انتقال فرهنگ در اولویت موسسات فرهنگی نیست
نشست تخصصیِ «نقش فرهنگ و رسانه در آینده عراق» سهشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۱ با حضور شیخ محمد البیضانی (مدیر عامل موسسه الهدی و مدیر شبکه شهاب)، هدی تسخیری (نماینده موسسه الهدی و شبکه شهاب در ایران) و محمدرضا پورحسین (معاون موسسه الهدی و شبکه شهاب) با دبیری محمد نصرآوری (دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی) از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، برگزار شد.
در ابتدای این برنامه فیلم سخنرانی شیخ محمد البیضانی پخش شد که او در آن، آموزش و پرورش را مایه پیشرفت و ترقی جامعه خواند و تصریح کرد: جوامع پیشرفته بر اهمیت آموزش و فرهنگ کودکان و نوجوانان پی بردهاند و بر این مبنا، برای ساخت جوامع مدرن اتکا کردهاند و این نقطه، مهمترین و حساسترین نقطه بنیادین بوده است. زیرا این امر، پایه پیشرفت و ترقی جامعه است. پس ما هیچ گزینهای جز توجه به فرهنگ و آموزش کودکان و نوجوانانمان نداریم که بر مبنای افکار و معتقدات اسلامی و امت اسلامی باشد و از نوآوریها و موفقیتهای جوامع پیشرفته نیز بهرهمند شویم. زیرا موضوع آموزش و پرورش، مایه ترقی جامعه است. لذا برای فرهنگ نسل کودک و نوجوان باید سیاستگذاری کنیم و در همایشها و نشستها و جشنوارههای مشترک، این موارد مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و مبانی فعال و جدی فرهنگی و آموزشی و تربیتی این نسل که رکن و پایه جامعه است را برنامهریزی کنیم. من همه فعالان در این عرصه را به نشستهای گسترده در زمانی نزدیک جهت بررسی این امر مهم و برای تدوین مبانی فرهنگی و تربیتی این نسل که سالها به آن توجه نشده است، دعوت مینمایم.
ما در موسسه فرهنگی «الهدی» تلاش داشتهایم سیاستهای ویژهای در راستای مبارزه با چالشها و تهاجمات فرهنگی، رسانهای و مجازی تدوین و اجرا کنیم که این سیاست، سطح فرهنگی و آگاهی نسل کودک و نوجوان را افزایش میدهد.
هدی تسخیری سخنران دوم این برنامه درخصوص زمینهها و دلایل تأسیس موسسه الهدی اظهار داشت: در زمان رژیم بعث عراق به دلیل حاکم بودن فضای اختناق بر آن، نه کودکان و نه بزرگترها فرصت فکر کردن نداشتند. بعد از سقوط این رژیم هم، به دلیل بروز اختلافات سیاسی بین احزاب و گروههای مختلف و نیز دخالتهای غربی در عراق، تمام توجهات معطوف به مباحث سیاسی و ساختار حکومتی در عراق شد و همین باعث شد حوزه کودک و نوجوان مغفول بماند. همین مسأله باعث شد با بازشدن فضای بسته عراق، کودکان و نوجوانان به ناگاه با هجوم خیلی سنگین فرهنگ غربی مواجه شوند و خود را در فضای فرهنگی به وجود آمده در عراق، گم کنند. در اغتشاشات اخیر عراق، دیدیدم که عناصر اصلی آن، جوانان بین ۱۳ تا ۲۰ سال هستند که همه آنها بعد از سقوط رژیم بعث به دنیا آمده و پرورش یافتهاند و به راحتی بازیچه دست سیاستهای غرب شدهاند و با یک تبلیغ کوچک، به خیابانها ریخته شدهاند. اینجا بود که به این نتیجه رسیدیم که برای نسل کودک و نوجوان، یک حرکت خیلی جدی شکل بگیرد. به همین دلیل دستاندرکاران موسسه الهدی که قبلاً فعالیت سیاسی و کمتر فعالیت مربوط به نوجوانان داشتند، فعالیت خود را به طور کامل به حوزه کودک و نوجوان انتقال دادند.
قبل از شروع کار، سعی کردیم مشکلات و مسائل اصلی و مهمترین نیازهای آنها را از طریق پژوهشها و نظرسنجیها بررسی کنیم. در این میان ۳ عامل اصلی در فضای کودک و نوجوان عراق مغفول مانده بود؛ امیدافزایی، خودباوری و ارتقای علمی و فرهنگی جامعه. وقتی اعضای یک جامعه امیدی نداشته باشند، برای موفقیت کشور خود هیچ گامی برنمیدارند. بعد از گذشت ۲۰ سال از سقوط رژیم بعث عراق، امیدهایی که فکر میکردند پس از این رژیم به آن دست مییابند، از بین رفته بود. از طرف دیگر، حضور کشورهای غربی در عراق، خودباوری عراقیها را از آنها گرفته بود. جامعه عراق این باور را نداشتند که «میتوانند» خودشان کشورشان را بسازند. در زمینه ارتقای علمی و فرهنگی جامعه هم، حداقل کار این بود که بتوانیم سطح فرهنگی و تمدنی عراق را به آنها یادآوری کنیم. با نگاه به این سه مقوله بود که موسسه الهدی کار خود را آغاز کرد و در این زمینه به این نتیجه رسیدیم که این موسسه برای اینکه بتواند اثرگذار باشد، باید فعالیت خود را در چند حوزه همزمان پی بگیرد مثل تولیدات صوتی و تصویری، کلیپ، سرود، سریال، انیمیشن، مسابقات و ... .
او با تشریح فعالیتهای این موسسه ادامه داد: بخشی از سیاست ما در فضای مجازی، حضور و ارتباط مستقیم با بچههاست. ما این سیاست خاص را در برنامههای برتر مثل فیسبوک، یوتیوب و اینستاگرام داریم و با بچهها از طریق باشگاه کودک و نوجوان شهاب در فضای مجازی، ارتباط نزدیک برقرار میکنیم.
علاوه بر آن، ارتباط بسیار مهمی با مدارس و آموزش و پرورش داریم و پیامهای فرهنگی و تربیتی را در قالب برنامههای شاد و مفرح برای آنها اجرا میکنیم. از طریق تولید برنامه رسانهای توانستیم این فرصت را داشته باشیم که در مدارس مختلف عراق با مذاهب و قومیتهای مختلف ارتباط داشته باشیم. برگزاری تئاتر، سینما، اجرای سرود همگانی و جشنهای تکلیف ازجمله فعالیتهای دیگر هستند که باعث میشوند بتوانیم ارتباط مستقیم با جامعه داشته باشیم. این ارتباط مستقیم به ما کمک میکند تا بفهمیم جامعه چه نیازهایی دارد و کودکان بیشتر به چه چیزهایی گرایش دارند. این موضوع در تولید محتوا به ما کمک میکند.
یکی از سیاستهای این موسسه این است که هرسال گامهایی را اجرایی کند که امسال، برگزاری اولین نمایشگاه تخصصی کودک و نوجوان در عراق در خرداد ۱۴۰۱ را داشتیم که بازتاب خیلی خوبی داشت. این نمایشگاه اولین نمایشگاه تخصصی حوزه کودک و نوجوان در عراق و شاید در کل کشورهای عربی با این حجم از فعالیت بود. در کشورهای عربی نمایشگاههای زیادی برگزار میشود ولی اکثر آنها با دید تجاری هستند که محصولات مختلف که غالباً حامل نمادهای غربی هستند، در آن عرضه میشوند. بیشتر مخاطبان شبکه شهاب و موسسه الهدی، مطابق نظرسنجیهای انجام شده، به خاطر تولید محصولاتی که خود را در آن میبینند، پیگیر شبکه هستند و با آن ارتباط برقرار میکنند. خیلی از کشورها تقاضای حضور در این نمایشگاه را داشتند که به دلیل مغایرت محصولات آنها به لحاظ فرهنگی، با درخواست آنها موافقت نکردیم. از طرف دیگر، به دلیل اینکه گروههای نمایشی و گروههای سرودی که در عراق تولیدات سالمی دارند، فضای مناسبی برای ارائه ندارند (در میان گروههای رقص مبتذل و موسیقیهای ناهنجار)، این نمایشگاه فرصتی برای آنها فراهم کرد تا خودشان را معرفی کنند و نیز با مدارس مختلف برای برگزاری جشنها و اجراهایشان توافق کنند.
بهطور کلی هدف از برگزاری این نمایشگاه، معرفی برخی عناوین و اقدامات فرهنگی به جامعه بود. اگر شما به بازار عراق بروید، اکثر کالاها در حوزه کودک و نوجوان، یا چینی است یا ترکی. مثلاً ترکیه سبک حجاب خود را در عراق جا انداخته است که یک سبک حجاب بدون عفاف است. شاید اگر ما حضور محصولات حجاب ایرانی را به همان قدرتی که ترکیه هست، در عراق داشتیم، میتوانستیم جلوی این تهاجم فرهنگی را در زمینه حجاب بگیریم. در زمینه اسباببازی هم همینطور است. ترکیه کل بازار عراق را گرفته است اما حضور ایران، کمرنگ است.
این نماینده موسسه الهدی در پاسخ به سوالی درباره علت عدم حضور ایران در این حوزه در عراق، گفت: بخشی از دلایلش مربوط به سنگاندازیهای کشورهای غربی درباره حضور و فعالیت ایران در این کشور است که این دلیل اصلی نمیتواند باشد. بخش دیگر که مهم است، این است که موسسات داخل ایران تاکنون برای این موضوع اقدام جدی نکردهاند. ما در برگزاری نمایشگاه از خیلی از موسسات فعال در زمینه کودک و نوجوان برای حضور در این نمایشگاه دعوت کردیم ولی هیچکدام از آنها حاضر به ریسک نشدند که با عراق بیشتر آشنا شوند و برای آن، هزینه پرداخت کنند. بنابراین باید تولید محتوا و صدور آن به عراق، مورد بررسی جدی قرار گیرد و این مسأله، به سیاست کلی ایران تبدیل شود. حضور ایران باید در این زمینه خیلی جدیتر و پررنگتر باشد.
در ادامه این برنامه محمدرضا پورحسین درباره دلایل حضور کمرنگ ایران در عراق و سایر کشورهای حوزه مقاومت، به ایراد سخن پرداخت و خاطرنشان کرد: فارغ از اینکه بگوییم دولت عراق و انگلیسیها و آمریکاییها نمیگذارند فعالیت کنیم، بزرگترین مانع، ترس خودمان و عدم شناخت و ریسکپذیری ماست. شاید ما در این حوزه خیلی ریسکپذیر نیستیم. به طور مثال با کشوری مثل لبنان که حدود ۴۰ سال است که رابطه خوبی داریم، کالای ایرانی در آن نمیبینیم. فاصله تهران تا بغداد کمتر از فاصله تهران تا مشهد است اما به دلیل ترس جانی و مالی از اتفاقاتی که دنیای رسانهها برایمان رقم میزنند، حاضر به فعالیت در آن نیستیم. خیلی جالب است که ما برای آلمان، کانادا، چین و کشورهای دیگر، کالا میفرستیم ولی متأسفانه کشورهای همسایه ما، از محصولات ایرانی بهرهای ندارند. ما یا بازار داخلیمان گرم است یا اینکه خیلی به کشورهای دیگر فرهنگ صادر کردهایم و الآن دیگر لازم نمیدانیم انتقال فرهنگی انجام دهیم! در عراق حتی یک مغازه کوچک با موضوع حجاب، یک مدرسه ایرانی، یک محل آموزشی با اساتید ایرانی و یا حتی یک رستوران که معرف فرهنگ ایرانی باشد، نمیبینیم. این موارد نشان میدهد ما خودمان، به دنبال انتقال فرهنگ نیستیم و صرفاً به دنبال جایی هستیم که دودوتای ما بیشتر از چهارتا شود. یعنی سود را فقط در مباحث مالی میبینیم نه فرهنگی. درنتیجه این ضعف ماست؛ هم ضعف رایزنیها و وابستههای فرهنگی ما و هم ضعف نهادها و اشخاص حقیقی و حقوقی که در این فضا کار میکنند.
ما در این نمایشگاه دستمان آمد که تقریباً هیچ کاری در این حوزه در عراق انجام نمیشود. کارهایی که انجام میشود، کارهای مقطعی، چندروزه و بدون پشتوانه علمی هستند که استمرار هم ندارد. علیرغم اینکه مشترکات فرهنگی ما با عراق بیشتر است، اما مناسبات ما با دنیای غرب و کسانی که در زمین غرب در عراق بازی میکنند، یکبه یک و یکسان نیست. آنها سنگرهایی را فتح کردهاند که ما هنوز در پی شناخت آنها و در یافتن راهکار چگونگی ورود به این فضا دچار مشکل هستیم. از طرف دیگر هم نتوانستهایم به ساخت جریانها، موسسهها، نهادها و NGOها کمک کنیم تا با کار آنها، همپوشانیهایی صورت بگیرد و کار استمرار یابد. به همین دلیل بزرگترین دغدغه ما در مرحله اول در موسسه الهدی این است که مجموعههای ایرانی و عراقی را به هم نزدیک کنیم و فضای شرکتها، نهادها و موسسات ایرانی که ظرفیت فعالیت دارند را به نحوی به عراق بکشانیم. ما بعد از برگزاری این نمایشگاه، تقریباً به مرجعی در این خصوص تبدیل شدهایم و پس از این رویداد، خیلی از استانداریها و موسسات و تولیدکنندگان با ما تماس گرفتند. میتوانیم با بهرهگیری از این فرصت در کنار رایزنی فرهنگی، فضا را بهگونهای پیش ببریم تا در دورههای بعدی اتفاقات بهتر و گستردهتری بیفتد.
در پایان این برنامه هدی تسخیری با اشاره به اینکه قهرمانسازی میتواند یکی از اقدامات موثر در زمینه احیای خودباوری عراقیها باشد، نبود داستان از قهرمانان را ضعف اصلی دانست و راهکار آن را نوشتن متونی با قلم و روایت خوب از این قهرمانان دانست تا در مرحله بعد تولید محتوا از آن داستانها اتفاق بیفتد.
گزارش از: فریبا رضایی