نقد و بررسی کتاب «نگرشهای اقتصادی ایرانیان»
نشست نقد و بررسی کتاب «نگرشهای اقتصادی ایرانیان» دوشنبه ۱ آذر ۱۴۰۰ به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد. کتاب «نگرشهای اقتصادی ایرانیان» به اهتمام شورای علمی ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده و گزارشی تحلیلی از یافتههای یک پیمایش ملی است که در زمستان ۱۳۹۹ به صورت تلفنی توسط گروه افکارسنجی دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اجرا شده است.
آرش نصر اصفهانی در ابتدای این نشست توضیحاتی را درباره این پیمایش ارائه کرد و گفت: ما درباره نگرشهای اقتصادی تاکنون پیمایش ملی نداشتیم و این پیمایش برای نخستین بار است که صورت گرفته است. ایده کار را دکتر روز خوش ارائه کرد و کار توسط یک شورای علمی پیش رفته است. این پژوهش زمستان ۹۹ انجام شد و در پرسشنامهای که ۴۵ سوال داشت طی ۱۰ روز گردآوری اطلاعات آن صورت گرفت.
او با اشاره به اینکه پیمایش هفت بخش اصلی دارد توضیح داد: در این پیمایش میتوانست سوالات بیشتری قرار بگیرد اما به دلیل محدودیتهای موجود امکان پوشش همه سوالات نبود. یکی از آفتهای پیمایشها در ایران تعداد سوال زیاد است و تلاش کردیم از این آفت اجتناب کنیم. بنابراین بین اعضای شورای علمی رفت و برگشت زیادی صورت گرفت تا در نهایت به این نسخه رسیدیم. بخشی از سوالاتی که میخواستیم در این پیمایش بپرسیم برای افکار عمومی ملموس نبود. به طور مثال اینکه بخواهیم بدانیم افراد به عدالت تمایل دارند یا رقابت، طبعا دریافت پاسخ از سوی عامه مردم روشن نبود بنابراین درباره موضوعات انتزاعی کار ما کمی سخت بود. پیمایشهای ملی در ایران به صورت درب منزل انجام میشدند که به پیمایشهای میدانی مشهورند اما بعد از اپیدمی کرونا روش تلفنی رواج یافت و اقبال از آن صورت گرفت. شیوه تلفنی باعث نظارت بهتری میشود و نرخ پاسخها در این پیمایش حدود ۶۵ درصد بود در حالیکه در پیمایشهای حضوری این رقم به میزان ۶۰ درصد میرسد.
نصر اصفهانی گفت: طرحهای ملی در ایران به گران قیمت بودن معروف هستند چون به دلیل جمع آوری اطلاعات از درب منزل هزینه زیادی صرف روند پژوهش و گردآوری اطلاعات میشود، اما این شیوه موجب ارزانتر شدن هزینهها در طرحهای ملی شده و بنابراین نسل جدیدی از طرحهای ملی از همین دفتر طرحهای ملی با این پژوهش کلید خورد.
او در ادامه با بیان اینکه اغلب اطلاعات ملی طرحهای ملی فقط به دست سیاستگذاران میرسد اما این طرح نتایجش در قالب کتاب منتشر شد و این ویژگی منحصر به فردی است که میتواند نقطه عطفی برای پیمایشهای ملی باشد عنوان کرد: ممکن است ما در تحلیل نتایج این پیمایشها انتظار انسجام در افکار عمومی داشته باشیم اما میبینیم که مردم بر اساس درکشان از یک مساله پاسخ میدهند. هرچه سوالات انتزاعی تر است افراد به ارزشهای رسمی نزدیک میشوند اما هرچه سوالات انضمامی تر میشود سوالات نیز شخصیتر میشود.
این محقق در پایان گفت: این پیمایش درباره اقتصاد جهانی یافتههای خوبی داشته و اطلاعات خوبی را در اختیار مخاطبان قرار میدهد.
حسین راغفر نیز در ادامه این نشست درباره این پژوهش توضیح داد: این نخستین کاری است که درباره نگرشهای اقتصادی صورت گرفته و از این جهت بسیار ارزشمند است. هدف اصلی از تهیه این گزارشها نیز این است که علائم مناسبی به سیاستگذاران برای تصحیح سیاستهایشان بدهد بنابراین خوب است که نتایج این کار در فضای مجازی به اشتراک گذاشته شود.
او با اشاره به تناقض احزاب در نگرشهای اقتصادی در ایران گفت: احزاب نیز به مانند مردم بین نگرشهای فرهنگی و اقتصادیاشان تناقض وجود دارد به طور مثال در حوزههای فرهنگی محافظهکارند اما در نگرشهای اقتصادی عدالتخواهند. بنابراین تصویر روشنی از مرزبندیها وجود ندارد. از سوی دیگر مساله گرایشعدالت طلبانه در برخی از دورهها مطرح و هجمه عظیم خبری و اطلاعاتی به جامعه تزریق شد و همه گرایشها و ارزشهایی که در انقلاب بود اعم از ایجاد عدالت و ... دچار تزلزل شد و ارزشهای مقابل آن ترویج شد. در دورههایی ما شاهد هستیم که همه ارزشهای جمع گرایی تحقیر و ارزشهای فرد گرایی ترویج شد. بنابراین در پاسخهای این پیمایش میبینیم که برخی از پاسخها ایدئولوژیک هستند و شکاف های بین نسلی را منتقل میکنند.
