بررسی ابعاد اجتماعات دینی ـ فرهنگی در دوران پساکرونا؛ بررسی جشن غدیر در تهران۲
دومین نشست تخصصی «بررسی ابعاد اجتماعات دینی ـ فرهنگی در دوران پساکرونا؛ بررسی موردی: جشن غدیر در تهران» سهشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۱ با حضور مهمانان ابراهیم فیاض (عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران)؛ عبدالله بیچرانلو (عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران)؛ سیدسعید زاهد زاهدانی (عضو هیأتعلمی دانشگاه شیراز) و اسماعیل نوده فراهانی (جامعهشناس و پژوهشگر) و دبیری محسن جوهری (پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)) از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، برگزار شد.
در بخش اول این برنامه سیدسعید زاهد زاهدانی در توجه به اهمیت رویداد غدیر گفت: ما امروز در شرایط تاریخی بسیار مهمی قرار گرفتهایم. پس از قرنها مظلومیت، شیعه امروز در یک اقتدار جهانی قرار گرفته است. امروز به یمن تشکیل جمهوری اسلامی ایران و بلوغی که در این ۴۰ سال اتفاق افتاده، این دوران مظلومیت به اتمام رسیده است. بنابراین طبیعی است که در این ۴۰ سال به جشنهای اسلامی هم بپردازیم. زمانی مظلومیتها با اجرای مراسم عزاداری برای آن، جلب قلوب میکرد اما امروز با اجرای مراسم شادی هم میتوانیم این کار را بکنیم چراکه شادی قدرتآفرین است و قدرت و استغنا را به رخ میکشد.
امروز با توجه به تحریمهای اعمالی شده علیه ایران و درمقابل، استقلالی که ایران کسب کرده نشان میدهد جمهوری اسلامی به اقتداری دست یافته که میتواند روی پای خود بایستد. به همین دلیل ملت ایران میدانند که به اقتدار ملی دست یافتهاند و این خود میتواند زمینهای باشد برای شادی.
جشن غدیر و پیش از آن مراسمی مثل مراسم تشییع پیکر شهید قاسم سلیمانی نشان داد که این مراسم صرفاً متعلق به گروه خاصی که در نوک پیکان فعالیتهای جهادی جمهوری اسلامی هستند، نیست. به عبارت دیگر نشان داد که گستره نفوذ ارزشهای انقلاب اسلامی فقط محدود به افراد خاص نیست و در سراسر جامعه گسترده شده است و این خود، بلوغ جامعه ما را نشان میدهد. خیل عظیم مردم ایران پشتیبان حرکتهای عظیم جمهوری اسلامی و هودار و خواهان فرهنگ و سبک زندگی اسلامی هستند. بنابراین برنامهریزان ما میتوانند با اقتدار بیشتری به این مردم تکیه کنند و این حرکات را پیش ببرند.
او ضمن یادآور شدن اهمیت برنامهریزی در افزودن برنامههای شادی به دیگر آیینهای موجود، درباره نحوه این برنامهریزی متذکر شد: درباره چگونگی برنامهریزی برای این مراسم، لازم است که از افراط و تفریطها پرهیز شود. یعنی باید به گونهای برنامهریزی شود که ملتی که وارد مجلس حضرت علی (ع) میشوند، حتماً راضی، خرسند و شاد از این مجلس خارج شوند. گاهی ممکن است اندیشههای افراطی درصدد پیادهکردن مواردی که مختص خواص است، بخواهند این مراسم را پیش ببرند. ضمن اینکه ما با یک جمعیت معتقد قوی مواجهایم، آن بخش خاکستری را نباید فراموش کنیم. مثلاً نغمههایی که در این مجالس است باید متفاوت از آن چیزی باشد که در مراسم عزاداری اجرا میشود. لذا لازم است که نوآوریهایی در این خصوص انجام و نغمههای جدیدی برای این مراسم ساخته شود تا یک موسیقی شاد تدارک شود و رضایت خاطر افراد تأمین گردد.
مسأله بعدی درباره مکانهای اجرای این مراسم است که باید در همان خیابانهای اصلی باشد ولی در زمانهایی که رفتوآمد عمومی کم است مثل زمانهایی که سینهزنیهای ماه محرم انجام میشود و افراد به لحاظ کار و فعالیت اجتماعی تعطیل هستند. از فضای پارکها هم میتوان برای این نوع مراسم استفاده کرد.
به طورکلی حفظ هویت دینی و حفظ هویت مداحی اما به شادی، باید موردتوجه قرار گیرد. مهمانهای ما در این شادیها کل افراد جامعه هستند بنابراین اگر تدارکی دیده میشود باید برای همه آنها دیده شود. از طرف دیگر باید به این نکته توجه کنیم وقتی وسعت مهمانی به این سطح بزرگ میرسد، نباید همه آن را به دولت بسپاریم. دولت برنامهریزی و مدیریت میکند اما این گروههای مردمی هستند که باید آن را اجرا کنند و در صحنه باشند.
عبدالله بیچرانلو سخنران دوم این نشست تداوم همبستگی مردمی در شرایط هجمههای رسانهای گفتمان ضدانقلاب را ناشی از ظرفیت فرهنگ دینی دانست و اظهار داشت: هر برنامهای که گفتمان انقلاب اجرا میکند به نحوی مورد هجمه رسانهای و عملیات روانی ضدانقلاب قرار میگیرد. اما عجیب این است که مردم ایران علیرغم این هجمهها و فرسایش اجتماعیای که در برخی دورهها اتفاق افتاده، همچنان همبستگی قوی خود را نشان میدهند و این ناشی از ظرفیت فرهنگ دینی است که در جمهوری اسلامی وجود دارد.
او برگزاری مراسمی همانند غدیر را نوعی حرکت اصلاحی در جهت اصلاح ارتباطات انتقالی و رسانهای دانست و افزود: تا پیش از این جهت غالب ما متکی بر ارتباطات انتقالی و ارتباطات رسانهای بود و به نظرم امروز مسئولین فرهنگی درصدد اصلاح این جهت هستند. عمدتاً از اواخر دهه ۶۰ به بعد تصور بر این بود که تلویزیون و اینترنت همهکاره هستند و سیاستگذاران فرهنگی تمرکز اصلی را بر ارتباطات رسانهای و انتقالی گذاشتند. همهگیری کرونا هم این فضا را تشدید کرد. درست است که این فضای مجازی و رسانهای فرصتهایی را ایجاد میکند اما آن مزیتها و نقاط قوتی که در برگزاری آیین وجود دارد را در این فضا از دست میدهیم. فرهنگ بخش عمدهای از غنای خود را از ارتباطات اجتماعی که آیینها بخش مهمی از آن هستند، میگیرد. اگر آیینها در جامعهای برگزار نشوند، آن جامعه دچار ملال و افسردگی میشود. مشکلی که ما داشتیم این بود که بسیاری از آیینها دائم به تلویزیون منتقل میشد و در دوران کرونا هم تشدید شد. تلویزیونیشدن به آیینها آسیب زد. لذا رفتن به سمت برگزاری آیینها فرصت بسیار مغتنمی است و در آینده مشکلات ناشی از تجربه اول بودن آن برطرف خواهد شد.
عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران درباره عواقب تبلیغاتی کردن برگزاری این آیینها یادآور شد: گذشته از جنبه اطلاعرسانی و یا برخی بازنمودهای شخصی افراد از تجربه حضور در این مراسم در صفحههای شخصی خود، باید از رفتن به سمت تبلیغات بپرهیزیم. اگر ما به سمتی برویم که به این موضوع جنبه تبلیغاتی شدیدی دهیم، به ضرر آیین تمام خواهد شد. بهتر است اجازه دهیم آیینها کارکرد خود را داشته باشند و آنجا که رسانه باید به نقش خود عمل کند؛ اجازه دهیم رسانه کار خود را بکند. اگر بخواهیم در کارکرد اینها دخالت کنیم، اختلال ارتباطی ایجاد خواهد شد.
او با اشاره به ظرفیتهای فرهنگ تشیع در ایجاد همبستگی و انسجام اجتماعی در برابر همگونیها و فردگراییهای پدیده جهانی شدن، از فرهنگ شیعی به عنوان یک پتانسیل قوی در برابر این پدیده جهانی یاد کرد و اضافه کرد: آن چیزی که در رویداد غدیر خیلی موضوعیت دارد، زمینه شادی آن است و به نظرم ما به یک توازنی در جشنهای شادی و مجالس عزا در فرهنگ شیعی خود میرسیم. فضای جهانی شدن دائماً به دنبال تفرق و فردگرا کردن ماست اما برگزاری این آیینها ما را از عواقب آن حفظ میکند.
بیچرانلو با بیان اینکه مردم فرهنگ را میسازند، یادآور شد: فرهنگ متعلق به مردم است و ما به این درک دقیق رسیدیم که رویکردی که از بالا به پایین بوده، حالا درحال مسطح شدن است و شاهد نوعی بازگشت به سطح مردم هستیم. در همه حوزهها این مردمیشدن به سرمایه اجتماعیای که فرسوده شده، کمک میکند.
او یکی از ابعاد مهم این آیینها را، خانوادهمحوری دانست و افزود: خاصیت آیین اجتماعی این است که در آن اعضای مختلف یک خانواده در آن شرکت میکنند. تا پیش از این که لذت شرکت در عزای امام حسین ما را از ملال و افسردگی نجات میداد، در آیین غدیر هم میتوان چنین کارکردهایی را برای خانوادهها که امروز در معرض انواع هجمهها هستند، ایجاد کرد.
در بخش بعدی اسماعیل نوده فراهانی درباره تفاوت معنادار ماهیت جمهوری اسلامی با نظام پهلوی و اصالت مردمی آن به ایراد سخن پرداخت و اذعان کرد: تا پیش از دوره پهلوی، سلسلههایی روی کار میآمدند که ماهیت قبیلهای داشتند و متحدینی در قبایل داشتند و با این ریشه، رسوم خود را پیاده میکردند. اما حکومت پهلوی اولین حکومتی در ایران است که ریشهای در تاریخ ندارد و از بیرون ایجاد شده است. به همین دلیل همیشه یک احساس خلأیی میکردند و سعی کردند این خلأ را با ارتش نظامی پر کنند. اما جمهوری اسلامی با مردم آمده است و قبیلهای نیست. دولتی که با مردم آمده برایش مهم است که هر از چندگاهی مردمش و تنوع و تکثر آن را نشان دهد و بگوید صرفاً متعلق به یک گروه یا جریان خاص نیست. اگر جشنهای ملی یا مذهبی خود را با جشنهای ملی کشورهایی مثل فرانسه مقایسه کنیم متوجه میشویم که این مراسم خیلی فرمال هستند و عده زیادی در آن نمیآیند. یا مراسم تشییع پیکر نلسون ماندلا که خیلی رسمی و اداری بود برخلاف مراسم تشییع پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی. بنابراین این سنت پیادهروی و آمدن مردم به صحنه یک امر معناداری است و تفاوت خود را با گذشته خود به لحاظ اصالت مردمی نشان میدهد.
او در مقایسه فتنه ۸۸ ایران با مسائل رخداده در کشورهایی مثل ترکیه و مصر و ...، درباره تفاوت پیامدهای آنها در این کشورها خاطرنشان کرد: ما از زمان فتنه سال ۸۸ درگیر شکافهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در جامعه شدیم و این ماجرای فتنه کار سیاستگذاری فرهنگی را باتوجه به رسانههای معاند جدیدی که ایجاد و عملیات روانی را سبب شدند، دشوار کرد. رویداد غدیر در چنین شرایطی اجرا شد. برای فهمیدن اثرات فتنه همین بس که بدانیم ترکیه بعد از کودتا چقدر ضعیف شده و امکان سیاستگذاری فرهنگی را از دست داده است. یا اینکه در مصر و پاکستان شکافهای اجتماعی پس از سرنگون کردن دولت انقلابی به وجود آمده است. حتی کشور انگلستان هم پس از ماجرای برگزیت دچار بینظمیهای اجتماعی شد اما ما در کشور خود با وجود فتنه، چنین مراسمی را اجرا کردیم.
این جامعهشناس و پژوهشگر در تحلیل ابعاد جشن غدیر به برخی عوامل خرد هم اشاره و تصریح کرد: مردم بعد از دوران کرونا و البته گرانی و تورم، نیاز به فراغت ارزان و عمومی دارند و میخواهند که در عرصه عمومی شرکت کنند. از اینرو حکومت وظیفه دارد برای افزایش نشاط مردم برنامهریزی کند. از طرف دیگر فکر میکنم باتوجه به رویدادهای دیگری مثل سلام فرمانده، جامعه و هواداران انقلابی بیشتر نیازمند یک گفتار ایجابی هستند. یعنی میخواهند که گفتار ایجابی شان برگردد. به نوعی از زمان فتنه ۸۸ که کار سیاستگذاری فرهنگی سخت شده، مردم نگرانیهایی دارند که وحدتشان از بین برود. به همین خاطر از حکومت، بیشتر حرکات ایجابی را مطالبه میکنند.
مسأله دیگر این است که مردمی که به این دولت رأی دادند، هنوز در حوزه فرهنگی از دولت چیزی ندیدهاند. دولت در موضع کارشناسی نشسته است. درست است که کارشناسی ظرفیتهایی دارد ولی مسأله این است که این گفتار، ظرفیت تولید سیاسی ندارد و بعضاً ممکن است رفتارهای متناقضی به واسطه کارشناسیهای متفاوت بروز کند. به همین دلیل مردم منتظر هستند تا حماسهای خلق کنند. لذا دولت باید به این فکر کند که چطور به این مطالبه مردم پاسخ دهد.
فراهانی در پایان درباره نگرانیهای موجود در این زمینه به مواردی اشاره کرد که ترس از فرسودهکردن ایدهها، ترس از سوءمدیریت و ترس از تضعیف امر محلی ازجمله آنها بود. او همچنین تعبیر فربهکردن مناسک ازسوی برخی را که به جمهوری اسلامی نسبت میدهند، نادرست دانست و بخش اعظم مناسبتسازیها را برگرفته از اسلام سنتی، غرب کلاسیک مثل نهادهای یونسکو و غرب بازاری در ایجاد مناسبتهایی مثل ولنتیان اعلام کرد.
ابراهیم فیاض در بخش پایانی این برنامه از بعد کلیتری به تحلیل این رویداد پرداخت و اذعان کرد: باید بدانیم آنچه که درحال رخ دادن است یک پدیده جهانی است. یعنی فقط مختص ایران نیست و در همه جای دنیا در حال رقم خوردن است. نقطه مرکزی این تحول، حرکت از انسان به مردم است. دنیا در حال تبدیل به دنیای مردم است و ما از مفهوم انسان به مفهوم مردم رسیدهایم. در چنین شرایطی اومانیسم غربی اعم از اومانیسم فلسفی و عرفانی معنای خود را از دست دادهاند. علوم انسانی هم در حال تبدیل به علوم مردمی است. بنابراین دیگر جامعه با آن ساختار جامعهشناسی وجود ندارد و مردمشناسی و ارتباطات جای آن را گرفتهاند. الآن مردم و ارتباطات و شبکههای اجتماعی حرف اول را میزنند. وقتی جامعه و فلسفه وجود نداشته باشد، سیاست هم وجود ندارد. به عبارت دیگر، امروز سیاست به معنای قدیماش دیگر وجود ندارد و این را رهبران کشور باید بدانند. چون ممکن است ظرفیتهای کشور را از دست بدهند. ما امروز فهم ظرفیتها و تحولات تکنولوژیک زمانه و فهم تحولات علوم اجتماعی و انسانی را نداریم و چون این فهم را نداریم نمیدانیم که چه اتفاقی درحال رخدادن است و نسبت به آنها جاهل هستیم، احساس ترس میکنیم و به همین دلیل دچار دستپاچگی و دخالتهای بیجا میشویم.
او درخصوص مردمی بودن و نقش اصلی مردم از ابتدای انقلاب تاکنون گفت: از همان ابتدای انقلاب ماجرای ورود مردم به رویدادها را داشتیم که نمونه آن حضور در تشییع شهید بهشتی بود. امروز جریان رویداد غدیر که انقدر خارجیها را کلافه کرده، به این دلیل است که خودشان میدانند این مردم هستند که آمدهاند و بنیان جمهوری اسلامی تا چه حد مردمی است. در ایران حزب شکل نگرفت. دموکراسی ایران برخلاف دموکراسی حزبی نخبگی غربیها، مشارکتی است و این خیلی بحث جدی است. اینکه الآن امریکا در بحث دموکراسی حزبی شکست میخورد و افرادی مثل ترامپ روی کار میآیند نشان دهنده یک مسأله جدی است. بنابراین ما از این لحاظ خیلی از آنها جلو هستیم چون مردمی هستیم. بنابراین وقتی مردم برای جشن غدیر به خیابان میآیند، آنها متوجه هستند که چه اتفاقی در ایران روی میدهد. امروز خود مردم در این فضای رسانهای هویتیابی میکنند و از طریق جمع و مناسکهای مختلف است که این اتفاق میافتد.
گفتن این نکته مهم است که در موازنه آسیایی در آینده بین چین اقتصادی و روسیه نظامی، ایران بعد فرهنگی قوی خود را دارد و این نکته را روسیه و چین به خوبی فهم کردهاند. حتی مسیحی ارتدوکس یا آمریکای لاتین میخواهد شهادت حضرت مسیح را با شهادت امام حسین زنده کند. این یک بحث بسیار مهم و جدی است که مبدأ آن هم ایران است. لذا باید این مسأله را به خوبی بفهمیم.
بنابراین مردم ما جلو هستند و آنها هستند که در حال هدایت همه چیز هستند. حوزههای علمیه ما، دانشگاههای ما، سیاستمداران ما همه پس هستند و این مردماند که جلو هستند. این خود در انقلاب اسلامی شروع شده و ساختار آن تا به امروز جلو آمده است و این همان چیزی است که ما باید آن را بفهمیم.
گزارش از: فریبا رضایی