مطالعه تطبیقی حکمرانی اینترنت در کشورهای منتخب و ارائه الگوی مناسب برای ایران
نشست نقد و بررسی طرح پژوهشی «مطالعه تطبیقی حکمرانی اینترنت در کشورهای منتخب و ارائه الگوی مناسب برای ایران» چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ با دبیری حسین حسنی (عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) برگزار شد.
در این نشست، ابتدا محمدمهدی فتورهچی (پژوهشگر و مدرس دانشگاه) گزارشی از این طرح پژوهشی که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات انجام شده، ارائه کرد و در ادامه، عزیز نجفپور آقابیگلو (رئیس مرکز مطالعات فضای مجازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) و محمدصادق نصراللهی (عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع)) درباره این طرح و الگوی مناسب حکمرانی اینترنت در ایران، به ایراد سخن پرداختند.
فتورهچی درباره جزئیات و اهداف این طرح و الزامات پیادهسازی الگوی حکمرانی اینترنت تطبیقی در ایران گفت: این مطالعه در پی آن است تا با مطالعه وضعیت حکمرانی کشورهای منتخب (چین، کره جنوبی، مالزی، فرانسه و کانادا) با هدف حراست از حقوق شهروندی و اساسی کاربران، بهبود فرایندهای نظارتی حکومت، تقویت ارتباط شهروندان از طریق مشارکتهای مجازی، حفظ ارزشهای فرهنگی و اسلامی، افزایش قدرت کشور در مدیریت شبکه اینترنت و حفاظت از دادههای شخصی کاربران، گسترش تعاملات ایمن تجاری در کسب و کارهای اینترنتی، خود بسندگی در توسعه فناوریهای راهبردی و مدیریتی، مدل حکمرانی مطلوبی را برای نظام، مبتنی بر مبانی و ارزشهای اسلامی- ایرانی ارائه دهد.
در راستای تلاشهای انجام شده برای راه اندازی" اینترنت ملی" یا "شبکه ملی اطلاعات" و مدیریت بر آن باید به منظور مدیریت موثر و مطلوبتر بر فضای مجازی، الگوی مناسب و مطلوبی به منظور حکمرانی اینترنت (با رویکرد بومی و با نگاهی جامعنگرانه و مبتنی بر ارزشهای اسلامی و ایرانی تدوین کرد) تا با اقتباس از مبانی و قواعد اسناد نظارتی و حاکمیتی کشورهای چین، کره جنوبی، کانادا، مالزی و فرانسه، در عرصه توسعه فآوا، الگوی مطلوبی را برای کشور تدوین و پیشنهاد کرد.
این مدرس دانشگاه تدوین نظام حکمرانی اینترنت را منوط به توجه به مختصات و مولفه «ارزشهای فرهنگی-اجتماعی» در کنار مولفههای «ارزشهای دینی» و «ارزشهای سیاسی» حاکم بر جامعه دانست و درباره ملاحظات و الزامات پیادهسازی الگوی حکمرانی اینترنت تطبیقی، به مواردی چون زمینهسازی برای زیر ساختهای فآوا و شبکه زیر ساختهای فرهنگی و اجتماعی در حوزه رفتارشناسی کاربران و کارگزاران، یکپارچهسازی مدیریت نهادهای متولی و ضرورت تقسیم کار ملی در چارچوب ساختارهای حقوقی و قانونی، وجود نگاهی یکپارچه در توجه به حوزههای مختلف خدماترسانی، و سطوح آن، تدوین پیوستهای فرهنگی و اجتماعی و پیادهسازی نقشه راهی جامع و مانع، اشاره کرد.
در ادامه عزیز نجفپور با بیان اینکه کار دکتر فتورهچی کار بزرگ و اقدام در یک جزیره بزرگ و ناشناخته است، بیان نکات خود درخصوص آن را در جهت تخفیف این پژوهش ندانست و اظهار داشت: در این طرح پژوهشی، تمییز درستی میان اینترنت و فضای مجازی صورت نگرفته است درحالی که باید گفته شود که اینترنت و فضای مجازی چه تفاوتهایی با هم دارند و متعاقباً اینکه حالا چرا حکمرانی اینترنت؟ چون در ایران وقتی میخواهند از حکمرانی صحبت کنند باید از حکمرانی فضای مجازی هم حرف بزنند که اینترنت هم در ارتباط با آن است. پس باید مشخص شود که نسبت حکمرانی اینترنت و حکمرانی فضای مجازی در کشور چیست؟ و متعاقباً شبکه ملی اطلاعات چه نسبتی با اینترنت دارد؟ این سوالیست که در این پژوهش به درستی به آن پرداخته نشده است. همچنین بهتر است که واژه اینترنت ملی استفاده نکنیم چون در هیچکدام از اسناد، چنین عبارتی وجود ندارد. ما یک شبکه ملی اطلاعات داریم که زیرساخت فضای مجازی کشور است که معنا و تعاریف آن هم روشن است.
نکته دیگر این است که پرداختن به موضوع حکمرانی فضای مجازی، خودبه خود، ضعف نظری سایر حوزهها را پیش میکشد. ما وقتی میتوانیم از حکمرانی فضای مجازی جمهوری اسلامی ایران صحبت کنیم که در این حوزه اول، نظریه پایه را روشن کرده باشیم و متعاقباً اعلام کنیم که دکترینها در حوزه فضای مجازی کدامها هستند ، نظریه حکمرانی فضای مجازی چیست تا بعد، به مدل حکمرانی فضای مجازی برسیم. آقای دکتر فتورهچی good governance را بهعنوان نظریه حکمرانی مطلوب خود برای جمهوری اسلامی انتخاب کرده که محل اشکال جدی دارد. ما در governance خودبه خود با دو مقوله مهم قدرت و اداره مواجه هستیم که این دو در مطالعات علم سیاست قرار میگیرند. لذا در نظریه governance ابتدا باید نظریه سیاسی را مشخص کنند. یعنی علیالاصول باید از اندیشه سیاسی به اندیشه governance برسند. لذا باید مشخص شود در عرصه فضای مجازی که ساحت دوم زندگی جامعه ایرانیست، اگر بخواهیم براساس اندیشه سیاسی اسلامی به نظریه governance برسیم، به چه چیزی میرسیم؟ این سوال بسیار بزرگیست که دکتر فتورهچی به راحتی از کنار آن عبور کرده است.
نکته دیگر آن است که ایشان چند بار به الگوی اسلامی پیشرفت اشاره کرده درحالی که در خود سند الگوی اسلامی پیشرفت، هیچ اشارهای به فضای مجازی نشده است. صرفاً یکی دو بند در آن آمده که نگاه به فضای هنری رسانهای فضای مجازی شده که بعد حکمرانی در آن نیست. در بحث حکمرانی فضای مجازی، به صنعت مخابرات اشارهای نشده و همچنین، در حوزه نرمافزارها که به بحث آن پرداخته، به توسعه پلتفرمها و نرمافزارهای بومی اشارهای نشده است.
بهطورکلی، ما در حوزه حکمرانی فضای مجازی، نظریه پایه نداریم، دکترینهای فضای مجازی ما مشخص نیستند، متعاقباً نظریه حکمرانی فضای مجازی نداریم و درنهایت، مدل حکمرانی جامع و مانعی هم بهدرستی دراختیار نداریم. این یک کلانپروژه است که با زحمت حداکثریای که آقای دکتر فتورهچی کشیدند، باید به گستره تمام نظام پژوهشی کشور در دستور کار موضوعات پژوهشگران و اندیشمندان قرار بگیرد.
محمدصادق نصراللهی، سخنران بعدی این برنامه مطالعه تطبیقی انجامشده را کار ارزشمند، تفصیلی، منظم و بادقتی دانست و با اشاره به خلأ پژوهشی حوزه جدید اینترنت و فضای مجازی، این کار و امثال آن را سایهروشنهایی برای این مسیر خواند و با طرح یک پرسش در نقد این پژوهش گفت: با ارائه این الگو از حکمرانی فضای مجازی در ایران، قرار است چه اتفاقی در ساخت حکمرانی ایران بیفتد؟ چه ابعاد و نکات جدیدی دراین الگو وجود دارد که در مدل حکمرانی ما مورد غفلت قرار گرفته است؟
نکته بعدی این است که به نظرم هرچقدر جمعآوری داده در این پژوهش خوب بوده، تحلیل آن هنوز به یک استقرا و جاافتادگی نرسیده است. همچنین دوگانه سختافزار- نرمافزار در این پژوهش به کار برده شده درحالیکه خیلی وقت است که زمان بحث این دوگانه، گذشته است. امروز، مدل معماری اینترنت لایههای دیگری دارد مثل لایه شبکه، خدمات و محتوا و .... در جامعه شبکهای امروز، ابعاد اینترنت خیلی وسیع شده است. بنابراین در این پژوهش، نوعی تقلیلگرایی وجود دارد. همچنین باید اجازه دهیم مدل نهایی کمی دَم بکشد چراکه احساس میکنم در ارائه مدل نهایی، کمی شتابزدگی وجود دارد. ازسوی دیگر، مدلارائه شده، مدل تطبیقی است که با اقتباس از کشورهای دیگر، مواردی از آنها الهام گرفته شده آن هم از کشورهایی که تفاوتهای زیادی با هم دارند (بستر همسان در مقایسه تطبیقی وجود ندارد) اما سوال اینجاست که آیا مسیر الگوی حکمرانی ما نیز همین مسیر است؟ لذا این عاریت و این الگو را خیلی مناسب کشور خود نمیدانم.
این عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در پایان، به نقدهای روششناختی نیز اشاره کرد.
گزارش از: فریبا رضایی