سیاستگذاری بدون توجه به معنای متغیر فرهنگ، ممکن نیست
سومین نشست از سلسله نشستهای هماندیشی در باب صعود و نزول گروههای مرجع در ایران با موضوع «سیاستگذاریهای فرهنگی _ رسانهای پساانقلاب» شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ و با حضور ابراهیم فیاض (عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران)، محسن گودرزی (مدرس و پژوهشگر مطالعات رسانه و ارتباطات) و عبدالکریم خیامی (عضو هیأتعلمی دانشگاه امام صادق(ع)) برگزار شد.
در ابتدای این نشست محسن گودرزی با بیان اینکه باید تعریفمان از فرهنگ و رسانه را شفاف کنیم، گفت: وقتی این تعریف را شفاف کنیم، مسالهمان با بحث سیاستگذاری روشن خواهد شد. رسانه وقتی رسانه است که برساختی باشد. رسانه باید بینشهای متکثر و متنوعی را که در جامعه وجود دارد، در کارکردهایی مثل کارکرد سرگرمی، کارکرد اطلاع رسانی و ... در خودش هضم کند و به آنها بپردازد. و باید امکان مواجهه بینشهای مختلف در رسانه فراهم شود. فرهنگ شهود برآمده از آزادی است. سلبریتی ذاتی رسانه و ذاتی تاریخ است. تاریخ را نمیتوان عنوان کرد که سلبریتی در آن وجود نداشته باشد. سلبریتی ذاتی رسانه است. ۵۰ درصد از علت مخاطب نداشتن صدا و سیما بحث محتواست و ۵۰ درصد دیگر کلیت فضای سیاسی است.
در ادامه عبدالکریم خیامی گفت: شما وقتی از شهرت حرف میزنید، ممکن است ناظر به قهرمان باشد، چون قهرمانها مشهورند. کلمهی سوپر استار نیز کلمهی متفاوتی است و مواردی مثل اینفلوئنسر و امثالهم نیز مفاهیمی هستند که به تازگی تولید شدهاند. که مفهوم سیاستگذاری برای هر کدام متفاوت با دیگری است. مفهوم سیاستگذاری نیز عمرش حتی به یک دهه هم نمیرسد. از یک سالهایی به بعد ما به مفهوم سیاستگذاری فکر کردیم. شما اگر بخواهید دربارهی سیاستگذاری شهرت، تامل کنید و دربارهی تحولات فناوریهای ارتباطی و رسانهای تامل نکنید، شما ناقص تحلیل کردهاید. و اگر به این موضوع بدون توجه به تحولات جهانی توجه نکنید باز هم تحلیل شما ناقص است. لذا باید در بحث سیاستگذاری این موارد را در نظر گرفت.
ابراهیم فیاض سخنران سوم این برنامه اظهار داشت: رسانههای اجتماعی سلبریتیها را تولید کردهاند. اگر رسانههای اجتماعی وجود نداشتند، سلبریتیها، سلبریتی نمیشدند. وزارت ارشاد از صداوسیما جلوتر است. سینما، مطبوعات، رسانههای اجتماعی همگی رسانههای پیشرو هستند که در اختیار وزارت ارشاد هستند. باید رابطهی رسانههای اجتماعی با قدرت جهانی بحث شود. دانشگاه با دیجیتال به معنای امروزیاش نابود خواهد شد. معرفتشناسی جهانی در حال دگرگونشدن است. با هوش مصنوعی، (چت gbt) واقعیت و غیر واقعیت در حال ممزوجشدن با هم هستند. تعریف فرهنگ تعریف ثابتی نیست و مدام در حال تغییر است. اگر این را متوجه نشوید، نمیتوانید سیاستگذاری کنید. این نقطه بزرگترین مشکل است. سوئیس یک تعریفی از فرهنگ دارد، آلمان یک تعریفی از فرهنگ دارد.
در جنگ ترکیبی نقطه اول مذهب است. مذهب، زبان، تاریخ، سیاست و خانواده پنج عنصر جنگ ترکیبی هستند که ما سیاستگذاری مناسبی در این مقولات نداریم. دانشگاه و حوزه تقلیلگرا شدهاند. دانشگاههای ما غیر ملی و ضدملی هستند. ISI دانشگاههای ما را نابود کرد. در ایران علوم فنی و مهندسی بر علوم انسانی مسلط هستند که در جای دیگری چنین چیزی وجود ندارد.
گودرزی در ادامه گفت: معتقدم این تقلیلگرایی که دکتر فیاض از آن حرف میزنند، مقصر اصلیاش دانشگاه است. پوزیتیوسم افراطی و سنت فرانسوی که در دانشگاه غالب است. از فوکو و کنت در دانشگاه تهران خیلی بحث میشود. اما از کارل اشمیت و متفکرین سنت آلمانی صحبتی نمیشود؛ در حالی که سنت آلمانی تاریخ دارد. یکی از دلایل اصلی افت دانشگاه همین پوزیتیوسم افراطی علوم انسانی است که دانشگاهیان باید پاسخگوی آن باشند.
عبدالکریم خیامی در پایان تصریح کرد: ما باید یک فهم فرهنگی جدیدی در خودمان ایجاد کنیم و از الگوی حکومت داری به الگوی حکمرانی تغییر فاز بدهیم.
ما مقولهی همگرایی را در فناوریهای ارتباطی جدی نگرفتهایم. اما اصل ماجرا یک موضوع اقتصادی، انسانی، معرفتی و فرهنگی است. رخداد تکنولوژیکال همگرایی در فناوریهای ارتباطی و رسانهای چند لایه مهم دیگر دارد که در آن چند لایه صنعت را به عمق فرهنگ میبرد و این موضوعات موضوعات فنی نیستند. و هنوز همگرایی در کشور ما درک نشده است.