نماهنگ‌های مذهبی و هویت مذهبی کودک و نوجوان

نماهنگ‌های مذهبی و هویت مذهبی کودک و نوجوان

نخستین نشست از سلسله نشست‌های «نماهنگ‌های مذهبی و هویت مذهبی کودک و نوجوان»، شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ با حضور حسین دی‌پیر (کارشناس موسیقی و مسئول ارزیابی برنامه‌های موسیقایی دفتر موسیقی سازمان صدا و سیما)، آمنه اسماعیلی (کارشناس زبان و ادبیات فارسی)، مریم کثیری (دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، کارشناس رسانه) و دبیری علی مومنی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار ‌شد.

حسین دی‌پیر در بخش اول این برنامه به برخی خصوصیات و کارکردهای نماهنگ‌ها اشاره و تصریح کرد: نماهنگ‌ رسانه قدرتمندی است که تمام هنرها را در خود جمع کرده و می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان، پیام عمیقی را به کودکان منتقل کند. این رسانه بعد از انقلاب خیلی در باب کودکان قوت گرفت. امروز بخشی از این نماهنگ‌ها تقلید صدر در صدی از الگوهای غربی هستند و با فرهنگ ایرانی خیلی فاصله دارند. گاهی هم در برخی از آن‌ها شعر با اجراکننده آن سنخیتی ندارد؛ یعنی یک بزرگسال شعر آن را اجرا می‌کند و همین باعث می‌شود که کار از طبیعت خود خارج شود؛ در حالی که اگر کودک که معصومیت بیشتری دارد آن را بخواند، اثرگذاری بیشتری خواهد داشت. یکی از دلایل موفقیت سرود سلام فرمانده این بود که زبان دهه هشتادی‌ها و دهه نودی‌ها بود. هرچند این کار به لحاظ صنایع شعری ایرادات بسیار داشت ولی به‌لحاظ مضمون پرمایه بود و توانست تعداد زیادی را جذب کند.

او در ادامه به سوالی درباره امکان اثرگذاری نماهنگ‌ها در تغییر اذهان و تربیت دینی، پاسخ مثبت داد و افزود: نماهنگ‌ها می‌توانند خیلی قوی باشند و اثرگذاری بالایی داشته باشند؛ همان‌طور که گروه سرود آباده در سال ۶۶ جامعه را منقلب کرد و جبهه‌های جنگ از فرماندهان تا پایین‌ترین اقشار جامعه را تحت‌تأثیر قرار داد.

این کارشناس موسیقی درباره ارتباط کار کودکانه با تربیت مذهبی اظهار داشت: ارتباط کار کودکانه با تربیت مذهبی این است که بیان کودکانه خیلی معصومانه است. ادبیات کودک می‌تواند بزرگسالان را هم به دنیای کودک بکشاند. دو نوع کار کودکانه داریم؛ محصولی که کودکان برای خود و محصولی که بزرگسالان برای کودکان تولید می‌کنند. هر بزرگسالی نمی‌تواند با کودک ارتباط برقرار کند. بزرگسالی که کودک درونش خیلی قوی باشد، می‌تواند این ارتباط را برقرار کند. خصوصیاتی چون پاکی احساس، آزادگی و آزادمنشی و رهایی از تعلقات برای تولید کار کودکانه نیاز است. تربیت به مربی برمی‌گردد. ما در ادبیات مذهبی واژه‌ای به نام «رب» را داریم که معنای تربیت از دل آن بیرون می‌آید. اگر ما این ارتباط را با خالق و مربی خود داشته باشیم، آن کودک معصوم در درون ما رشد می‌کند. خیلی از شعرایی که برای کودک شعر می‌گویند، در این مسیر قرار می‌گیرند.

دی‌پیر در پایان سخنان خود از فقدان وحدت‌رویه در ساخت نماهنگ‌ها انتقاد کرد و گفت: با وجود استعداد زیاد در زمینه ساخت کلیپ و نماهنگ، وحدت‌رویه‌ نداریم. جامعه سرودی ما متولی ندارد و برخلاف مربیان که پای کار هستند، سیاست‌گذاران ما پای کار نیستند. لازم است سیاست‌گذاران تمامی کسانی را که در این زمینه شناخته شده و فعالیت می‌کنند، در یک مجموعه قرار دهند و مطابق نظر کارشناسانه آن‌ها عمل کنند.

آمنه اسماعیلی سخنران دوم این نشست موسیقی را در خدمت مفهوم دانست و با تأکید بر ادبیات فاخر در نماهنگ، اذعان کرد: با توجه به اینکه در نماهنگ، موسیقی در خدمت مفهوم قرار می‌گیرد، نماهنگ مذهبی اثری فاخر محسوب می‌شود چون ما از آن طریق، یک مفهوم فاخر را به مخاطب منتقل می‌کنیم. سرود «سلام فرمانده» ملودی و بند اثرگذار داشت اما ایهام را وارد شعر کودکانه کرده بود. این ایهام باعث می‌شود اثرگذاری، مقطعی باشد و برد ملودی بر برد مفهوم غلبه پیدا کند. از طرف دیگر ما در نماهنگ با ترانه مواجه هستیم و ترانه یعنی زبان صریح و ساده که وقتی روحیه کودکانه در آن باشد، اثرگذاری خود را بیشتر می‌کند. در شعر «دفتر نقاشی» و «با مادرم راهی می‌شوم روضه» منطق کودکانه موج می‌زند که قصد نماهنگ مذهبی هم همین است. منطق با شعر فاخر کودکانه باید به‌خوبی ترکیب شود که با استفاده از ادبیات سخیف یا ادبیات کوچه و بازار نمی‌توانیم به آن دست یابیم. ما در نماهنگ به دنبال فرهنگ‌سازی هستیم؛ بنابراین نوع ادبیات آن باید ادبیات فاخر باشد.

او در ادامه به لزوم توجه به برخی ملاحظات در تولید نماهنگ اشاره و اضافه کرد: امروز تشتت آراء در میان نوجوانان وجود دارد که دائم در حال پر رنگ‌شدن است؛ اما نقطه مشترکی به نام «وطن» وجود دارد که معتقدند همه در یک خاک زندگی می‌کنند. اگر شاعر از این نقطه مشترک استفاده کند، می‌تواند شعری بسراید که کارکرد وحدت داشته باشد. ما باید کار خوب با تکیه بر نقاط مشترک تولید کنیم تا ماندگار و همگانی شود. باید همه طیف‌های جامعه را در نظر بگیریم و مراقب باشیم با کارمان نفرت‌پراکنی نکنیم و عده‌ای را از خود دور کنیم.

در ادامه مریم کثیری از تأثیر آوا بر رشد هوش شناختی کودک سخن گفت و اظهار داشت: نغمه و آوا کارکرد مهمی در رشد هوش شناختی کودک دارد. موسیقی و آوا به قدری در روح و روان و تربیت کودک اثر می‌گذارد که دین مرزی بین حرام و حلال آن می‌گذارد. یکی از هوش‌های هشت‌گانه گاردنری، هوش موسیقایی است که اگر به‌درستی در کودک رشد نکند، تعادل شناختی در کودک رخ نمی‌دهد. موسیقی دو بعد فردی و اجتماعی دارد که بعد فردی آن ناظر بر هوش هیجانی و شناختی و بعد اجتماعی آن کارکرد وحدت‌گرایانه و احساس شور در مخاطب دارد.

او در تأکید بر اهمیت مخاطب‌شناسی در تولید نماهنگ گفت: در نماهنگ یا بر اساس سلیقه کار تولید می‌کنیم یا به دنبال ذائقه‌سازی هستیم که در حالت اول باید ناظر بر ذائقه ادبیات دهه هشتادی‌ها کار تولید کنیم و در حالت دوم، باید بدانیم برای مخاطبان شبکه پویا که احتمالاً رگه‌هایی از اعتقادات مذهبی دارند، کار تولید می‌کنیم که در این حالت باید هر دوی ذائقه‌سازی و سلیقه را در نظر بگیریم.