عضو هیأتعلمی دانشگاه الزهرا (س) در تحلیل دادههای این طرح خاطرنشان کرد: در این پیمایش، پاسخ به پرسشها در بسیاری موارد به موقعیت اجتماعی پاسخگو وابسته است مثل طرفداری از مدارس خصوصی. در برخی از پرسشها هم جهتگیری وجود دارد. مثلاً درباره ارزشهای اقتصادی که پرسیده میشود کدام جامعه بهتر است. در این سوالات، موفقیت با پولدارتر شدن ارزیابی شده است. همچنین، بخش ازاین پیمایش، تصور از الگوها و روندهای اقتصادی جهان را سوال میکند که در این میان، هیچ پرسشی که مربوط به اعتمادبه نفس ما باشد وجود ندارد و صرفاً موقعیت ما در مقایسه با کشورهای دیگر صورت گرفته است. به هرحال کشور ما طی این ۴ دهه دستاوردهایی هم داشته اما این بخش، دستاوردها را کمرنگ جلوه میدهد.
مسأله دیگر این است که در حوزه تفاوت در نگرشها به موضوع رقابت اشاره شده است که مبتنی بر نگاه داروینیست. یک نگرش دیگر هم وجود دارد که فرصت بروز کمتری داشته و آن نگرش مبتنی بر یاری متقابل وهمکاری در جامعه است که متأسفانه این مسأله دراینجا ظهور و بروزی نداشته است. وقتی ما از رقابت صحبت میکنیم، گویی که اشکال مختلف همکاری و تعاون وجود نداشته و ندارد. درحالی که شاید بزرگترین دستاوردی که از جنگ آسیبزا با عراق داشتیم، مسأله ارتقای سرمایه اجتماعی است که بلافاصله در دوران پس از جنگ، شگل گرفت.
نکته مهم دیگری که در این گزارشها وجود دارد این است که این پیمایش، در یکی از دشوارترین و نازلترین سطوح اعتماد اجتماعی و سرمایههای اجتماعی انجام شده و میبینیم که گرایشهای گریز از کشور، خود را برجستهتر نشان میدهد که البته یکی از دستاوردهای چنین کاری نیز همین است. اما اگر این کار بتواند دوباره و در فواصل بعدی هم انجام شود، بهتر میشود نگرش مردم را در این خصوص دنبال کرد.
در بخش بعدی برنامه علی امیدی ضمن تشکر از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات بابت انجام نخستین پیمایش در خصوص نگرش اقتصادی ایرانیان، درباره محدودیتهای ایجادشده در انجام این طرح گفت: مبنا بر این بود که نگرشهای رفاهی ایرانیان هم در این پیمایش باشد که الآن هم فصلی به آن اختصاص داده شده است. اما باتوجه به محدودیتهایی پیشآمده ناشی از کرونا و تلفنی شدن مدل گردآوری اطلاعات، بخشی از سوالات حذف شد که امید است اگر قرار بر این شد که این پیمایش به شکل میدانی انجام شود، این سوالات پرسیده شوند چراکه آنها نوعی ارزیابی پنهان از تجربه زیسته پاسخگویان هستند.
عضو شورای علمی پیمایش نگرشهای اقتصادی ایرانیان در تحلیل دادههای این پیمایش اظهار داشت: فکر میکنم از اوایل دهه ۹۰ به این سو، بهنوعی با ثبات در بدوضعیتی یا ثبات در بدبینی مواجه هستیم. پیمایشهایی که در اوایل دهه ۹۰ انجام شدهاند معتقدند که نسبت به دهه ۸۰ اوضاع بهتر شده است اما از سال ۹۴ هر پیمایشی که انجام شده، نوعی بدبینی نسبت به اوضاع در آنها دیده میشود و گزینههای «اوضاع بهتر میشود» یا «اوضاع بدتر میشود»، هر دو کاهش مییابد و به سمت «اوضاع فرقی نمیکند» رفته است.
نکته دیگر این است که فراوانی طبقه متوسط شهری در پاسخگویان شهری بالاتر است و برعکس، در مناطق غیرشهری، طبقه پایین نسبت به شهر بالاتر است. شاید اسم این وضعیت را بتوان بیثباتی گذاشت یعنی فرازو فرودی که ناشی از شوکهاای اقتصادی در کشور بوده است. درواقع در یک وضعیت ثبات بدوضعیتی قرار گرفتهایم که افراد معتقدند دیگر با یک فراز مواجه نخواهیم بود. و از طرف دیگر هم نسبت به دولت به عنوان یک نهاد جمعی که باید راهحلی برای این نسائل داشته باشد، نوعی بیاعتمادی وجود دارد که البته وقتی پیمایشهای دیگر را نگاه کنیم، میفهمیم این ناامیدی یا بیاعتمادی صرفاً نسبت به دولت نیست بلکه نسبت به کانونهای مختلف قدرت و نخبگان نیز وجود دارد.
امیدی در پایان با قائل شدن به نوعی تناقضگویی در پاسخها، اذعان کرد: نکته مهمی که در این پیمایش وجود دارد این است که گاه میبینیم درپاسخ به سوالات مختلف، نوعی تناقض بین پاسخگویان وجود دارد که البته این مسأله خاص ایران نیست و در پیمایشهای کشورهای اروپایی هم آن را میبینیم. ازجمله یکی از تناقضهایی که شاهدش هستیم سوال درباره مالیات است. در سوالات وقتی پرسیده شده که آیا موافق زندگی لاکچری افراد پولدار هستید؟ یا آیا موافق مالیات هستید که ثروت افراد از یک حدی بالاتر نرود؟ حدود ۴۸% موافق آن هستند و تقریباً ۴۴% مخالف. این پاسخها جای بررسیها و پژوهشهای بیشتری دارد.