جنبش فقط زبان انگلیسی

هدف از جنبش فقط زبان انگلیسی[1] این است که زبان انگلیسی زبان رسمی ایالات متحده شود و از زبان‌های غیرانگلیسی در مدارس و برای خدمات دولتی، مانند ترجمه و برگه‌های رأی محدود، استفاده می‌شود. این جنبش بر این باور استوار است که تعرض زبان‌های اقلیت‌ها به زبان انگلیسی، به چنان سطحی رسیده که زبان انگلیسی در معرض خطر ازدست‌دادن برتری خود به‌عنوان زبان اصلی کشور است. در سال 1983، در راستای تبدیل‌کردن انگلیسی به زبان رسمی کشور و محدودکردن استفاده از زبان‌های اقلیت، کارزاری گسترده به راه افتاد. پایه‌گذار سازمان انگلیسی امریکایی، جان تانتون[2] و سناتور اسبق ایالات متحده اس.آی. هایاکاوا[3] در این جنبش حضور داشتند.

  دو سال قبل از به‌راه افتادن این کارزار، سناتور هایاکاوا پیشنهاد داد که متممی تحت عنوان متمم زبان انگلیسی به قانون اساسی ایالات متحده اضافه شود. هایاکاوا سه دلیل اصلی را در دفاع از اینکه چرا انگلیسی باید از زبان ملی غیررسمی به زبانی رسمی تغییر کند، اقامه کرد: (1) انگلیسی زبانی مشترک است که می‌تواند مردم را متحد کند و زبان‌های جدا ممکن است به جامعه صدمه برساند و آن‌را چندپاره کند؛ (2) همه مهاجرانی که به ایالات متحده می‌آیند، باید انگلیسی یاد بگیرند و (3) مهاجران تنها زمانی می‌توانند در دموکراسی مشارکت کامل داشته باشند که زبان انگلیسی را فراگیرند. 

گرچه متمم پیشنهادی هاواکاوا ناکام ماند، اظهارات او در مورد قدرت یکپارچه‌بخش زبانی مشترک که تدارک تحصیل دوزبانه برای کودکان مهاجر و برگه‌های رأی دوزبانه برای شهروندان تابعیت‌گرفته را با مقتضیات شهروندی، یعنی توانایی خواندن، نوشتن و سخن گفتن، مغایر می‌دیدند، اما به مذاق بسیاری از امریکاییان خوش آمد. همچنین پیام هایاکاوا به مذاق انگلیسی‌زبانانی که نگران رشد تنوع زبانی و قومی در ایالات متحده بودند نیز خوش آمد. دکتر جان تانتون، چشم‌پزشکی از میشیگان، بنیانگذار و رئیس «فدراسیون اصلاحات مهاجرتی در امریکا (فیر)»[4]، با سناتور هایاکاوا برای ایجاد سازمان انگلیسی‌امریکایی، اصولاً به‌عنوان راهی برای گسترش تلاش‌های خود برای محدودکردن مهاجرت، به‌ویژه در میان لاتین‌تباران بود، همکاری کرد. به باور هایاکاوا، لاتین‌تباران نه تنها تمایلی به یادگیری زبان انگلیسی ندارند، بلکه با چنان سرعتی تولیدمثل می‌کنند که توانایی سپیدپوستان برای حفظ سلطه‌شان را تهدید می‌کنند.

 او هنگام همکاری با فیر، از تبلیغات منفی دربارة مهاجران، به‌ویژه مهاجران مکزیکی که به عقیده او آموزش‌پذیری‌شان در امور مدنی و علاقه‌شان به این امور کم است، حمایت مالی کرد. او همچنین از خط‌مشی‌های عقیم‌سازی معطوف به اصلاح نژادی برای گروه‌های مهاجر حمایت کرد. ارتباط تانتون با فیر، به پذیرش مسئولیتی در سازمان انگلیسی‌امریکایی انجامید، اما پس از اینکه لیندا چاوز[5]، مدیرعامل سازمان انگلیسی امریکایی، متوجه دیدگاه‌های ضدلاتینی و ضدکاتولیکی تانتون شد، وی را مجبور به استعفا کرد. در آن زمان، سازمان انگلیسی‌امریکایی ادعا می‌کرد که حدود 400000 نفر عضو دارد، اما اعضای آن در سال 2007، به 1.8 میلیون نفر رسیدند. این سازمان «بنیاد انگلیسی امریکا»[6] را برای انتشار اطلاعات مرتبط با روش‌های تدریس انگلیسی، پیشرفت مفاد آموزشی زبان انگلیسی و فراهم‌کردن فرصت بیشتر برای ساکنان ایالات متحده، درزمینۀ یادگیری زبان انگلیسی، اضافه کرد. امروزه، سازمان انگلیسی امریکا، سناتور هایاکاوا را تنها بنیانگذار انگلیسی‌امریکایی معرفی می‌کند و از هرگونه اشاره‌ای به تانتون یا ارتباط با فیر تن می‌زند. در ضمن، تانتون یک سازمان فقط زبان انگلیسی رقیب را بنیان گذاشت که در ابتدا «هواداران زبان انگلیسی»[7] نامیده می‌شد و در حال حاضر، به «هوادار انگلیسی»[8] مشهور است. سازمان انگلیسی‌امریکایی مراقب بود که مبادا از زبان به‌گونه‌ای استفاده کند که نوعی نژادپرستی در قبال گروه‌های اقلیتی تعبیر شود. بااین‌حال، این سازمان، همچنان از حامیان محافظه‌کار و نومحافظه‌کار خود که این باور گروهی را تقویت کردند که انگلیسی، زبانی وحدت‌بخش است و اینکه ملیت ایالات متحده به داشتن زبانی مشترک بستگی دارد، نقل‌قول می‌کند.

 استدلال‌هایی در دفاع از زبان انگلیسی، به مثابۀ زبان رسمی

دو هراس انگیزه‌بخش کارزار تبدیل زبان انگلیسی به زبان رسمی ایالات متحده امریکاست: (1) برخی معتقدند که انگلیسی تحت فشار و محاصرۀ سایر زبان‌هاست و در معرض خطر ازدست‌دادن موقعیت مسلطش است؛ (2) برخی دیگر معتقدند که دوزبانگی[9]، اجتماع‌های دوزبانه و هر رویکرد آموزشی که فراگیری و کاربست زبان‌های غیرانگلیسی را تشویق می‌کند، دشمنی و تفرقۀ قومی را دامن می‌زند. طرفداران جنبش فقط زبان انگلیسی، به منظور غلبه بر این هراس‌ها، استدلال می‌کنند که زبان انگلیسی باید به زبان رسمی و مشترک کشور تبدیل شود، به‌طوری که مردم گوناگون‌تبار امریکا، بتوانند با یکدیگر رابطه برقرار کنند و بدین ترتیب با جامعۀ امریکا همگون شوند (استدلال که به مذاق کسانی که می‌ترسند زبان اسپانیایی جای زبان انگلیسی را بگیرد، خوش می‌آید). استدلال دوم، این است که چون مهاجران جدید، برخلاف مهاجران اوایل سدۀ بیستم، از یادگیری زبان انگلیسی تن می‌زنند، باید به منظور برچیدن بساط آموزش دوزبانه تحت حمایت دولت که مهاجران را تشویق به یادنگرفتن زبان انگلیسی می‌کند، تشریک مساعی شود (استدلالی که به مذاق سپیدپوستان اروپایی‌ها که به‌ظاهر اسلاف مهاجرشان به‌سرعت همگون شدند، خوش می‌آید). سومین استدلال این است که همه مهاجران باید زبان انگلیسی را تنها با غوطه‌وری شدید، یعنی از رهگذر مجبورشدن به استفاده از آن، برای برقرای ارتباط فراگیرند (استدلالی که به مذاق محافظه‌کاران نگران گسترش دوزبانگی و اجتماع‌های دو‌زبانه‌اند، خوش می‌آید). استدلال چهارم اینکه، سیاستمداران وابسته به اقلیت‌ها، دوزبانگی را در راستای اهداف خودخواهانه‌شان، مانند تأمین شغل رأی‌دهندگان و وابسته نگه‌داشتن مهاجران از رهگذر تشویق آن‌ها به حفظ زبان مادری‌شان و یادنگرفتن زبان انگلیسی، ترویج می‌دهند (استدلالی که به مذاق کسانی که نگران رشد جمعیت لاتین در سراسر ایالات متحده‌اند، خوش می‌آید). سرانجام اینکه، هواداران اصرار دارند که تنوع زبانی همیشه به منازعات و رقابت‌های گروهی بر سر کالاها و خدمات و نیز به دشمنی قومی و جدایی‌طلبی سیاسی می‌انجامد (استدلالی که از هر دو هراس برمی‌خیزد).