این کارشناس روانشناسی تربیتی در ادامه یکی از کارکردهای نماهنگ را تخلیه هیجان دانست و ابراز کرد: در روانشناسی گفته می‌شود که افراد باید به فراخور سنشان تخلیه هیجان شوند که در این میان، کودک زیر ۷ سال، کودک بالای ۷ سال و نوجوان از هم تفکیک می‌شوند. اگر هر کدام از این گروه‌های سنی بر اساس ویژگی‌های رشدشناختی خود تخلیه هیجان مثبت نکنند، لاجرم دچار تخلیه هیجام منفی و کاذب خواهند شد. بنابراین یکی از کارکردهای مهم نماهنگ، تخلیه هیجان است. در این خصوص چیزی که اهمیت می‌یابد، محتوای نماهنگ است. ما چندین سال است که می‌خواهیم دین را به‌واسطه اصول عقاید اجرا کنیم که ثمره آن، تلقی‌های ناروا از دین شده است. کودک دوره دبستان در مرحله عینیت‌گرایی است و قدرت تفکر انتزاعی ندارد؛ بنابراین قدرت استدلال هم نخواهد داشت. ما نمی‌توانیم در نماهنگ آموزش اصول عقاید برای کودک داشته باشیم؛ چیزی که باعث می‌شود «سلام فرمانده» فقط حفظ شود. ما نیاز داریم ریشه‌های دین را بر اساس حب و محبت در کودکان شکل دهیم چون این دوره در کودکان، دوره محبت و عاطفه است. در روانشناسی گفته می‌شود که اگر چیزی تازگی داشته باشد، یاد گرفته می‌شود. ما آنچنان مبانی و عقاید دینی را دستمالی می‌کنیم و به کودک می‌خورانیم که وقتی به دوره نوجوانی می‌رسد، دیگر چیزی براش تازگی ندارد. کودکانی که از بچگی به اصول دینی احساس تعهد می‌کنند، به دلیل عدم رشد قوه پرسش‌گری در آن‌ها، دچار هویت پیش‌رس می‌شوند و همین باعث می‌شود برخی از آن‌ها در نوجوانی از این اصول روی‌گردان شوند. بنابراین باید علاوه بر وجود شور در نماهنگ، باید عقلانیت خاصی هم در آن‌ها باشد.

کثیری در پایان با بیان اینکه هر چیزی با سیاست‌گذاری درست نمی‌شود، درباره برخی الزامات تولید نماهنگ خاطرنشان کرد: گمان نکنیم که هر چیزی با سیاست‌گذاری درست می‌شود مگر اینکه در مواردی چون تعیین رده‌بندی سنی برای نماهنگ، مخاطب‌شناسی و ... باشد. در تولید نماهنگ به راحتی می‌توان با تولید چند اثر فانتزی‌سازی کرد ولی الگوسازی با تولید چند اثر اتفاق نمی‌افتد. الگو زمانی خلق می‌شود که بتوانیم ۳۶۰ درجه برای آن تصویر کنیم. الگو خصلت‌هایی دارد که باید آن‌ها را به المان‌های تولید رسانه‌ای تبدیل کنیم. مثلاً زن ایرانی اسلامی خصوصیات زیادی چون توانایی حل مسئله، صبر، مسئولیت‌پذیری، فداکاری و ... دارد که ما باید با توجه به آن‌ها اثر تولید کنیم. همچنین ما می‌توانیم زیبایی زنی که به غنای عاطفی رسیده و می‌تواند دختر خوب، همسر خوب، همکار خوب و فرد سالمی در جامعه باشد را به تصویر بکشیم و آن را تبدیل به الگو کنیم. امروز فضای نماهنگ به ولنگاری تربیتی رسیده و افراد سازنده کسانی هستند که از تربیت کودک چیزی نمی‌دانند.


گزارش از: بهاره رضایی




برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید