سنجش وضعیت مصرف کالاهای فرهنگی در ایران-دکتر سعید معیدفر
چکیده: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات از پیشینهای نسبتاً طولانی در اجرای پیمایشهای ملی برخوردار است. «پیمایش ملی سنجش ارزشها و نگرشهای ایرانیان»، «پیمایش ملی سرمایۀ اجتماعی» و «پیمایش ملی سنجش وضعیت مصرف کالاهای فرهنگی در ایران» از جملۀ این پیمایش ها هستند. این پژوهشها و تحلیلهای مبتنی بر آنها در کنار دیگر شکلهای پژوهش و تحلیل – پژوهش های کیفی و اتنوگرافیک، گزارشهای تحلیلی و سیاستی و تدوین مجموعۀ مقالات تحلیلی- جملگی تلاش هایی بوده اند در مسیر شناخت و بررسی جنبه های گوناگون دگردیسی ها و تحولات فرهنگی- اجتماعی جامعۀ ایران در سالیان و دهههای اخیر. پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در چهارچوب این رویکرد، اجرای موج سوم «پیمایش ملی سنجش وضعیت مصرف کالاهای فرهنگی در ایران» را در دستور کار خود قرار داد که پس از طی مراحل مختلف، سرانجام در فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۸ به مرحلۀ اجرا رسید. پیمایش مصرف کالاهای فرهنگی مبتنی بر چشمداشتهای علمی و سیاستیِ زیر طراحی و اجرا شده است:
گردآوری داده ها در سطح ملی در جهت شناخت عالمانۀ مصرف فرهنگی؛ جزئیات، الگوهای اصلی و روندهای نوپدید؛گامی در راستای بازنگری و بررسی ذائقۀ فرهنگی مردم ایران، بهمنزلۀ یکی از نشانگرهای تحولات فرهنگی و اجتماعی کلان و بهعنوان منبعی موثق در تحلیل تمایزات و نابرابریها در دسترسی به تولیدات فرهنگی و نیز معیاری برای سنجش کارآمدی و اثربخشی سیاست های فرهنگی.
در همین نمونۀ آخر، «نقشۀ مهندسی فرهنگی کشور» یکی از مهمترین اسناد نهادهای سیاستگذار بهشمار میآید. نهمین «راهبرد کلان» این سند به موضوع هنر اختصاص یافته و «راهبردهای ملی» و «اقدامات ملی» برای آن پیش بینی شده است.[1] هرگونه ارزیابی جدی از محتوای این راهبرد، امکان تحقق آن، و مسیری که تاکنون طی شده است، مستلزم درکی جامع و فراگیر از ذائقۀ فرهنگی مردم و عوامل و زمینه های پدیدآورندۀ آن است. یافته های پیمایش مصرف فرهنگی را باید همچون منبعی غنی برای چنین تحلیل هایی تلقی کرد.
در این مقدمه، هدف ما گزارشِ داده های مهم یا تحلیل جامع یافته های این پیمایش در ایران نیست و تنها با نگاهی گذرا به ذکر چند سرفصل عمده درباره یا در حاشیۀ این پیمایش بسنده می کنیم.
۱.نقشۀ مهندسی فرهنگی کشور(۱۳۹۳)، تهران: دبیرخانۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی: ۷۵-۷۱.