سازمان انگلیسی‌امریکایی، این استدلال‌ها را بدون ارجاع به شواهد یا پژوهش‌ها ارائه داده است. این استدلال‌ها فهم‌ناپذیرند، چراکه مطالعات گوناگون پیوسته ادعاهایشان را رد می‌کنند. برای مثال، روشن است که اکثریت قریب به اتفاق مهاجران، هم جدید و هم قدیمی، طی سه نسل به سمت زبان انگلیسی صرف تغییر جهت می‌دهند و بسیاری از آن‌ها در نسل دوم توانایی صحبت به زبان مادری را از دست می‌دهند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که حقیقت ماجرا این نیست که مهاجران «جدید»، به‌ویژه لاتین‌تباران، حاضر به یادگیری زبان انگلیسی نیستند، بلکه این است که بسیاری از حامیان جنبش فقط زبان انگلیسی، مهاجرت‌ستیز و به‌ویژه ضدمکزیکی هستند. بر این اساس، سازمان انگلیسی‌امریکایی و جنبش فقط زبان انگلیسی، در تلاش است که کاری کند که زبان انگلیسی در قانون اساسی به زبان رسمی بدل شود، قوانینی که حکم به چندزبانه‌سازی برگه‌های رأی‌گیری می‌کنند، ملغی شوند، بودجه فدرال برای آموزش دوزبانه محدود و هرجا ممکن بود آموزش زبان انگلیسیِ صرف تشویق شود و مقرراتی که اعطای تابعیت را به پشت سر گذاشتن آزمون‌های کتبی و شفاهی مشروط می‌سازند، تقویت شوند.

حمایت از جنبش فقط زبان انگلیسی

در سراسر کشور، 60 تا 90درصد از امریکایی‌ها به این پرسش ساده که «آیا زبان انگلیسی باید زبان رسمی باشد؟» پاسخ مثبت دادند. لاتین‌تباران تنها گروهی از امریکایی‌ها هستند که پاسخ‌شان پیوسته منفی بوده است. بااین‌حال، زمانی که از امریکایی‌ها پرسیده می‌شود که آیا دولت باید استفاده از زبان‌های غیرانگلیسی را محدود کند و یا ارائه خدمات دوزبانه را برای افرادی که به آن‌ها نیاز دارند، پایان دهد، حمایت‌ها در همه گروه‌های جمعیتی -از نظر سنی، قومیتی، جنسیتی، درآمدی، تحصیلی و وابستگی سیاسی- کاهش چشمگیری داشته است. این الگویی مهم است؛ زیرا نشان می‌دهد که گرچه امریکاییان غیرلاتین به نوع خاصی از خط‌مشی‌های معطوف به زبان رسمی نظر مثبت دارند، وقتی پای خط‌مشی‌های فقط زبان انگلیسی و محدودیت‌هایی که این خط‌مشی‌ها بر استفاده از زبان اقلیت‌ها می‌گذارند به میان می‌آید، عدۀ اندکی مایل به حمایت از تحمیل این خط‌مشی‌ها هستند. بدین ترتیب، جنبش فقط زبان انگلیسی، هنوز هم در کنگره، آراء کافی را به منظور گنجاندن خواسته‌شان در قانون اساسی کسب نکرده‌اند، اصولاً به این دلیل که بیشتر امریکایی‌ها از اجباری‌شدن زبان انگلیسی که با متمم اول قانون اساسی (آزادی بیان) مغایرت دارد، حمایت نمی‌کنند.

از سال 2007، 30 ایالت قانونی وضع کردند که زبان انگلیسی را زبان رسمی اعلام می‌کرد. بااین‌حال، رأی‌دهندگان تنها در سه ایالت به قوانین ضدآموزش دوزبانه که استفاده از زبان‌های غیرانگلیسی را برای آموزش علمی محدود می‌کند و انگلیسی صرف را به شکلی اجباری و سختگیرانه بر مدارس دولتی تحمیل می‌کنند، رأی موافق دادند.

از آنجا که جنبش فقط زبان انگلیسی، به دغدغه ملی دربارۀ مهاجرت، به‌ویژه دغدغه دربارۀ اینکه با شمار روبه‌رشد کارگران و خانواده‌های مهاجری که به شکلی غیرقانونی از مکزیک و امریکای مرکزی می‌آیند، چه باید کرد، گره خورده است و به این دلیل که سازمان انگلیسی‌امریکایی، این گروه‌های مهاجر را انگلیسی‌آموزانی کم‌حرف و بی‌میل به همگون‌شدن به تصویر می‌کشند، محتمل است که ایالت‌های بیشتری زبان انگلیسی را زبان رسمی خود کنند. بااین‌حال، هنوز معلوم نیست که آیا امریکایی‌های سراسر کشور به اعمال محدودیت بر استفاده از زبان‌های غیرانگلیسی نظر مثبت دارند یا خیر. ایالات متحده امریکا هیچ‌گاه کشوری با زبانی واحد نبوده و نیست. گرچه در ایالات متحده زبان انگلیسی بی‌تردید زبان مسلط است، در معرض خطر مغلوب‌شدن به‌وسیلۀ سایر زبان‌ها نیست. افزون‌براین، بسیاری از امریکایی‌ها منتقد محدودیت‌هایی هستند که در گذشته بر استفاده از زبان‌های بومی امریکا و زبان‌های غیرانگلیسی دیگر در مدارس و محیط کار اعمال می‌شد و شاید به اعمال محدودیت بر استفاده از زبان‌های غیرانگلیسی به جهت مقاصد حقوقی، سیاسی و آموزشی رغبتی نشان ندهند.

و نیز ببینید: فرهنگ‌پذیری؛ امریکایی‌سازی؛ همگون‌سازی؛ آموزش دوزبانه؛ انگلیسی به مثابۀ زبان دوم

بیشتر بخوانید

  Crawford, James. 1996. “Anatomy of the English-Only Movement.” Paper presented at the University of Illinois at Urbana-Champaign, March 21. Retrieved May 1, 2006 (http://ourworld.compuserve.com/homepages/ JWCRAWFORD/anatomy.htm)

———. 2004. Educating English Learners: Language Diversity in the Classroom. 5th ed. Los Angeles: Bilingual Educational Services

Faltis, Christian and Cathy Coulter. 2004. “Bilinguaphobia in the New Millennium.” Pp. 211–34 in Marketing Fear in America’s Public Schools, edited by L. Poyner and P. M. Wolfe. Mahwah, NJ: Erlbaum

Lakshmi, Rama. 2006. “House Panel Examines the Future of English.” Washington Post, July 27. Retrieved July 27, 2006 (www.washingtonpost.com/wp-dyn/content/ article/2006/07/26/AR2006072601375.html)

May, Stephen. 2001. Language and Minority Rights: Ethnicity, Nationalism and the Politics of Language. New York: Longman.

Tanton, John. 1986. Unpublished memorandum for WITAN IV attendees, October 10, 1986. Excerpted in James Crawford’s “Anatomy of the English-Only Movement,” 1996

US English, Inc. 2007. “Making English the Official Language.” Retrieved December 24, 2007 (http://www .us-english.org/inc/)

[1] English-only movement

 [2] John Tanton

[3] S. I. Hayakawa

[4] Federation for American Immigration Reform

[5] Linda Chavez

[6] US English Foundation

[7] English Language Advocates

[8] ProEnglish

 [9] bilingualism

 

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید