«وقف قرآنی»/ سه‌شنبه ۹۸/۱۰/۱۷/ برگزارکننده: سازمان اوقاف و امور خیریه

«وقف قرآنی»/ سه‌شنبه ۹۸/۱۰/۱۷/ برگزارکننده: سازمان اوقاف و امور خیریه

اشاره: در هدف‌گذاری کلی برنامه تحول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دوازدهم، مقوله «گسترش گفتگوهای فرهنگی» مورد توجه قرار گرفته است. در مسائل ۹ گانه برنامه تحول وزارتخانه، از یک سو، بر مسئله «فقدان گفتگوهای سازنده و فراگیر» تصریح شده و از سوی دیگر مسئله «نقش کمرنگ اهالی فرهنگ و هنر، صاحب‌نظران و مؤسسات و گروه‌های عرصه فرهنگ» مورد توجه قرار گرفته است. حاصل برآیند این دو مسئله این سوال را پیش‌رو قرار داد که چگونه می‌توان گفتگوهای فرهنگی را به مدد بهبود سیاستگذاری و تصمیم‌گیری در عرصه فرهنگ و هنر فرا خواند؟

بر این اساس، طرح عملیاتی نخست در کلان برنامه گفتگوهای فرهنگی، با هدف «تقویت نقش‌ها، فعالیت‌ها و تصمیم‌های حاکمیتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از رهگذر گفتگوهای فرهنگی» طراحی و وارد مرحله اجرا شده است. در این طرح، گفتگوهایی در سه سطح تعریف شده است که سطح دوم آن گفتگوهای سازمان‌ها و معاونت‌های تابعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با صاحبان فکر و اندیشه و تجربه است. مقرر است این گفتگوها روزهای سه‌شنبه هر ماه و با عنوان «سه‌شنبه‌های گفتگو» برگزار شود.


نخستین نشست گفتگوی فرهنگی سازمان اوقاف با موضوع «وقف قرآنی» سه‌شنبه ۹۸/۱۰/۱۷ با حضور حجج اسلام، عادل، محمدعلی خسروی، نقیب، سید مصطفی حسینی، دکتر حسن بنیانیان و به دبیری سلمان روحی (معاون مدیرکل فرهنگی سازمان اوقاف) در سالن جلسات معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی برگزار گردید.

در این نشست مواردی مطرح شد که مهم‌ترین آن‌‌ها به این شرح است:

  •  انواع فعالیت‌های قرآنی در سطح کشور انجام می‌شود اما برای تبدیل این فعالیت‌ها به یک نهضت، طبیعتاً باید جوشش‌های مردمی صورت گیرد که تأمین منابع مالی آن‌ها نیز، ایجاد درآمدهای پایدار از طریق خود مردم باشد که ازجمله آن‌ها، «وقف» است؛ وقف قرآنی مجموعاً ۲٪ از سهم کل موقوفات را داراست. درحالی‌که موضوع قرآن، موضوع مهمی‌ است که در این میان، نقش خیرین می‌تواند مهم و تأثیرگذار باشد.
  • بزرگ‌ترین مشکل ما این است که هنوز نهاد مدیریت ملی و فراگیر وقف در کشور مستقر نشده است. سازمان اوقاف در این زمینه فعالیت می‌کند ولی دچار پیچیدگی‌هایی است که ریشه آن به ماهیت این نهاد برمی‌گردد. این سازمان از یک طرف با مسائل مادی و اقتصادی ارتباط پیدا می‌کند و از طرف دیگر، طیفی از مسائل اعتقادی و کارکردهای دینی و فرهنگی در آن وجود دارند. تلفیق و هماهنگ‌سازی این دو طیف، کار آسانی نیست.
  • دانشگاه‌ها و موسسات پژوهشی، ادبیات تخصصی وقف را تولید نمی‌کنند و نوعاً نسبت به این موضوع، کم‌توجه و گاهی بی‌توجه هستند. هم‌چنین فرهنگ‌سازی مناسبی برای تولیدات و خدمات هنری و رسانه‌ای وقف، وجود ندارد.
  • کلید فتح آینده کار آن است که رویکرد موقوفات از مصرف‌گرایی به تولید، یعنی انتفاعی به منفعتی؛ «وقف مولد» تغییر کند.


  • پیشنهادهایی را برای توسعه فرهنگ وقف می‌توان ارائه کرد که آسیب‌شناسی وضعیت وقف در کشور، توسعه نظریه‌پردازی در زمینه وقف و تولید ادبیات مربوط، تدوین نقشه راه جامع توسعه فرهنگ وقف در حوزه فعالیت‎های قرآنی، شفاف‌سازی مسیر تأمین، تخصیص و هزینه‌کردهای منابع وقف، بسترسازی حقوقی توسعه فرهنگی وقف در فعالیت‌های قرآنی در قوانین و مقررات، هماهنگ‌سازی نهادهای فعال در عرصه وقف، ازجمله آن‌هاست.
  • مشکل اصلی، موضوع وقف قرآنی و کم‌بودن سهم آن از میان کل موقوفات نیست. امروز بیش از آنکه برای متقاعدکردن مردم برای وقف قرآنی مشکل داشته باشیم، مشکل زیرساخت‌های خود را داریم. وقف یک پیکره‌ای است که ابتدا باید زیرساخت‌های فناوری و نیز موضوع شفافیت آن درست شود تا در گام بعد، سراغ بخش قرآنی برویم و آن را حل کنیم. تا زمانی که اوقاف تصمیم به حل مشکلات زیرساختی نگیرد، مشکلات وقف قرآنی، حل نخواهد شد.
  • وقف در کشورهای اسلامی از زمانی رو به افول گذاشت که نفت استخراج شد. وقتی این بودجه عظیم در اختیار دولت‌ها قرار گرفت و آن‌ها قبول کردند که بخشی از امور را پیش ببرند، استقبال مردمی کم شد. اینکه ما بخواهیم از طریق دولت این معضلات را حل کنیم، موفق نخواهیم شد. به‌طورکلی رویکرد ما نسبت به موضوع، رویکرد درستی نیست. مادامی‌که تصور می‌کنیم دولت‌ها و نهادهای حاکمیتی می‌توانند این مشکل را درست کنند، اساساً در اشتباه هستیم. بنابراین باید به خود مردم، اجازه و اختیار دهیم و به آن‌ها اعتماد کنیم تا آن‌ها نیز به ما اعتماد کنند. چون ما به مردم اعتماد نمی‌کنیم، آن‌ها نیز به ما اعتماد نمی‌کنند.
  •  کمبود وقف قرآنی، مربوط به سال‌های پس از انقلاب نیست. این مسأله، مربوط به قرون گذشته و ساختار فکری جامعه ماست. به این معنا که ما برای این مسأله، فرهنگ‌سازی نکردیم و فرهنگ‌سازی را به روضه‌خوانان و مداحان (گرچه روضه‌خوانی باید جزء کارهای اصلی ما باشد) سپردیم و این افراط و تفریط‌ها در فرهنگ‌سازی، باعث شده بخشی از اصول را کمرنگ کنیم. ما باید برای قرآن، جایگاه بالا و ویژه‌ای قائل شویم. «وقف مشارکتی» می‌تواند در این مسیر کمک ویژه‌ای بکند به شرط آن‌که ابتدا مردم شروع کنند و دولت نیز حمایت کند.


  • بررسی موقوفات قرون گذشته، ما را به این نتیجه می‌رساند که هر زمان بحرانی به وقوع پیوسته، وقف جدیدی ایجاد شده است. مثل وقف آب‌انبار و قنات در سال‌هایی که خشکسالی بوده و یا مدرسه‌سازی در سال‌های کمبود آن. همیشه نیازها موجب شکل‌گیری وقف‌ها به شکل پایدار بوده‌اند. با این مقدمه می‌توان گفت مردم به معنویت نیاز دارند. علت رجوع آن‌ها به عرفان‌های کاذب نیز همین است. نیاز عامل حرکت است. باید گفت در کشور ما نیاز به موسسات و کارهای قرآنی تبیین نشده است. پس علت کم‌بودن وقف‌های قرآنی، این است که هنوز در این قسمت، نیاز ایجاد نشده است.
  • در موضوع وقف، بحث را به سمت یک سازمان نبریم بلکه خود موضوع وقف است که باید به آن توجه کرد و تلاش کنیم که وقف در جامعه رشد کند، خواه در اختیار سازمان اوقاف قرار بگیرد و یا نگیرد. که این سازمان نیز در سال‌های اخیر، بیشتر جنبه نظارتی پیدا کرده و تلاش کرده از جنبه متولی‌گری آن بکاهد.


  • مشکل اصلی در وقف نیست بلکه مشکل، در نوع نگاه به قرآن است که در سازمان‌های ما بسیار کمرنگ است و تنها به صنعت و بعد اقتصادی آن توجه می‌شود و بخش فرهنگ، بخش مظلوم جامعه قرار گرفته است. باید نگاه مردم را به قرآن به عنوان یک «علم» برگردانیم و نشان دهیم که قرآن صرفاً برای قرائت نیست. اگر این نگاه اصلاح شود، مسأله وقف قرآنی نیز حل خواهد شد.
  • نگاه ما به دولت نباید فقط یک نگاه پولی باشد، دولت باید راهگشا باشد. بسیاری از نهادها در مسیر قرآنی کار می‌کنند. بنابراین دولت تلاش کند تا در ادامه فعالیت‌های آن‌ها مانعی ایجاد نکند. دانشگاه علوم و معارف قرآن‌کریم ازجمله این مراکز است که در مسیر فعالیت خود با نامه‌هایی از سوی وزارت علوم‌، تحقیقات و فناوری مبنی بر قطع فعالیت این دانشگاه مواجه می‌شود.


  • منشأ ایرادهایی که از رفتار و نحوه برخورد مسئولین با قرآن گرفته می‌شود، به غربت قرآن در حوزه‌های علمیه برمی‌گردد. قرآن به مراکز پژوهشی نیاز دارد.
  • اکثر فارغ‌التحصیلان رشته قرآنی بیکار هستند. لذا باید در این دانشگاه‌ها تحولی ایجاد و بین آن‌ها با مسائل جامعه، پیوند برقرار کرد.
  • تحقیق و پژوهش میدانی از فعالیت‌های قرآنی محلی، به‌ویژه جلسات‌ قرآن زنان در محله‌ها و موفقیت‌های آن‌ها در حل برخی مشکلات افراد آن محله‌ها، وجود ندارد.
  • حساسیت منفی مردم نسبت به موضوع وقف که از زمان رضاشاه ایجاد شده است، نیازمنداصلاح است و باید روی آن کار شود تا حس مثبت نسبت به وقف ایجاد شود.


  • فرهنگ و کار فرهنگی، یک علم است که هنوز در ایران به شکل علمی درنیامده است. نیاز است که برای هر طلبه یک دوره آموزشی فرهنگی گذاشته شود چراکه کل این مباحث مطرح‌شده، ذیل مسأله فرهنگی معنا پیدا می‌کند. دین باید در متن زندگی و به عبارت دقیق‌تر باید وارد مدرسه شود. مدارس و مدیرانی که فعالیت‌های مثبت قرآنی داشته‌اند، رصد و از آن‌ها، تقدیر مادی و معنوی شود و سپس طلاب آموزش‌دیده را به یاری این مدارس برسانیم. در انتها با این اقدامات، نهضتی در این مسیر ایجاد خواهد شد که می‌توان مشابه آن را در دانشگاه‌ها نیز انجام داد.
  • نهضتی نیاز است تا وقف را صرفاً از حوزه مالی بیرون بیاورد. اینکه پزشکی به خانه‌ای برود و رایگان بیماری را مداوا کند و یا معلمی خارج از کلاس درس، کودک بی‌بضاعتی را درس دهد، مشمول موضوع وقف خواهد شد.


گزارش از: فریبا رضایی


از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید