بررسی ساحت‌های ادبیات انقلاب اسلامی ایران (۳۰)

بررسی ساحت‌های ادبیات انقلاب اسلامی ایران (۳۰)

سی‌امین نشست از سلسله‌نشست‌های تخصصی ادبیات انقلاب اسلامی از نظر تا نظریه (بررسی ساحت‌های ادبیات انقلاب اسلامی ایران) یکشنبه ۲ شهریور ۹۹، با حضور علی داودی (شاعر و برگزیده کتاب سال دفاع مقدس در رشته شعر) و با دبیری دکتر اسمعیل امینی (نویسنده و داور جشنواره‌های ادبی)، به صورت مجازی برگزار ‌شد.

داودی در ابتدای سخنان خود، تعریف از ادبیات انقلاب اسلامی را منوط به نوع تعریف از انقلاب کرد و گفت: برای تعریف ادبیات انقلاب اسلامی ناگزیریم خود مقوله انقلاب را ببینیم. از هر زاویه‌ای به این موضوع بپردازیم، اینکه انقلاب چه چیزی‌ست و خاستگاه آن کجاست، خاستگاه آن را مردم ببینیم یا روحانیون و روشنفکران و یا آن را اتفاقی برگرفته از وقایع روز بدانیم، نوع حوزه‌ای که پوشش می‌دهیم تفاوت خواهد داشت و در هرکدام از آن‌ها، تعریف متفاوتی از ادبیات انقلاب اسلامی به دست خواهیم داد. در تعریف آرمانی از انقلاب، برخی آن را تا صدر اسلام پیش می‌برند اما در شکل منطقی، ما با انقلاب اسلامی سروکار داریم به عنوان یک اتفاق سیاسی که اولین رخداد آن، ۱۵ خرداد است. یکی دیگر از موضوعاتی که باعث مغالطه‌ای در تعریف ادبیات انقلاب اسلامی می‌شود، خود لفظ انقلاب است که محل مناقشه است. اگر انقلاب را به معنای زیرو رو شدن یک ساختار و حاکمیت یک گفتمان جدید بدانیم و همین معنا در ذهن شاعر حاکم باشد، خروجی این نگاه طبعاً انقلابی خواهد بود. واقعیت این است که ما در تعاریف یک پراکندگی‌ای داریم و باید یک جایی به اشتراک برسیم؛ به کلیتی که هم دربرگیرنده تعاریف ما از انقلاب باشد و هم توجه به پیشینه داشته باشد.

برگزیده کتاب سال دفاع مقدس، به جنبه‌های زبانی و بلاغی و جنبه‌های سیاسی و فکری ادبیات انقلاب، اشاره و تصریح کرد: طبعاً برای ما ادبیاتی‌ها، وجه ادبی ارزشمندتر است اما آن چیزی که در ادبیات انقلاب غلبه دارد، وجه محتوایی و مفهومی و پیام‌مدار آن است. نسبت پیام و شعار با مقوله و ضوابط هنری تنگاتنگ و سخت است اما امروز که وامداری به مطالب و شعائر انقلابی کمتر شده  از این جهت که آن را پذیرفته و باور داریم و بدان عمل می‌کنیم، زمان آن رسیده که به جنبه‌های ادبی آن بپردازیم. ما امروز با نسل‌هایی مواجه هستیم که شور و حرارت ما را به انقلاب با آن نسبت علاقه‌مندی ندارند. لذا تنها مسیری که این افراد بتواند با انقلاب اسلامی پیوند برقرار کنند، ادبیات انقلاب است.


داودی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا شعر دوره انقلاب منبع موثقی برای شناخت شاخصه‌های انقلاب اسلامی‌ست یا خیر، اظهار داشت: جایگاه ادبیات در فرهنگ ما، یک جایگاه مشخصی‌ست. شعر همواره در طول تاریخ کارکردهای مختلف داشته تا اینکه به دوره‌ای می‌رسیم که شعر صرفاً جنبه تفننی دارد. در شعر کسانی مثل حسن حسینی، سلمان هراتی، یا دوره‌های مختلف ازجمله پس از جنگ و رسیدگی به جانبازان و ...، میبینیم که مسائل و اتفاقات هر دوره بازتابی در شعر داشته‌اند. در سال‌های اولیه پس از انقلاب هم، می‌توانیم با کنارهم چیدن نمونه‌های مختلف شعر، یک سیمای کلی از زندگی یک ایرانی در عصر انقلاب به دست بیاوریم. اما از یک دوره‌ای ما این ماجرا را خیلی کمرنگ می‌بینیم. بنابراین تا یک دوره‌ای بخش عمده‌ای از شعر را می‌توان منبع مطالعه قرار داد اما از دوره‌ای وارد شعر اعتراض می‌شود، این مسأله کمتر است.

او با انتقاد از وضعیت کنونی شعرسرایی و برخی شعرا افزود: وقتی شعر ما، شعر جشنواره‌زده شده، دیگر نمی‌توان انتظاری از شعر داشت. چون از دل این شعر چیزی بیرون نمی‌آید و شعر اعتراض شکل نمی‌گیرد. زندگی و نگاه‌های شاعران به این مسأله وابسته شده که متأسفانه درحال ازدست دادن هویت خود هم هستند. شاعر به عنوان یک رکن فرهنگی، نیاز به حمایت دارد درحالی که این حمایت‌ها به تعریف از سیاست‌هایی که امروز هست و فردا نیست، منوط شده است. مسأله مهم‌تر و بدتر این وابستگی، این است که شاعر در مسائل وجدانی و طبیعی خود نیز، خودش را معطل می‌داند که یک سیاست فرهنگی به او اجازه سرودن در آن موضوع را بدهد که مبادا حمایت‌های او قطع شود. راندن شعر از خط مقدم به پشت جبهه و استفاده از شاعران در پیشتاز بودن سیاست‌های مدیریتی، باعث می‌شود که شعر عقب‌نشینی کند و در جاهایی که شعر باید حضور داشته باشد، نباشد. لذا از آنجایی که همیشه ترس و لرز عدم حمایت از شاعر وجود دارد، باعث می‌شود که شاعر دست به عصا حرکت کند و چیزهایی که می‌سراید، یک شعر خنثایی بیش نباشد.


گزارش از: فریبا رضایی



برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید