بررسی ابعاد اجتماعات دینی ـ فرهنگی در دوران پساکرونا؛ بررسی جشن غدیر۸
هشتمین نشست تخصصیِ «بررسی ابعاد اجتماعات دینی ـ فرهنگی در دوران پساکرونا؛ بررسی موردی: جشن غدیر در تهران» یکشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۱ با حضور کمیل قیدرلو (عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) و معاون پژوهشی اجتماعی فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس)، ساسان زارع (عضو هیات علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع)) و محسن لبخندق (عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع)) و با دبیری محمدرضا روحانی (استادیار دانشگاه امام صادق (ع)) برگزار شد.
در بخش اول این برنامه کمیل قیدرلو از منظر ملاحظات سیاستگذارانه در خلق مناسک جمعی به ایراد سخن پرداخت و اظهار داشت: یکی از زوایای دید در سیاستگذاری مناسک مذهبی، میتواند افزایش سرمایه اجتماعی در جامعه باشد و بخواهد پیوندهای اجتماعی را در موضوعات ارزشمند و ریشهدار افزایش دهد و درنهایت این انسجام و همبستگی جمعی را پشت نهاد حاکمیتی قرار دهد. به همین دلیل در حاکمیت از ایجاد آیینها استقبال میشود و مسیری که مدنظر دارد این است که حکومت، به عنوان نظامی که قدرت و امکان بسیج منابع دارد، ظرفیتها و انگیزهها را کنار هم قرار دهد و یک نمود و منسک اجتماعی را شکل دهد. اما این هدف، در یک زمینه و واقعیت اجتماعی خاصی پیگیری میشود. ما درحال حاضر یک جامعه دوقلهای یا دوگونهای با نمادها، ارزشها، باورها و سبک زندگی متفاوت داریم که با هم تقابل دارند و قابل جمع نیستند. سرمایه اجتماعی در کشور مطابق گزارشهای ملی، وضع نابسامانی دارد. یعنی باور به نهادهای حکومتی پایین است. لذا در جامعه هم بیاعتمادی به حاکمیت وجود دارد و هم سرمایههای منفی. یعنی پیوندهای اجتماعی زیرسیستم که مادون جامعه ایران وجود دارد، در حال گسترش است. در چنین وضعیتی جامعه ما درحال قطبی شدن است. اینکه این مناسک بتواند شرایط وحدت جمعی را گسترش دهد، مطلوب است ولی سوال این است آیا در مسیر انجام کار، امکان دارد دچار آسیببهایی شویم که مناسک جمعی ما به ضد خود بدل شود؟ یعنی به جای افزایش سرمایه اجتماعی، منجربه کاهش آن شود؟ لذا باید ببینیم حاکمیت، توانایی و ظرفیت مداخله کردن دارد یا خیر. ما در اجرای سیاست و مداخلهکردن، مشکل داریم. توانمندی حکومت، در میزان موفقیت آن اثرگذار است. اگر حکومت به این امر توجه نکرده باشد، اولین چالش و آسیب، از همین جا شروع میشود. مداخله سیاستگذاران دولت، ابعاد مدیریتی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد که بیتوجهی به آن میتواند آفتهایی را ایجاد کند که یکی از آنها انسجامزدایی است. مثلاً در حوزه مدیریتی، زمانی که یک فعالیت مناسکی یا جمعی را بدون توجه به نهادها و تقسیمکار اجتماعی و سنتهای جامعه، توسط حکومت، دولت یا شهرداری ترتیب میدهیم، این اقدام عملاً میتواند از صورتهای موجود اجتماعی در پیگیری یا اجرای آیین، نهادزدایی کند. تجربههای پیشین ما هم آن را نشان میدهد که مساجد ازجمله آنها هستند. ما بافت مساجد را از بافت سنتی اجتماعی خود جدا کردیم و تبدیل به بافتاری کردیم که عملاً در اختیار یک نهاد حاکمیتی قرارگرفته است. پس ما با این اقدامات و با رویکرد اقتصادی- مدیریتی که به منابع و امکانات حکومتی وابستگی ایجاد میکند، جایگاه نهادی این سنتها را در جامعه از بین میبریم و جامعه را از حوزه فعالیت تاریخی و سنتی خود دور میکنیم. بنابراین این ملاحظه همواره باید وجود داشته باشد که نحوه مداخله ما زیرساختزدایی میکند یا اینکه زیرساختها را تقویت میکند؟ که پاسخ به این مسأله، به شیوه مواجهه با نهادهای اجتماعی موجود و شیوه تخصیص کمکهای مالی، برمیگردد.
او در ادامه با بیان اینکه طرح مسائل مذهبی حساسیتبرانگیز، میتواند شکافها را در جامعه بیشتر کند، تصریح کرد: وقتی میخواهیم مناسکی را مبتنی بر یک نگاه مذهبی در جامعه بسط دهیم، از یک سو این نگاه میتواند وحدت و انسجام و سرمایه اجتماعی ایجاد کند اما وقتی جامعه، دوقلهای است و موضوع هم، یک موضوع حساسیتبرانگیز مذهبی است و ممکن است شیعه و سنی را در تقابل بیشتر قرار دهد، این مسأله میتواند مرزها و شکافها را بیشتر کند. نباید فراموش کنیم که ما با یک جامعه و با تمامی گروهها مواجه هستیم. بنابراین اینکه حرفی را چگونه بیان میکنیم، مهم است.
عضو هیأتعلمی دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه به کارکرد سیاسی این موضوع هم اشاره و افزود: اگر ملاحظه مسئولین به سمت عمومیت داشتن، غیرجناحی و غیر سیاسی بودن نرود و صرفاً به شعار یک گروه خاص و یک جریان سیاسی اختصاص پیدا کند، در این صورت این مسأله میتواند به صورت نمادین، به ضد خود تبدیل شود. یعنی به جای اینکه وحدتبخش باشد، تقابل را بیشتر کند. بنابراین ما باید از رویکردی استفاده کنیم که ظرفیت وحدتبخش را ملاک قرار دهد و از تکهتکه شدن ظرفیت اجتماعی جامعه جلوگیری کند. درواقع، عملکرد، شیوه و نحوه اجراست که میتواند تعیین کند این مناسبتها، یک مناسبت ایمانی و ملی تقویتکننده بافتهای اجتماعی باشند یا برجستهکننده نقاط افتراق.
قیدرلو با تأکید بر لزوم جامعهمحوربودن سیاستگذاری حکومتی، متذکر شد: سیاستگذاری حکومتی باید تا جای ممکن، جامعهمحور باشد. یعنی جامعه در اجرای یک سیاست، مشارکت در اقدام یا حل یک مسأله، به میدان بیاید. ظرفیت اجتماعی میتواند مستقل از اینکه چه دولتی روی کار باشد، در مسائل مختلف مشارکت کند. اما در مسائلی که جنبههای عمومیت و شمولیت کافی را ندارند، از سپردن امور به مردم باید بپرهیزیم. در مسألهای مثل غدیر که حساسیت مذهبی دارد، بافت تقابلی جامعه پررنگ خواهد شد. در این زمینه دولت باید از جهت راهبری و هدایت جهت تقویت جنبههای وحدتبخش مداخله کند. اما اینجا تعارضی پیش میآید و آن، لزوم مداخله دولت در مسائل با قابلیت تندشدن و توانمندی پایین حاکمیت در مداخله است. فکر میکنم محتوای ولایت اهل بیت در جشن غدیر بهعنوان یک مبنای مورد وثوق ملی و مذهبی در ایران، جای کار کردن دارد و از طرف دیگر، این ظرفیت میتواند توسط نهادی که مدنی است و میتواند بین جامعه و حکومت نقش وحدتبخش ایفا کند، راهبری شود. لذا در جشن غدیر باید هم سهم جامعه و هم سهم حاکمیت را جدی بگیریم؛ دوگانهای که میتواند تضادهایی داشته باشد. لذا برای حل این مسأله، به نهادسازی اجتماعی- حکومتی هم نیاز داریم. بهگونهای که جمعی از واسطههای مدنی، اجرای سیاستها را برعهده بگیرند تا از جنبههای پررنگ شدن تضادافزا جلوگیری و از جنبههای وحدتزای ولایی استفاده کنند.
محسن لبخندق دومین سخنران این برنامه از یک منظر ترکیبی برای تلاقی دو منظر دینی و بعد اجتماعی فرهنگی به پدیده جشن غدیر نگاه کرد و با استفاده از کلمه «سنت» در تشریح آن گفت: از دید شارع و از منظر دینی، مقوله سنتگذاری، ملک طلق شارع است. یعنی کسی که اولاً و بالذات، صلاحیت سنتگذاری دارد، شارع است. سنتهای دینی دو دسته هستند؛ سنتهایی که در قرآن و سیره معصومین هستند و ما آنها را تداوم میبخشیم و سنتهایی که غیرمحصورند ولی میتوانند بهعنوان سنت دینی مورد استفاده قرار گیرند. به عبارتی ما از جانب شارع، منطقه رخصتی داریم که با رعایت چارچوبهای دین، میتوانیم سنتهایی داشته باشیم. این سنتها هم، سنت دینی محسوب میشوند.
ما میتوانیم سنتها را با استفاده از انواع شاخصها دستهبندی کنیم. برخی از سنتهای اجتماعی، بار ارزشی خاصی ندارند و بهعبارتی، خنثی و مباح هستند. مثل مدل احترام گذاشتن که که یک سنت اجتماعی متفاوت در هر کشوری است. برخی از سنتها میتوانند فراتر از مباح، ممدوح و موردتأیید باشند. یعنی فضیلت محسوب میشوند. بهعبارت دیگر، اگرچه ممکن است سنتی باشد که ما آن را با خلاقیت خود خلق کرده باشیم، ولی شارع آن را میپسندد. شرط تأیید و تمجید شارع از سنتها، رعایت شروط و خطوط فقهی و اخلاقی است و باید با ابتنا بر حکمت دینی، از تلاقی و تعاطی عقل و شرع ایجاد شده باشند.
او با اشاره به ویژگیها و مختصات سنت موردتأیید شارع، اضافه کرد: ابتنا بر هویت فرهنگی جامعه و سنخیت سنت با فرهنگ، ازجمله شاخصههایی است که مورد تأیید نگاه دینی است. پس اگر سنتی خلق شود که با فرهنگ جامعه سنخیت داشته باشد، مورد تأیید و تمجید دین است. شاخصه دوم این است که بین ابعاد مختلف دین و دینداری، یعنی بین اندیشه و عمل، بین اعتقاد، اخلاق و شریعتمداری، میان شور و شعور، میان ظاهرگرایی و باطنگرایی، میان فرح و غم و ... توازن رعایت شده باشد. پس اگر سنتی این توازنها را در خود جمع کرد، این سنت مورد امضا و مدح دین قرار خواهد گرفت.
لبخندق سنت جشن غدیر را یک سنت موردتأیید شارع دانست و افزود: سنت غدیر، به لحاظ فقهی اخلاقی یا بایدها و نبایدهای شریعتمدارانه، پدیده رعایتکننده مرزها بود. برخی آن را به بدعت نزدیک میکنند. بدعت در آموزههای دینی جزء مواردی است که باید بهشدت با آن مقابله شود. درحالی که جشن غدیر از آموزههای دینی ما اقتباس شده و یک سنت بود نه بدعت.
یکی از مهمترین مواردی که میتواند یک منسک را به منسک قابل تأیید دینی تبدیل کند، دارابودن بودن وجه عقلانیت و حکمت دینی و تناسبش با هویت فرهنگی جامعه است. جامعه ایرانی یک هسته هویت ایرانی شیعی دارد. فرهنگ جامعه ایران از تلاقی و تضارب ایرانیت و اسلامیت شکل گرفته و ماجرای غدیر و ولایت، با هردو رکن نسبت وسیعی دارد. ازسوی دیگر، وقتی برخی از توصیههای دینی خود مثل غدیر را متناسب با فرهنگ روز خود زنده میکنیم، درواقع یک اقدام حکیمانه انجام میدهیم.
نکته بعدی این است که مناسک جمعی ما غالباً درحاشیه محرم و شهادت حضرت سیدالشهدا و همراه با غم بود و مناسک توأم با شادی فرمیافته کمتر داشتیم. مناسک امسال، به نوعی تعادل میان شادی و غم را برقرار کرد.
عضو هیأتعلمی دانشگاه امام صادق (ع) با تفکیک آسیبهای مناسک به دو دسته آسیبهای ذاتی و آسیبهای مربوط به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه، آسیب اصلی را از جنس گروه دوم دانست و خاطرنشان کرد: هر سنتی حتی سنت برآمده از جانب معصوم هم، میتواند دچار آسیبهایی شود. بنابراین طبیعی است که به این قبیل سنتها هم که برآمده از یک خلاقیت ذهنی هستند، آسیبهایی وارد شود. لذا سیاستگذار در این مرحله باید فهم و درک خوبی از این آسیبها داشته باشد. برخی از این آسیبها میتواند متعلق به ذات برنامه و برخی هم ناشی از بافت فرهنگی و اجتماعی باشد. جشن غدیر به دلیل رعایت خط قرمزهای دینی، آسیب ذاتی نداشت. بیشتر آسیبها، مربوط به شرایط و بافت اجتماعی و فرهنگی ماست. یکی از مهمترین چالشهای فرهنگ معاصر ما، التقاط با فضای مدرن است که باعث شده بسیاری از پدیدههای دینی ما، کالایی شود. برخورد سطحی با پدیدههای دینی، یکی از چالشهای زیست فرهنگ معاصر است. لذا ما با فرمهای جدیدی از دینداری مواجهایم که تعادل و توزان منطق دینی در آنها رعایت نمیشود. ما ظاهراً با یک دینداری غیرعمیق و معنویت کاذب و فریبنده روبرو هستیم. بنابراین عمده آسیبهایی که میتواند دامن سنت اجتماعی فرهنگی وضعشده را بگیرد، از جنس آسیبهایی است که ما در شرایط معاصر، در وضعیت دینداری خود داریم. لذا این مناسکی که خلق میشوند، میتوانند برخی به از شاخصها و المانهای دینداری در عصر حاضر یعنی دینداری ظاهرگرایانه، دامن بزنند.
لبخندق در پایان، راهکار حل این مسأله را در گره زدن این سنت با نهجالبلاغه دانست و متذکر شد: سیاستگذار ما باید به این آسیبها توجه جدی کند. مهمترین سرمایهای که میتوانیم از درون متن ولایت امیرالمومنین به آن توجه کنیم، گره زدن این سنت اجتماعی با نهجالبلاغه است که در این صورت، ظاهر و باطن و عمل و معرفت، در کنار هم خواهند بود. اگر این رویداد به پویش نشر و پمپاژ معارف نهجالبلاغه، سخنرانمحورشدن به جای مداحمحورشدن و ... گره بخورد، میتوان آن را از خیلی از آسیبها حفظ کرد و به آن فرم عاقلانهای داد. ما باید رویداد احیای غدیر را، رویداد نهجالبلاغهخوانی بدانیم. بنابراین میتوانیم از سالهای آینده، غدیر را همزاد نهجالبلاغه کنیم. چون نهجالبلاغه در میان ما مهجور است و باید از این ظرفیت اجتماعی برای رفع این هجران استفاده کنیم.
در بخش پایانی برنامه، ساسان زارع با مروری اجمالی بر فرآیند شکلگیری رویداد جشن غدیر اذعان کرد: تعدادی از مجموعههای فعال مردمی، ایده شکلگیری جشن غدیر را مطرح کردند. چند هیئت تهران این ایده را مطرح کردند که بهشدت مورد استقبال هیئات دیگر هم قرار گرفت و درنهایت آن را با نهادهای واسط حاکمیت مطرح کردند. بنابراین اینطور نبود که این ایده در یک اتاق فکر ایدهپردازی خارج از مجموعهها و نهادهای مردمی شکل گرفته باشد.
مقام معظم رهبری بارها هشدار دادند که مردم در میدان باشند و نهادهای حاکمیتی و دولتی تصدیگری نکنند. در مراسم غدیر، جز در حوزه تبلیغات و جز در حوزه دراختیارگذاشتن زیرساخت و هماهنگیهای امنیتی و نظامی و ترافیکی، هیچ ردپایی از نهادهای حاکمیتی و دولتی دیده نمیشود. میزبان مراسم، ۶۰۰ موکب مردمی بودند که اسم و مشخصات آنها منتشر شده است. این نوع از هماهنگی عملیاتی در حوزه فرهنگی ولو بهصورت اقتضایی و مناسبتی، اتفاق جدیدی بود که در آن سازمان تبلیغات، شهرداری، صداو سیما و ... در یک هماهنگی کامل، کمک کردند که این اتفاق بیفتد. ما در این مراسم، اسم، نشانه یا گزارشی از مجموعه حاکمیتی نمیبینیم. برنامه بهگونهای برگزار شده که کسی نمیتواند بگوید، من برگزارکننده بودم و هیچکس هم نمیتواند بگوید، من نقشی نداشتم. یعنی همه بودند و هیچکس نبود. این سطح از بلوغ و هماهنگی برای بار اول رخ داد. قطعاً مشکلاتی در اجرا خصوصاً حوزه ترافیکی وجود داشت اما اگر بخواهیم انتقادهای برخی از افراد را انجام دهیم، به این معناست که دیگر کاری انجام ندهیم.
او با طرح این سوال که آیا جشن غدیر با محوریت امیرالمونین (ع) میتواند قابلیت دوقطبیشدن داشته باشد؟، افزود: عید غدیر با موضوع و محوریت علی (ع) چطور میتواند بستر دوقطبیشدن شود! فقط احتمالاً با جریان تکفیری این قابلیت را پیدا کند وگرنه کیست که در جامعه شیعی دچار چنین قطبیتی شود؟!
عضو هیات علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع) شکلگیری هر تجمعی حول دال عظمت در پدیدههای اجتماعی را، سند افتخاری برای جمهوری اسلامی ایران دانست و گفت: برخیها میگویند نظام ممکن است از این تجمعات بهرهبرداری کند. من از این تحلیل، متحیرم. این جشن در بستر جمهوری اسلامی شکل گرفته است. شک نکنید که هر تجمعی که حول دال عظمت در پدیدههای اجتماعی شکل بگیرد، سند افتخاری برای جمهوری اسلامی است و جمهوری اسلامی باید از آن استفاده کند. این را نمیفهمم که حاکمیت نباید از این جریان استفاده کند. اتفاقاً این بستری است که حاکمیت فراهم کرده و باید هم از آن استفاده کند. این حرکت دقیقاً نقطه مقابل جریانی است که سالها جامعه ایران را دینگریز معرفی کرده است. در روز عید غدیر، ۳ میلیون نفر در این مراسم به عشق امیرالمومنین شرکت کردند. مراسمی که میزبان آن، جریان مذهبی بود و مردم خود را بخشی از این جبهه و جریان میدانستند که در آن شرکت کردند.
گزارش از: فریبا رضایی