ذائقه مخاطبان تئاتر در دهه ۹۰

ذائقه مخاطبان تئاتر در دهه ۹۰

نشست «ذائقه مخاطبان تئاتر در دهه ۹۰» از سلسله‌نشست‌های دومین نمایشگاه کتاب و دستاوردهای پژوهشی مراکز فرهنگ‌پژوهی کشور، دوشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۱ با حضور محمود ترابی‌اقدم (دانش‌آموخته دکتری پژوهش هنر) و با دبیری زینب محمودیان برگزار ‌شد.

محمود ترابی‌اقدم در ابتدا با بیان اینکه مخاطب‌شناسی هنر، یکی از اولویت‌های اساسی در جامعه کنونی ایران است، درباره اهمیت این مسأله گفت: بحث مخاطب‌شناسی هنر، اعم‌از هنرهای نمایشی و هنرهای غیرنمایشی، یکی از اولویت‌های اساسی در جامعه کنونی ایران محسوب می‌شود. در سازوکار اقتصاد هنر، یک پایه اصلی و وجه مهم، گونه‌شناسی، رفتارشناسی و بررسی ذائقه مخاطبان است. بر این اساس، شناخت ذائقه مخاطبان تئاتر دغدغه من در این پژوهش بود که در آن سعی کردم به ابعاد و مولفه‌های حاکم بر ذائقه مخاطبان و همچنین، علل و عوامل این مسأله بپردازم.

او با اشاره به مسأله و روش پژوهش، افزود: نهاد تئاتر در سپهر هنری و فرهنگی امروز، برای جذب و حفظ مخاطبان گذری و عمق‌بخشی و تأثیرگذاری بر مخاطبان وفادار، نیازمند کشف، احصاء، تحلیل و تبیین تغییرات رفتاری، نیازها و علایق سطوح و لایه‌های مخاطبان است. به همین‌دلیل در این پژوهش سعی کردم ضمن توجه به مخاطبان گذری و مخاطبان وفادار، از طریق مصاحبه‌ با بیننده‌های تئاتر حرفه‌ای و نیز کارشناسان این حوزه، به یک الگوی رفتاری ثابت در نحوه جذب مخاطبان به یک تئاتر دست یابم که این کار را با پاسخ به دو سوال درباره ابعاد و مولفه‌های ذائقه مخاطبان تئاتر با تأکید بر نمایش‌های پرفروش در دهه ۹۰ و نیز، علل و عوامل شکل‌گیری این ذائقه براساس روندهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، هنری و اقتصادی، انجام دادم. در این پژوهش، از دو روش تحلیل محتوای کیفی و مصاحبه نیمه‌ساختاریافته با صاحب‌نظران استفاده کردم که در مرحله اول، سه مجموعه تئاتر شهر، ایران‌شهر و رودکی انتخاب شدند و در روش دوم، با ۱۵ نفر از اهالی تئاتر اعم‌از دانشگاهی، اجرایی و هنرمند، مصاحبه کردم.

این پژوهشگر، ابعاد و مولفه‌های تأثیرگذار در جذب مخاطبان تئاتر را به دو دسته عناصر درونی و بیرونی تقسیم و درباره عناصر درونی ابراز کرد: عناصر درونی تئاتر، مواردی چون بازیگری، کارگردانی، موسیقی، نمایشنامه، ژانر و طراحی صحنه را شامل می‌شود که بعضی از این عناصر، در مولفه‌های مضمونی-محتوایی قرار می‌گیرند و برخی هم، در حوزه فرمی و ساختاری مثل بازیگری و کارگردانی. عناصر بیرونی هم شامل تبلیغات، سالن اجرا و زمان اجراست. از عناصر درونی تئاتر، مهم‌ترین عنصر برای مخاطب عام، بازیگر و بازیگری است و برای مخاطب حرفه‌ای، کارگردان. در این خصوص می‌توان به حضور فزاینده سلبریتی‌های هنری به‌عنوان بازیگر نمایش‌ها و تمایل به استفاده از تعداد بازیگران زیاد در تئاترهای مجلل، اشاره کرد. درخصوص موسیقی، براساس تحلیل محتوا و مصاحبه‌های انجام‌شده، ۳ عامل باعث شد اجراهایی که همراه با موسیقی بودند، بیشتر مورد اقبال مخاطبان قرار گیرند که عبارتند از: علاقه مخاطب به مشاهده همزمان تئاتر و موسیقی، جذابیت و هیجان تماشای زنده به‌ویژه به‌صورت ارکستر و صرفه‌جویی اقتصادی برای مخاطب در تماشای هردو، تنها با تهیه یک بلیط. موضوع دیگر در میان عناصر درونی، بحث نویسنده و نمایشنامه است که ما درواقع در دهه ۹۰، با افت نویسندگی و نمایشنامه‌نویسی مواجه هستیم و نویسندگان حرفه‌ای، خیلی کم در دامن تئاتر ایران تربیت شدند. مولفه بعدی، طراحی صحنه، طراحی لباس، نورپردازی و گریم است که همه آثار مورد بررسی، در این زمینه‌ها برای مخاطبان خیلی جذابیت داشتند. درواقع حضور در این فضاها برای مخاطب عام، مفرح است و این موارد، از مولفه‌های جذب مخاطبان عام محسوب می‌شوند. یکی دیگر از عناصر درونی تئاتر، موضوع ژانر است که ما با سه ژانر پر تقاضای کمدی، موزیکال و ملودرام اجتماعی خانوادگی در این دهه مواجه بودیم.

او با اشاره به عناصر بیرونی اضافه کرد: در این پژوهش، تبلیغات، سالن اجرا و زمان اجرا، سه مقوله مهم در میان عناصر بیرونی هستند. تا قبل از دهه ۹۰، تبلیغات آنچنانی را در تئاتر شاهد نیستیم اما در این دهه بعد از گسترش Instagram، این تبلغیات در فضای مجازی بیشتر شد. به‌طوری‌که خیلی از مخاطبان عام، از طریق تبلغیات فضای مجازی، جذب تئاتر شدند. هم‌چنین در این دهه، تبلیغات در رسانه‌هایی مثل تلویزیون، رادیونمایش و حتی روزنامه‌ها هم، دیده می‌شود. در موضوع سالن اجرا هم، مسائلی چون هزینه بلیط و فرهنگ خاص هر تماشاخانه با مخاطبان خاص مطرح است. در زمان اجرا هم، مقولاتی چون همزمان نبودن با ساعات طرح ترافیک و آلودگی هوا موثر بودند.

ترابی‌اقدم در اشاره به علل و عوامل شکل‌گیری این ذائقه و ترویج و تثبیت آن‌ها، به علل مدیریتی- سیاسی، اجتماعی-فرهنگی، هنری، اقتصادی و تکنولوژیکی- رسانه‌ای اشاره کرد که تقلیل بودجه تئاتر دولتی و کاهش حمایت دولتی از گروه‌های نمایش، تحول در سبک زندگی و تمایل گروهی از مخاطبان به مشاهده تئاترهای پر زرق و برق، واکنش سریع تئاتر به تغییرات اجتماعی در مقایسه با سینما، افزایش تعداد نمایش‌ها و کاهش غنای محتوایی اکثر نمایش‌ها و غلبه وجه سرگرمی بر وجه فلسفی، ادبی، جامعه‌شناختی و روان‌شناختی نمایش‌ها ازجمله آن‌ها بود.

او در پایان پیشنهادهای کاربردی و راهبردی خود را در برطرف کردن ضعف‌ها و بهبود این وضعیت، در سه ضلع نهاد مدیریت، نهاد هنرمندان و نهاد مخاطبان، قابل ارائه دانست.


گزارش از: فریبا رضایی



برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید