فرآيندها و عناصر اصلی جامعهپذيری دينی زنان شهری چیست؟
«فرآيندها و عناصر اصلي جامعهپذيري ديني زنان شهري» پژوهشی با بررسی مكانيسمهاي برساخت هویت دینی زنان متولد سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۵ است که ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، توسط مهریالسادات طیبینیا پژوهش شده است.
این پژوهش با مهمدانستن تجربیات دینی به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر تجربه هویتی زنانه، باتوجه به تحولات و تغییرات متعدد پس از انقلاب اسلامی، با انتخاب زنان نسل اول انقلاب، درصدد رسیدن به شناخت کاملتری از نحوه برساخت هویت دینی زنان است.
مساله اصلي پژوهش حاضر آن است تا با در نظر گرفتن هر نقطه کانونی و محوری که بتواند زنان را در مسیر تحول دینی قرار دهد، بتواند فرایند اصلی جامعهپذیری زنان را ترسیم کند. فرایندی که بتواند نقاط عطف و عناصر کلیدی مراحل مختلف جامعهپذیری دینی در هویت زنانه را توضیح دهد. در نهایت هدف اصلی، نشاندادن تصویری منسجم از نحوه برساخت هویت زنان از خلال فرایندهای جامعهپذیری بطور عام و جامعهپذيري دینی بطور خاص است.
این پژوهش در چهار بخش کلی به تحلیل فرایند جامعهپذیری دینی زنان پرداخته است: در بخش اول، ابعاد جامعهپذیری دینی در زنان از الگوی خانوادگی تا رسیدن به مرحله درونگرایی فردی، تعاملات فردی، خانوادگی و اجتماعی و در نهایت آثار و پیامدهای جامعهپذیری دینی از جمله قسمتهایی است که بطور مبسوط به آن پرداخته شده است.
در بخش دوم، تجربه دانشگاه به عنوان یک تجربه تعدیلپذیر در بستر جامعهپذیری دینی تشریح و مورد توجه قرار گرفته است. در بخش سوم، نسبت دینورزی و تجربیات روزمره به عنوان نسبتی از چالش و آرامش به بحث گذاشته شده است. بخش چهارم، دینورزی متعادل و مدرن زنانه را پایان چالش بحران دینی معرفی میکند و به بررسی وجوه مختلف این نوع دینورزی در بین افراد مصاحبهشونده میپردازد.
این مطالعه خانواده را از قویترین تقویتکنندههای هویت دینی زنان در بعد فردی معرفی میکند و در بعد اجتماعی، حضور در مدرسه و گروه همسالان را مهم تلقی میکند. با بیان اینکه دوران بلوغ و در ادامه آن عشق، ازدواج، حوادث و ... را تجربیاتی میداند که میتوانند به نوعی در برساخت و دوباره ساختهشدن هویت دینی زنان نقش داشته باشند.
این پژوهش در پایان حالت دینورزی متعادل و مدرن را بهعنوان نتیجه گزینشی خود انتخاب کرده و معتقد است زنان نوعی از دینورزی را انتخاب میکنند که نهتنها فردیت آنها را دچار اختلال نکند، بلکه بتواند از حوزه هویت اجتماعی آنها نیز محافظت کند. در این حالت، زنان بدون هیچ گونه طرد در حوزه اجتماعی، بواسطه تصوری که جامعه از حد وسط دینورزی به آنها می دهد، سعی میکنند که تا حدی به انتخابهای شخصی در دینورزی هم بپردازند.