مراقبت آسایشگاهی
آسایشگاهها [1]اماکنی است که دستکم سه تخت دارد و در آنها مراقبانی (دستیاران پرستار، پرستاران باتجربه و پروانهدار و پرستاران ثبتشده[2]) بهطور منظم از افرادی که بهدلیل مشکلاتی در سلامت جسمی یا روانی، عیوبشناختی، یا معلولیت قادر به مراقبت از خویش نیستند، مراقبت میکنند. بهرغم وجود مقررات دولتی گسترده، مراقبت آسایشگاهی به مشکلی اجتماعی بدل شده است که اغلب با سالمندآزاری، غفلت از سالمندان، خشونت با آنها، و نومیدیشان مترادف است. بسیاری از امریکاییها آسایشگاه را آخرین علاج سالمندان مطرود میدانند؛ مکانی که فرد برای مردن بدان پا میگذارد. پژوهشهای تازۀ «مؤسسۀ پزشکی»[3] بر این دو مسئله پای میفشارد: کمبود مراقبت در آسایشگاهها به بیماران آسیب زده است و شمار کارکنان این مراکز اغلب برای ارائۀ خدمات باکیفیت بسنده کم است. بااینحال، بسیاری از سالمندان نیز خدمات مراقبتی خوبی دریافت میکنند و از امنیت و ثباتی که آسایشگاهها فراهم میآورند بهرهمند میشوند.
بهرغم این باور عمومی که بیشتر سالمندان در آسایشگاهها زندگی میکنند، بر اساس سرشماری سال 2۰۰۰ در ایالات متحدهٔ امریکا تنها حدود ۴٫۵ درصد از افراد ۶۵ سال به بالا در این مراکز سکونت دارند. این رقم نسبت به سال ۱۹۹۰ که در آن ۵٫۱ درصد از افراد بالای ۶۵ سال در آسایشگاهها زندگی میکردند، کمتر است. بخشی از این کاهش معلول تغییرات صورتگرفته در بودجهٔ دولتی است که میزان استفاده از بدیلهای آسایشگاهها، مانند خدمات سلامتبانی در منزل، مددخانهها، مراقبت خانوادگی، مراقبت روزانه از بزرگسالان و ابزارهای یاریرسان را بالا برده و در مجموع توان سالمندان را بیشتر کرده است. اما، پیرشدن نسل انفجار جمعیت (کسانیکه بین سالهای ۱۹۴۶ و ۱۹۶۴ زاده شدند)، احتمالاً در آیندهٔ نزدیک به افزایش تقاضا برای آسایشگاههایی باکیفیت خواهد انجامید. اگرچه شمار اندکی از کودکان و نوجوانان معلول و مبتلا به بیماریهای مزمن نیز در این مراکز بهسر میبرند، بیشتر ساکنان این مراکز را سالمندان تشکیل میدهند: در سال 2۰۰۰، سن بیش از ۱٫۵ میلیون نفر از ساکنان آسایشگاهها ۶۵ سال به بالا بود.
احتمال زندگی در آسایشگاه با بالارفتن سن افزایش مییابد. بر اساس سرشماری ایالات متحدهٔ امریکا در سال 2۰۰۰، ۱٫۱ درصد از گروه سنی ۶۵ تا ۷۴ سال در آسایشگاهها زندگی میکردند که این میزان برای گروه سنی ۷۵ تا ۸۴ سال به ۴٫۷ درصد و برای افراد ۸۵ سال به بالا به بیش از ۱۸ درصد رسید. بیشتر ساکنان سالمند آسایشگاهها زناند (حدود ۷۵ درصد). این مسئله تا حدودی معلول عمر درازتر زنان و این واقعیت است که بسیاری از زنان ساکن آسایشگاهها بیوهاند. زنان سالمند، بیش از مردان سالمند در معرض انزوا و بیوگی قرار دارند و این مسئله خطر آسایشگاهیشدنشان را افزایش میدهد. بهلحاظ نژادی و قومی، بیشتر ساکنان آسایشگاهها سپیدپوستاند (بنا به سرشماری ایالات متحده نزدیک ۸۰ درصد) و پس از آنها امریکاییهای افریقاییتبار با حدود ۱۰ درصد، و لاتینیتبار، سرخپوست یا اهالی جزایر اقیانوس آرام با حدود ۳ درصد رتبهٔ دوم و سوم قرار دارند. تفاوت در نسبتهای جمعیتی ممکن است معلول باورهای فرهنگی در باب سالمندان، مقاومت در آسایشگاهسپاری سالمندان، و شبکههای حمایتی و خویشاوندی گستردهتر در میان برخی از اعضای گروههای اقلیتی باشد. بااینحال، میزان استفادۀ امریکاییهای افریقاییتبار از آسایشگاهها روبه افزایش و میزان استفادۀ سفیدپوستان روبه کاهش است.
آسایشگاههای خصوصی یا انتفاعی بهشکلی روزافزون جایگزین آسایشگاههای دولتی میشوند. درحالیکه هزینهٔ مراقبت درازمدت در آسایشگاهها بالاست (بهطور میانگین نزدیک ۱۶۰ دلار در روز)، سالمندان نیازمند آسایشگاهیشدن معمولاً پوشش بیمهٔ سلامت محدودی برای این منظور دارند. به گزارش وزارت خدمات بهداشتی و انسانی ایالات متحدهٔ امریکا، مدیکر پوشش محدودی برای خدمات طولانیمدت آسایشگاهها، امکانات تخصصی، و سلامتبانی خانگی ارائه میکند. مزایای مدیکر که به پایان میرسد، بسیاری از ساکنان آسایشگاهها از مدیکید ‐ برنامهای نیازبنیاد که مزایای آن از ایالتی به ایالت دیگر تفاوتهای چشمگیر دارد ‐ استفاده میکنند. پژوهشی جدید نشان داد ۱۶ درصد از کاربران آسایشگاهها نخست با هزینۀ شخصی در آسایشگاه اقامت میگزیدند و سپس پولشان که تمام میشد، ناگزیر به مدیکید روی میآوردند. 2۷ درصد دیگر هنگام پذیرش تحت پوشش مدیکید بودند و در طول مدت اقامتشان در آسایشگاهها تحت این پوشش ماندند. مدیکید بزرگترین پرداختکنندۀ خدمات آسایشگاهی است و مبلغی که در سال 2۰۰۵ برای این موضوع هزینه کرد، به حدود ۳۸ میلیارد دلار رسید.
بیشتر ساکنان آسایشگاهها، خاصه پیرترینها (بالای ۸۵ سال)، در فعالیتهای متعدد زندگی روزمرهٔ خود از حمامکردن، دوشگرفتن، و لباسپوشیدن گرفته تا خدمات حیاتیتر مانند خوردن غذا و قضای حاجت به کمک نیاز دارند. ساکنان آسایشگاهها اغلب ضعیفاند و سلامتیشان روبه وخامت است؛ برخی از آنها گیج و پریشاناند و نیازمند کسی که به آنها غذا دهد؛ بسیاری از آنها در نگهداشتن ادرار و مدفوع خود مشکل دارند و به پوشک بزرگسالان نیازمندند. فقط حدود ۱۱ درصد از ساکنان خانههای سالمندان قادرند نیازهای اولیهٔ خود را برآورند. بیماران آسایشگاهی امروزی در مقایسه با ساکنان ۳۰ سال پیش این مراکز مریضحالترند و نیاز مبرمتری به خدمات ویژهای مانند تزریق دارو به داخل وریدی دارند. کارکنان آسایشگاهها، نظر به سطح بالای نیازهای بیماران، اغلب از نداشتن زمان کافی برای مراقبت مناسب از ساکنان مرکز به مدیران و پژوهشگران گله میکنند.
یکی از مسائل اصلی آسایشگاهها مسئلهٔ غفلت است که بحرانی است؛ هم در زمینۀ کیفیت خدمات و هماهنگی با استانداردهای اجباری دولتی و هم در زمینۀ کیفیت زندگی آسایشگاهیان. افزایش مقررات دولتی یکی از راهحلهای بحران آسایشگاهها بوده است. «قانون توافق پیرامون بودجهٔ کل»[4] مصوب سال ۱۹۸۷، کیفیت استانداردهای خدماتی را در آسایشگاههایی که از بودجههای مدیکر و مدیکید استفاده میکنند افزایش داد (نزدیک ۷۶ درصد) و برای ساکنان این مراکز، سازوکاری برای حفاظت از حقوقشان فراهم کرد. بر اساس نظر «ادارۀ سالمندان»[5]، آسایشگاههای همۀ ایالات باید بر اساس «قانون امریکاییهای سالمند»[6]، از سالمندان حمایت کنند. بازرسان مراقبتهای طولانیمدت به نیابت از ساکنان آسایشگاهها وارد عمل میشوند و شکایات آنها نسبت به این امور را پیگیری میکنند: خدمات نامناسب؛ بدرفتاری با سالمندان مانند سیلی و کتکزدن یا خشونت کلامی؛ قیدوبندهای حرکتی دارویی و فیزیکی؛ مضایقهکردن خدمات پزشکی؛ فقدان حریم خصوصی؛ و در نهایت مرخصکردن نابهنگام. این بازرسان سالانه به نزدیک 2۶۰٬۰۰۰ شکایت رسیدگی میکنند. بااینحال، بسیاری از شکایات گزارش نمیشود، زیرا ساکنان آسایشگاهها و خانوادههای آنان از اقدامات تلافیجویانهٔ کارکنان و مدیران آسایشگاهها میترسند.
هماکنون، آسایشگاهها تحت نظامهای پیچیدهای از قوانین و مقررات فعالیت میکنند که بهمنظور حفظ استانداردهای مراقبتی به سود سالمندان طراحی شدهاند. آسایشگاهها باید دادههای مربوط به استفاده از قیدوبندهای حرکتی فیزیکی، وجود زخم بستر، وزن بیماران، و سایر شاخصهای تضمین کیفیت را گردآوری و گزارش کنند. هرچند استانداردها کیفیت خدمات را در برخی از ایالات بهبود داده است، میان ایالات از این جهت تفاوتهای زیادی وجود دارد. چنین مقرراتی پیامدهای ناخواستهای هم بهدنبال داشته است. منتقدان این اتهام را وارد میسازند که وقتی پافشاری دیوانسالارانه بر گردآوری اسناد و مدارک فرصت توجه به نیازهای عاطفی سالمندان را از آسایشگاهها میگیرد، «عنصر انسانی مراقبت» در لابهلای تشریفات اداری گم میشود. ضمانت اجراهای مثبت و منفیای که انجام موفق یا ناموفق تشریفات اداری برای آسایشگاهها دارد، انجام این تشریفات را به هدف مستقلی بدل میسازند. در نتیجه، ساکنان آسایشگاهها وقتی میبینند گردآوری مدارک خدمات از ارائهٔ واقعی آنها مهمتر میشود، رنج میبرند. بااینحال، طرحهای ارائهشده برای تغییر ساختار آسایشگاهها، از جمله نظام تشریفات اداری، بارها با مقاومت صنعت آسایشگاه روبهرو شده است.
اگرچه هیچ راهحل واحدی برای مشکل خدمات بیکیفیت آسایشگاهها وجود ندارد، مدافعان اصلاحات برآناند جذب نیروی بیشتر و بالابردن دستمزد کارکنان باید در اولویت قرار گیرد. ازآنجاییکه دستیاران پرستار (که کمکپرستار نیز نامیده میشوند) نزدیک ۶۰ درصد از خدمات مستقیم آسایشگاهها را ارائه میکنند، شایسته است به آموزش و حفظ آنان و نظارت بر آنها و مهارتهایشان توجه شود. کارکنان آسایشگاهها درآمد اندکی دارند (با میانگین دستمزد ۹٫۸۶ دلار در ساعت در سال 2۰۰۴) و بهشکل بیتناسبی از طبقات اجتماعی-اقتصادی فرودست آمدهاند. به گزارش «ادارهٔ آمار کار»[7] داشتن دیپلم دبیرستان یا جیایدی[8] در برخی جاها شرط لازم استخدام دستیاری پرستار است و در برخی جاها نیست. دستیاران پرستار تقریباً همیشه مؤنثاند و بسیاری از آنان از گروههای اقلیتی نژادی و قومی.
بهنظر میرسد آسایشگاهها تناقضیاند میان سرمایهداری و خدمات مراقبتی. ما کمابیش همان چیزی را میگیریم که برای آن پول دادهایم. تغییرات فلسفی در رابطه با ارزشدادن به کار مراقبتی میتواند مشکلات موجود در آسایشگاهها و نیز میل به توجه کمتر آسایشگاهیشده به دیگران را بهبود بخشد؛ برای مثال، سازمان ادن آلترنتیو[9] با فراهمکردن امکان رسیدگی به گیاهان یا حیوانات خانگی یا کمک به مراقبت از کودکان برای سالمندان بر اساس سطح تواناییشان، به کاهش انسانیتزدایی[10] از سالمندان همت گماشت.
و نیز ببینید: سالمندآزاری؛ نظریهٔ فعالیت؛ تبعیض سنی؛ نظریهٔ کنارهگیری؛ و امید به زندگی.
بیشتر بخوانید
Diamond, Timothy (1995). Making Gray Gold: Narratives of Nursing Home Care, Chicago: University of Chicago Press
Foner, Nancy (1994). The Caregiving Dilemma: Work in an American Nursing Home, Berkeley, CA: University of California Press
Institute of Medicine (1996). Nursing Staff in Hospitals and Nursing Homes: Is It Adequate? Washington, DC: National Academy Press
U.S. Census Bureau (2001). “The 65 Years and Over Population: 2000”, Census 2000 Brief. Retrieved October 29, 2006 (http://www.census.gov/prod/2001pubs/c2kbr01-10.pdf)
Wiener, Joshua M. (2003). “An Assessment of Strategies for Improving Quality of Care in Nursing Homes”, Gerontologist 43: 19-27
[1] nursing home care
[2] پرستاران ثبتشده (registered nurses) پرستارانیاند که از برنامههای آموزشی فارغالتحصیل شده و در آزمون ایالتی پذیرفته شدهاند. [م.]
[3] Institute of Medicine
[4] Omnibus Budget Reconciliation Act
[5] Administration on Aging
[6] Older Americans Act
[7] Bureau of Labor Statistics
[8] جیدیای (GDE) مجموعهای از آزمونهای استانداردشده است که تقریباً بهعنوان مدرکی معادل دیپلم دبیرستان درنظر گرفته میشود. [م.]
[9] ادن آلترنتیو (Eden Alternative) یک سازمان غیرانتفاعی بینالمللی که هدفش ایجاد فضاهایی برای خدمترسانی طولانیمدت به سالمندان است و تأکیدش بر این است که سالمندی یک مرحله از تکامل است، نه دورهٔ زوال. [م.]
[10] dehumanization