ظرفیتهای فرهنگی عشایر در آمایش فرهنگ کشور
هفتمین نشست تخصصی از سلسله نشستهای الزامات نظری آمایش فرهنگ در ایران با عنوان «ظرفیتهای فرهنگی عشایر در آمایش فرهنگ کشور» دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲ با حضور اصغر طهماسبی (عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی) و دبیری مهدی اکبری گلزار (مسئول دبیرخانه تدوین سند آمایش فرهنگ کشور) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این نشست اصغر طهماسبی ضمن تعریف فرهنگ عشایری به تغییر اقتصاد عشایری اشاره و تصریح کرد: فرهنگ عشایر یک سیستم زیستی با ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است که در طول هزاران سال با شناخت آنها از ظرفیتهای جغرافیایی ایران و منابع محیطی کشور برای استفاده از منابع طبیعی شکل گرفته است. سبک زندگی عشایر مبتنی بر سادهزیستی است و همین مسئله، نوعی وارستگی در آنها ایجاد میکند. البته امروزه کمی این سبک زندگی تغییر کرده و عشایر سعی میکنند حداقل وسایل اولیه مثل یخچال برای اسکان ثابت خود داشته باشند. امروز اقتصاد عشایری از اقتصاد معیشتی به اقتصاد بازاری تغییر کرده است. قبلاً تولید عشایر کاملاً معیشتی بود یعنی تعداد دامها برای مصرف عشایر و بقیه برای فروش در بازار بود اما امروز عشایر گوشت و نان مصرفی خود را از شهر میخرند. در اقتصاد عشایری، دامداری داشتی و دامداری پرواری، هزینههای نگهداری، چرای دام، علوفه مکمل و پرواربندی، فروش دام، محصولات لبنی و صنایع دستی وجود دارد.
او با اشاره به مختصات جغرافیایی کشور و پیوند زندگی عشایر با آن، افزود: کشور ما در کمربند خشکی قرار گرفته و با کمبود بارندگی مواجه است. از منظر تپوگرافی هم مناطق کشور به بخشهای کوهستانی، دشت و تپهها تقسیم میشوند. بهواسطه این شرایط کوهستانی، دو نوع آبوهوای سرد کوهستانی و مناطق پر باران حاشیهای داریم. این شرایط باعث شده اراضی کشاورزی کشور محدود و بر اساس آمار سال ۱۴۰۰، حدود ۱۵ میلیون هکتار باشد که از این مقدار، ۱۱ میلیون آن کشت میشود. در مقابل، اکوسیستم مرتعی ما غالب و سطح مراتع ۸۴ میلیون هکتار است که زندگی عشایری هم برای بهرهبرداری از آنها شکل گرفته است. عشایر این واقعیت را درک کرده و با آگاهی از پتانسیل مراتع، سالیان سال است که علیرغم سیاستهای تختقاپو و اسکان، همچنان آن را ادامه میدهند؛ هرچند امروز نوع کوچ و حتی شیوه تولید عشایر تغییر کرده است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی در ادامه به توضیح برخی ویژگیهای زندگی عشایر پرداخت و اذعان کرد: یکی از ویژگیهای جالب عشایر، تعیین نقش و وظایف بین اعضای خانواده است که کوچک و بزرگ و زن و مرد در تأمین معیشت خانواده نقش دارند. این ارتباط تنگاتنگ طبیعت و دام باعث میشود آنها لحظه به لحظه از وضعیت عرصه با خبر باشند. این فرهنگ عشایر در قالب نظام تولید تعریف و در طول سالیان دراز، در آن تنیده شده است. فرهنگ عشایری ترکیب در هم تنیدهای از سیستم اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است که سیاستگذار توسعه اگر به این بخش از فرهنگ توجه نکند، نمیتواند برنامه دقیقی برای این عرصهها داشته باشد. فرهنگ عشایری برآمده از یک کار اجتماعی گروهی است که تعاملات اجتماعی آنها را رقم میزند. شرایط سخت کوهستانی و وضعیت آبوهوایی نیازمند یک کار جمعی است. کوچ عشایر از جمله این کارهاست که نیازمند کنترل دام در مسیر، کنترل راه و امنیت آن، اسکان و ... است. این موضوع هر ساله بسته به میزان بارندگی و مراتع ایجادشده، شکل، زمان، ابزار و مسیر کوچ را تغییر میدهد. چرای دام هم دومین کار جمعی است که در آن انواع و اقسام دام اعماز آبستن، پروار و ... را از هم جدا میکنند و هر کس مسئول چرای آنها در منطقه خاص برای دادن علوفه مخصوص به خودشان میشود. مدیریت مراتع و چرای دام دارای اهمیت زیادی است و مسائلی چون محل، مدت و شدت چرا در آن اهمیت مییابد. این موارد تنها بخشی از ویژگیهای زندگی عشایر است که باید مورد توجه قرار گیرد.
طهماسبی در بخش پایانی سخنان خود به فرصتها و چالشهای مرتبط با فرهنگ و زندگی عشایری اشاره و خاطرنشان کرد: یکی از چالشهای عمده، زوال فرهنگ عشایری است. سند آمایش فرهنگ کشور باید به احیای فرهنگهای رو به فراموشی از جمله فرهنگ عشایری در کشور کمک کند. ما باید برای این کار برنامه داشته باشیم و داشتن برنامه هم نیازمند شناخت دقیق از جزئیات فرهنگ عشایری است. همانطور که گفته شد سیستم اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی در این فرهنگ به هم تنیده هستند که اگر یکی از آنها از بین برود، بقیه هم از بین خواهند رفت. مشکل دوم، رشد جمعیت و نیاز به تأمین امنیت غذایی است که این از مسیر حفظ زندگی عشایری میگذرد. چالش سوم، تغییرات اقلیمی و خشکسالیهاست که پیشبینی میشود به دلیل کاهش میزان بارندگی و تغییر الگوی آن، شرایط دشوارتری در آینده داشته باشیم. این شرایط نیازمند سازگاری با وضعیت جدید است که این خود، نیازمند یک الگو است. از اینرو عشایر در این زمینه ظرفیت و الگوی خوبی هستند که توانستهاند سالیان سال خود را همواره با طبیعت سازگار کنند. ظرفیت جدیدی که درخصوص عشایر شکل گرفته، گردشگری عشایری است که هم میتواند به تقویت فرهنگ، تأمین درآمد و معیشت عشایری و هم به سازگاری ما کمک کند. بنابراین برای اینکه بتوانیم از ظرفیتهای گردشگری عشایری استفاده خوبی کنیم، باید ابتدا ظرفیتهای فرهنگی آن را شناسایی کنیم که این خود میتواند در توسعه درست گردشگری عشایری کمک کند. این ظرفیتها، ضرورت تدوین سند در این زمینه را به ما گوشزد میکند.
گزارش از: بهاره رضایی