن در قانون آورده شود چون ۴۰ درصد جمعیت بعد از دهه ۶۰ کاهش داشتهایم.
وی موانع قانون جوانی جمعیت را ۲۱ مورد عنوان کرد و افزود: تاخیر در ازدواج جوانان، کاهش سن ازدواج، الگوی مسکن، مشکلات اقتصادی و هزینه فرزندپروری، اشتغال و نگرانی آتیه زنان، اشتغال پدران خانواده، هزینه دوران باداری و شیردهی، هزینههای ناباروری، عقیمسازی و استفاده بیرویه از اقلام پیشگیری، ترس از فرزند معلول، قبحزدایی از سقط جنین، نگهداری از تربیت و آینده فرزندان و ضعف خدمات اجتماعی مادر و کودک از جمله این موانع است.
بانکیپورفرد افزود: ۲۱ مانع در این زمینه وجود دارد که براساس این مشکلات، قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت نوشته شد که تاکنون ۳۰ درصد این قانون اجرا نشده است و هنوز جامعه ما نمیداند ما با چه فاجعهای روبهرو هستیم.
رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده مجلس گفت: ۶ سال پیش یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر به عنوان دانشآموز به دنیا آمد و امسال به این تعداد خدمات آموزشی داده میشود و اما اکنون یک میلیون دانشآموز داریم که در ۶ سال آینده خدمات آموزشی و آینده طلایی خواهند داشت.
وی ادامه داد: برای رفاه حال مادران شاغل باید همه دستگاههای اداری، مهدکودک داشته باشند و بسیاری از این فعالیتها برای رفاه حال بانوان شاغل اندیشیده شده است اما سازمان برنامه و بودجه، اعتبارات موردنیاز این قانون را در اختیار ما قرار نداده است.
بانکیپورفرد همچنین به موضوع سقط جنین به عنوان یکی از مشکلات اشاره کرد و گفت: تعداد سقط جنین با تعداد فرزندآوری تنه میزند هیچکس نمیداند که ما حقوق جنین هم داریم و با وحشیانهترین شکل آن جنین را از بین میبرند و به مادر القا میشود که یک شی مانند آپاندیسیت را از دست داده است بخاطر چنین تفکراتی سقط جنین به همین شیوه در کشور به شدت افزایش یافته است.
وی به برخی اقدامات درباره تشویق والدین به فرزندآوری اشاره کرد و افزود: به عنوان نمونه تسهیلات ازدواج هفت برابر و تسهیلات فرزندآوری پس از چند سال از تصویب آن سه برابر شده است.
مجید کوششی سخنران بعدی این نشست با اشاره به هستههای سخت و نرم جمعیتی از الزام سیاستگذاری جمعیتی در قالب بسترهای فرهنگی سخن گفت و اظهار داشت: ما هسته سخت و هسته نرم جمعیتی داریم که هسته سخت به دلیل تکنیکی و تخصصی بودن آن، نیاز به جمعیتشناسان دارد اما هسته نرم شامل مواردی میشود که اتفاقاً همه باید در آن مشارکت داشته باشند. از اینرو وقتی سیاستهای جمعیتی وارد بخش نرم میشوند، میتوان از گروههای مختلف جامعهشناسان، برنامهریزان و ... کمک گرفت. سیاستگذاری جمعیتی نوعی سیاستگذاری اجتماعی است و باید در این چارچوب حرکت کند و از الزامات آن، توجه به بسترهای فرهنگی است.
او در ادامه به بحث ساعت شنی جمعیت و برخی عوامل مؤثر در آن پرداخت و اذعان کرد: وقتی ساختار سنی ما در واکنش به تغییرات باروری شروع به تغییر میکند، ناخواسته با سمت ساعت شنی جمعیت میرویم. عواملی در این موضوع خوردگی ایجاد میکنند که از آن جمله میتوان به مهاجرت جوانان به خارج کشور اشاره کرد که به نوبه خود خوردگیهایی در هرم سنی ایجاد میکند و میتواند پیامدهای بسیار منفی داشته باشد. یکی دیگر از عوامل ایجاد خوردگی در ساختار سنی جمعیت، مرگ ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در حوادث رانندگی در ایران است که میتواند پیامدهای اجتماعی و فرهنگی اجاد کند. چون خیلی از این فوتیها، یا سرپرست خانواده یا در سن ازدواج هستند. این قبیل فوتها، اولاً مداخلهپذیر هستند و میتوان میزان آن را کم کرد و ثانیاً چون در آن مداخله و سیاستگذاری نشده است، این آسیبها را ایجاد میکند.
استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران به برخی الزامات سیاستگذاری جمعیتی اشاره و تأکید کرد: در سیاستگذاری جمعیتی لازم است که از افکار قالبی دوری کنیم. زمانی وظیفه و هزینه دولتها تأمین امنیت بود اما امروز بخشی از این هزینهها به هزینههای سلامت و آموزش مربوط میشود که خانوادهها دوشادوش دولت در تأمین آنها سهم دارند. اگر در سیاستگذاری جمعیتی به دنبال این هستیم که افکار قالبی را درست کنیم، باید سعی کنیم سهم دولت در تأمین این هزینهها را افزایش دهیم. الزام دیگر سیاستگذاری این است که مقوله جمعیتی را تکجنسیتی نبینیم. مثلاً در زمینه ازدواج فقط درمورد کاهش میزان آن حرف زده میشود که نشان از کاهش تقاضای هر دو جنس دارد؛ درحالی که ممکن است بخش عظیمی از این کاهش، برآمده از کمشدن تقاضای ازدواج ازسوی پسرها باشد نه دخترها. الزام سوم، این است که سیاست جمعیتی تکثرگرا و جامع باشد. تمرکز بر روی تغییرات فرهنگی، مدیریت انتقال زمان و استفاده از توانمندیها و ظرفیتهای کمککننده در فرزندآوری از دیگر موارد در این زمینه هستند.
کوششی در پایان متذکر شد: بحران ما حرکت به سطح پایین باروری است. از اینرو لازم نیست به سطح سالخوردگی فکر و برای آن سیاستگذاری کنیم. ما باید روی مشکل فرزندآوری کار کنیم؛ مشکل جمعیتی ما عدم توازن بین تعداد سالمندان و جوانهاست.
حمیدرضا حاجیهاشمی با بیان اینکه دو مکانیزم فرهنگی و اقتصادی در فرآیند تصمیمگیری بر باروری تأثیر میگذارد، با تقسیم سیاستهای افزایش باروری به سیاستهای طرف عرضه و سیاستهای طرف تقاضا گفت: سیاستهای مبتنیبر کاهش توالید و کنترل باروری، در سمت سیاستهای عرضه و موضوعاتی چون افزایش ایدهآل و تارگت باروری در سمت سیاستهای طرف تقاضا هستند. مشوقهایی که در زمینه باروری ارائه میشوند، بهنوعی تقاضای مشترک ایجاد میکنند که خود نوعی تحریککردن عرضه است. عنصر مهمی که طرف تقاضای باروری را تحتتأثیر قرار میدهد، کشش تقاضای فرزند است. بهطوریکه در دو فرزند اول ارزشهای منحصربهفرد و بدون جایگزینی چون تجربههای والدگری وجود دارند که تحت تأثیر عوامل بیرونی کاهش پیدا نمیکنند. اما تحقیقات انجامشده در یک دهه اخیر نشان میدهد کشش تقاضای دو فرزند اول و دوم میتواند تحت تأثیر عواملی چون افزایش گرایش زنان به چانهزنی و استقلال بیشتر و ...، کاهش یابد.
او با اشاره به پیچیدهتر شدن ساختار نگرش نسبت به فرزندآوری، با استناد به تحقیق پیمایشی انجامشده با ۴۸۰ نمونه در تهران، اضافه کرد: در تحقیق انجامشده ساختار نگرش بین سه گروه بدون فرزند، دارای یک فرزند و دارای دو فرزند و بیشتر مقایسه شده است. مطابق این تحقیق، احساس افراد نسبت به فرزندآوری دوم، دوسوگراتر و درمورد فرزند اول کمتر است. درمورد فرزندآوری اول، دوسوگرایی و تردیدهای افراد نسبت به فرزندآوری، بیشتر تعویقی است یعنی نهایتاً زمان آن را به تأخیر میاندازند چون هنوز هنجارهای عاطفی از فرزندآوری اول حمایت میکنند؛ اما رفتار افراد درمورد فرزندآوری دوم، بیشتر به سمت رفتار توقفی کشیده شده است که مسئله اصلی در آن، ناهماهنگی بین نگرش و هنجار است. در این بخش، نگرشها بیش از هنجارها از فرزندآوری دوم حمایت میکنند. تداوم یا تشدید این وضعیت در بلندمدت، میتواند ایدهآل باروری را کاهش دهد. لذا سیاستگذاریهای معطوف به عوامل اقتصادی و فرهنگی میتواند میزان تارگت را به سطح ایدهآل نزدیک کند.
حجیه بیبی رازقی آخرین سخنران این برنامه درباره دلایل تداوم کاهش باروری در کشور گفت: تداوم کاهش باروری در ایران نتیجه برخی تغییرات ساختاری اجتماعی و اقتصادی در چند دهه اخیر و نیز، عدم مداخلات سیاستی پایدار برای رفع موانع فرزندآوری است.
او با بیان اینکه ما همچنان ارزشهای خانوادگی قویای داریم، افزود: ما در جامعه عمومیت ازدواج و فرزندآوری داریم. باروری ایدهآل در کشور ما بالای دو فرزند است. تشکیل خانواده و فرزندآوری برای جامعه ما مهم است اما ترکیبی از عوامل به هم پیوسته نهادی مانع آن شده است. در این زمینه میتوان به مواردی چون مداخلات سیاستی مستقیم اشاره کرد که در کنار داشتن اثراتی، لزوماً موفقیتآمیز نیستند. از اینرو دولت میتواند در قالب سیاستهای رفاهی و غیرمستقیم این سیاستها را دنبال کند و همچنین، ملاحظات اخلاقی را در نظر بگیرد. افراد فرزندآوری را مسئلهای شخصی میدانند لذا سیاستها باید غیر اجباری و تشویقی باشند. حمایت از حقوق سلامت باروری افراد، تکریم مادری و حمایت از زنان و خانواده و بازنگری در سیاستهای فرهنگی و آموزشی از قبیل محتوای کتابهای درسی و سایر محصولات فرهنگی از جمله موارد دیگر هستند که میتوان در این زمینه برشمرد.
دانشیار جمعیتشناسی مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور مسئله مهم امروز را تأخیر در ازدواج و فرزندآوری دانست و با بدیهیدانستن دلایل موثر در آن، خاطرنشان کرد: در حال حاضر ایدهآل باروری در کشور بالای دو فرزند است و چیزی حدود بالای ۵۰ درصد جمعیت، دارای دو فرزند هستند اما باید دانست تکفرزندی در حال افزایش است. یکی از دلایل آن این است که چون فاصلهگذاری بین فرزندآوریها وجود دارد، ممکن است افراد ناخواسته به دلایلی چون افزایش سن دچار تکفرزندی شوند. پس لازم است که سیاستگذار در این زمینه ورود کند چون اگر بتواند این تأخیر را کنترل کند، میتوان امیدوار بود که شاخص باروری در کشور بالا رود.
گزارش از: بهاره رضایی