«نشاط اجتماعی»/ جلسه دوم/ سه‌شنبه ۱۸ شهریور ۹۹/ برگزارکننده: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

دومین نشست از سلسله نشست‌های گفتگومحور وزیر با اصحاب علم و فرهنگ با عنوان «نشاط اجتماعی» سه‌شنبه ۱۸ شهریور ۹۹ با حضور دکتر سید عباس صالحی، دکتر محمد سلگی، دکتر محمدرضا جلالی، دکتر سید ضیاء هاشمی، دکتر بهشتی، دکتر تقی آزاد ارمکی، دکتر حسن عشایری، دکتر موسوی، آقای دماوندی و جناب آقای سیدآبادی در سالن جلسات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار گردید.

در ابتدای این برنامه محمدرضا جلالی دبیر علمی نشست، با مرتبط دانستن نشاط اجتماعی با سلامت زیستی، روانی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، آن را از اولویت‌های روانی دانست و ضمن اشاره به تاریخ برگزاری اولین نشست از این برنامه در اسفندماه سال ۹۷، به وضعیت ایران در موضوع نشاط اجتماعی پرداخت و تصریح کرد: با ارزیابی‌هایی که درخصوص موضوع نشاط در ایران صورت گرفته و مطابق آخرین مطالعاتی که در سال ۲۰۱۸ انجام شده، ایران در میان ۱۵۶ کشور، رتبه ۱۰۶ را دارد که این رقم زیر مقدار متوسط در این مقوله مهم اجتماعی‌ست.

جلالی داشتن هیجانات مثبت، کم بودن هیجانات منفی و برخورداری از رضایت درونی و رضایت از زندگی را جزء مولفه‌های سه‌گانه نشاط در مباحث روان‌شناختی دانست و مجموع عوامل متعین در مبحث شادی را به ۵ گروه عوامل روانشناختی، عوامل جمعیت‌شناختی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و عوامل اجتماعی تقسیم کرد.

در این جلسه مواردی مطرح شد که مهم‌ترین آن‌ها به شرح زیر است:

- بخشی از تحقق نشاط اجتماعی به مهارت‌های فردی ما برمی‌گردد. اینکه چقدر خودمراقبتی را در خانواده و در جامعه نهادینه کرده‌ باشیم. به میزانی که فرهنگ مدارای اجتماعی، مسئولیت‌پذیری اجتماعی و ... در جامعه ما نهادینه شده باشد، مهارت‌های ما در افزایش نشاط بیشتر خواهد شد.

- ما خود خیلی دغدغه نشاط اجتماعی را در زندگی نداریم. اگر ما می‌خواهیم در موضوع نشاط اجتماعی سرمایه‌گذاری کنیم، مولفه‌های دیگری ازجمله شفافیت، پاسخگویی، شایسته‌سالاری و ... هم باید موردتوجه قرار بگیرند چراکه در این موضوع بسیار تأثیرگذارند.

- خیلی از موانع ما در این زمینه، ساختار و مدلی‌ست که چون سیاست‌های یکسان ندارند، در بسیاری مواقع مانع می‌شوند. از طرف دیگر ما می‌ترسیم تکلیف خود را با نشاط اجتماعی و با سازوکارها و راهکارهای عملی آن مشخص کنیم. طبیعتاً اگر بخواهیم به سمت راهکارهای عملی برویم، گاهی باید در راستای آزادی بیشتر اقوام و معرفی ظرفیت‌های قومی آن‌ها گام برداریم. آیا دادن این آزادی برای اقوام مورد پذیرش همه گروه‌ها می‌باشد یا خیر؟

- مدیریت شهری ما عامل مهم دیگر در موضوع نشاط است. روانشناسی شهر ما روانشناسی شاد و با نشاطی نیست. مدیریت شهری ما رنگ و بوی دیگری دارد و برای معاونت فرهنگی و اجتماعی، موضوع نشاط موضوع جدی‌ای نیست و تمام امکانات فرهنگی ما را محدود به نصب برخی بنرها و تابلوها و جشن‌های موضوعی کرده است.

- مدارس را محور قرار دهیم. مدارس باید برای خلق شادی، برنامه‌ داشته باشند که تحقق آن سخت است ولی غیرممکن نخواهد بود. این گامی است که می‌تواند منجربه پویایی و نشاط در جامعه شود و درنهایت بر همبستگی ما تأثیر گذارد.

- در مسیر اتخاذ سیاست‌های اجرایی برای تحقق نشاط اجتماعی، حتماً از ظرفیت‌های هویت ملی که بخشی از آن اسلامی ا‌ست استفاده کنیم اما باید در نظر داشت که ما بدون تعامل با جامعه جهانی، سیاستگذاری درستی نخواهیم داشت.

- باید برای تحقق نشاط ظرفیت‌سازی کنیم و فضایی برای آن فراهم کنیم که در این راستا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید با مجموعه‌های بیرون از نهاد دولت چانه‌زنی کند و روند افزایش افسردگی‌ها را کاهش دهد. آمار خشونت‌های خانگی و خودکشی‌هایی که پزشکی قانونی ارائه کرده، نشان‌دهنده این است که موضوع نشاط اجتماعی خیلی دغدغه ما در کشور نبوده که در این زمینه، گام اول، توجیه مسئولین ذیربط و گام دوم، دخیل کردن نهادهای مرتبط با این موضوع ازجمله تشکل‌های تخصصی‌ است که می‌توانند کمک کنند.

- یکی از موضوعات مهم، عدم اجماع و مفاهمه نسبت به موضوع نشاط است و ما در حوزه فرهنگ به طورکلی، شاهد این شکاف و تعارض فکری و تنوع رویکردها هستیم. حوزه نشاط هم از این قاعده مستثنی نیست. کاری که باید انجام شود این است که دیدگاه‌های فردی از مواضع رسمی تفکیک شود چراکه نمی‌توان به تعداد دیدگاه‌های موجود، سیاست جاری در کشور داشته باشیم و درمورد نشاط این مسأله مهم است که چه در حوزه شورای فرهنگ عمومی، حوزه سیاست‌گذاری صداوسیما و به‌طورکلی در سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی، به‌عنوان حوزه رسمی کشور جا بیفتد که سیاستگذاری اجتماعی برای ما یک ضرورت است و اگر در این مسیر اهتمام نکنیم، عوارض زیادی ممکن است در مسیر ما قرار گیرد. بنابراین ابتدا باید برنامه‌ریزی و اقدامات در جهت مفهوم‌پردازی از نشاط باشد تا ما به یک تعریف عملیاتی برای رسیدن به یک رویکرد مشترک در زمینه نشاط برسیم.

- ما در سنت‌های ایرانی و باورهای دینی نسبت به نشاط بیگانه نیستیم و اینگونه نیست که برای تأمین و تقویت نشاط، فقیر باشیم. اگرچه با تغییرات شتابان دنیای فعلی، نیاز به نوآوری‌هایی هم داریم ولی همین برجسته‌سازی ظرفیت‌های فرهنگی اجتماعی سنت‌های موجود، خود امری است مهم که باید در راستای توجه به آن‌ها، شاخص‌های عمومی را پررنگ کنیم.

- باید مکانیزمی برای بهره‌گیری از تجارب موفق جهانی تعریف شود و در بخش‌هایی که با آن‌ها همخوانی داریم، مکانیزمی تعریف و به فکر انعکاس آن‌ها در برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های خود باشیم.

- نباید پیگیری موضوع نشاط فقط محدود به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد و باید در سطحی که بتوان با بقیه نهادها ازجمله شورای عالی انقلاب فرهنگی، صداوسیما و ... هماهنگ شد، موضوع نشاط به عنوان یک موضوع چالشی و موضوع گفتگو مطرح شود و این نهادها آن را در دستور کار خود قرار دهند و در کنار آن از ظرفیت‌های فضای مجازی، مطبوعات و رسانه‌ها استفاده کنند. به طور کلی مسأله نشاط، به عنوان یک مسأله چالشی بین نحله‌های مختلف فکری جامعه محسوب شود.

- پیشنهاد می‌شود فهرستی از برنامه‌های یک سال آینده برای مناسبت‌های مختلف در راستای نشاط‌افزایی و شادکامی طراحی و برای آن برنامه‌ریزی شود تا اینگونه به عمل و اقدام نزدیک‌تر شویم.

- چالش‌هایی در توئیتر و به‌طور کلی در فضای مجازی به عنوان خبر خوب مطرح شود که این خبرهای خوب و مثبت خود می‌تواند در افزایش حس خوب اثرگذار باشد.

- بهتر است کمیته‌ای برای برقراری ارتباط موثر بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دانشگاه‌ها تشکیل شود. دانشگاه‌ها در این زمینه بسیار فردی هستند، به‌خصوص معاونت‌های فرهنگی آن‌ها رها شده و بدون توجه به ضرورت‌هایی که وجود دارد، فعالیت‌هایی به شکل آزمون و خطا انجام می‌دهند. با برقراری این ارتباط، ضمن ایجاد حساسیت‌ در زمینه نشاط، شاید بتوان الگوها و یا پروتکل‌هایی را بدین منظور توصیه کرد.

- یک مسأله گم‌شده در ایران وجود دارد و آنچه که در فیلم‌های ایرانی، ادبیات ایرانی و در حوزه فرهنگ عمومی به آن کم اعتنا شده و به نوعی با آن لجاجت و دشمنی شده است، بحث هویت است. ما بحث هویت و هویت‌سازی را رها کرده‌ایم. سه مسأله مهم در نشاط اجتماعی تعیین‌کننده است: اول موضوع هویت است که باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه فرهنگ عمومی در کل کشور به یک سامانی در این زمینه دست یابند. مسأله بعدی، موضوع «آینده» است که اصلاً تصویری از آن وجود ندارد. باید درمورد آینده با کارگردانان سینما، روشنفکران و با بقیه گروه‌ها گفتگو کرد و نشست‌هایی ترتیب داده شود تا تصویری از آینده ایرانی، آینده‌ای قابل دسترس و  نه آینده خیالی به دست دهند. مسأله سوم امکان عمل و ساماندهی حرکت پیرامونی‌ست که شاید مددکاران اجتماعی، روانشناسان اجتماعی و این قبیل افراد بتوانند به ما در این مسیر کمک کنند. لذا ترکیب این موارد است که می‌تواند امکان آن سازه اجتماعی را فراهم کند که شرط لازمش، یک تقسیم کار اجتماعی بین‌نهادی و بین‌سازمانی است. تقسیم کار اجتماعی بین حوزه‌های فرهنگی است که نهایتاً پس از طی یک مسیر طولانی، ما را به مسیر روشنی از هویت ایرانی اسلامی می‌رساند.


گزارش از: فریبا رضایی



برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید