معرفی و نقد کتاب «روزنامچه سیاحت»
نشست معرفی و نقد کتاب «روزنامچه سیاحت» نوشته خواجه غلامالثقلین، چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ با حضور حسینعلی نوذری (استاد علوم سیاسی)، مهدی یوسفی (جامعهشناس) و لیلا عبدی خجسته (مترجم کتاب)، با دبیری مصطفی اسدزاده (عضو پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) برگزار شد.
در ابتدای این نشست، لیلا عبدی به معرفی خواجه غلامالثقلین نویسنده این کتاب پرداخت و گفت: خواجه غلامالثقلین، یکی از دانشمندان هندوستانی است که فارغالتحصیل دانشگاه اسلامی «علیگر» بود. او در دوران دانشجویی خود، شخصیت برجستهای داشت و اهل خواندن کتابهای فلسفی، اسلامی و حقوقی بود. او بعد از مدتی، کار ترجمه متون الهیات و کتابهای فلسفی را آغاز کرد و مدتی در هندوستان، به انجام کارهای حقوقی و وکالت مشغول شد. او از کسانی بود که دغدغه اسلام راستین داشت و مقالاتی راجعبه بانکداری اسلامی و بیمه اسلامی مینوشت. همچنین روزنامهای به نام «عصر جدید» منتشر میکرد و این مقالات را در آن، به چاپ میرساند. در هر شماره از روزنامهاش، مقالهای راجعبه ایران منتشر میکرد. او در ابتدای کتاب روزنامچه سیاحت خود میگوید که به قصد زیارت اماکن مقدس راهی عراق و ایران میشود اما بعدها از هدف اصلی خود سخن میگوید که قصد داشته به دلیل انقلاب مشروطه و طرفداران اسلام راستین در ایران، به ایران بیاید و ایران را از نزدیک ببیند.
در ادامه حسینعلی نوذری کتاب روزنامچه سیاحت را کتابی با نگاه به موضوعات مختلف با جزئیات کامل خواند و ابراز کرد: این کتاب، کتابی در باب تاریخ و تحولات مشروطه صرف، نیست بلکه کتاب، جنبههای بسیار مختلفی دارد و از جنبهها و ابعاد گوناگونی به موضوعات متعدد و متنوع پرداخته است. همچنانکه آن دوربین نگاه نویسنده از شهری به شهر دیگر حرکت میکند، میبینیم که باب موضوعات مختلف با جزئیات درباره موضوعات دینی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ابعاد و اندازههای مختلفی طرح میشود.بنابراین نگاه نویسنده، صرفاً نگاه به تاریخ مشروطه نیست. همچنین مسائل معطوف به ایران، صرفاً در آن 79 صفحه فصل دوم آورده نشده، بلکه حتی در فصل اول که عراق عجم یا شرح سفرهای خود در باکو و امپراتوری عثمانی را بازگو میکند، حسب اقتضا وارد مسائل مربوط به ایران میشود. بنابراین میفهمیم که او هم همانند دیگرانی که دغدغه مسائل ایران را دارند، دچار این دغدغه است.
این استاد علوم سیاسی در ادامه سخنان خود، با بیان اینکه من این کتاب را از نگاه یک فرد محقق میبینم نه صرفاً نویسندهای که دغدغههای دینی و شیعی دارد، به اهم دغدغههای نویسنده در این کتاب اشاره و عنوان کرد: بیش از 20 مورد دغدغه و برجستگی در این کتاب میتوان نام برد؛ بهخصوص زمانی که مطالب به ایران و انقلاب مشروطه میرسد، این مسائل اعتبار و اهمیت بیشتری پیدا میکنند که من تنها به ذکر چند مورد آن میپردازم. مورد اول، خدمت به عالم اسلام و تأکید بر ضرورت اتحاد و همبستگی ملل اسلامی، است یعنی همان چیزی که پیشتر، سید جمالالدین اسدآبادی، محمد عبده، کواکبی و بعدها، اقبال به آن توجه داشتند. مورد دوم اینکه تصور نکنیم این کتاب، یک کتاب تاریخنگاری است بلکه کتاب، منبعیست برای تاریخنگاری و استفاده تاریخنگاران که از این جهت، مهم است. ضرورت تأکید بر ترویج علوم و فنون جدید، ضرورت اتحاد علمای نجف و کربلا، ضرورت ایجاد پیوند و همکاری بین روشنفکران و علما، ضرورت تأسیس موسسات و انجمنهایی برای اعتلای امور فرهنگی و اسلامی، ضرورت رفع و زدودن نفاق و تفرقه میان جوامع اسلامی، ضرورت آموزش زنان و دختران و ... موارد و دغدغههایی هستند که نویسنده در این کتاب به آنها اشاره میکند.
مهدی یوسفی سخنران بعدی این برنامه، به معرفی این کتاب از زاویه دیگری پرداخت و خاطرنشان کرد: اگر بخواهم خیلی کوتاه درباره این کتاب بگویم، این است که این کتاب، یک زاویه و نگاه بسیار بسیار ویژه دارد. این کتاب درواقع سفرنامه یک عالم نوخواه شیعه هندی به عتبات و ایران است. مواردی که گزارش میدهد خیلی از اوقات، جزء موارد تکراریست مثل روایت از شهرهای مختلف و گزارش از مسیر و حتی نشان میدهد بهدرستی وضعیت ایران را بهلحاظ جغرافیایی (شهرها و ایالات) نمیشناسد. بنابراین فردیست بهطور کامل، بیگانه (به معنای جامعهشناختی آن) و همین باعث شده بیطرفی عجیبی را در کتاب ببینیم. از طرف دیگر، این فرد، ویژگیهای جالب شخصیتی دارد ازجمله اعتقاد به راستگویی بیش از حد و یا اتکای زیاد به عقل. دغدغه بنیادی او، مسأله تربیت است و از این نظر، شبیه کسانیست که بعد از مشروطه، راجعبه تربیت حرف میزدند. لذا از این نظر، این نویسنده بیشتر از اینکه ما را یاد متفکران دوره مشروطه بیندازد، یاد افراد بعد از مشروطه میاندازد.
نکته دیگری که این کتاب را جالب میکند این است که ما با یک شیعه طرف هستیم که از درگیری با سیاست ملی بهطور مستقیم، بیرون است. درنتیجه مسألهای که برایش اولویت دارد، مسأله کاملاً دینیست. درنتیجه بیرون از مناسبات دولت ملت میتواند دین را بهصورت یکپارچه ببیند و فارغ از بازیهای سیاسی، نظر دهد که این خیلی ارزشمند است. همچنین، سنت هندی گفتگوی بین مذاهب را میبینیم که برای غلامالثقلین مهم است و میبینیم که چطور آن را گزارش میکند. بهطورکلی، نویسنده خیلی خوب، جدال بین مشروطهخواه و غیرمشروطهخواه را گزارش میدهد و از یک زاویه بیرونی، جدال بین نوگرایی و واپسگرایی را نشان میدهد.
گزارش از: فریبا رضایی