تولیدات رسانهای باورهای غلط در سقط جنین را اصلاح کنند
نشست تخصصی «نقد و بررسی سند راهبردهای محتوایی تولیدات رسانهای حمایت از حیات جنین» با همکاری شورای فرهنگ عمومی کشور دوشنبه ۴ دی ۱۴۰۲ با حضور فاطمهنوریراد (پژوهشگر و دانشآموخته علوم ارتباطات)، انسیه کتابچی (معاون برنامهریزی، پایش و ارزیابی عملکرد ستاد ملی جمعیت)، محمدرضا عبدالحمیدی (کارشناس رسانه) و حجت حاجیکاظم (مجری طرح و پژوهشگر اندیشکده حیات جنین) با دبیری علی آقابابا (دانشآموخته دکتری جامعهشناسی) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این نشست حجت حاجیکاظم درباره فلسفه تنظیم سند راهبردهای محتوایی تولیدات رسانهای حمایت از حیات جنین و بخشهای مختلف آن تصریح کرد: امروز در حوزه جنین خیلی از افراد دغدغه تولید رسانهای پیدا کردهاند که شاید همه آنها نتوانند در معرض آموزشهای تفصیلی قرار گیرند. به همین منظور این سند تهیه شده تا کمک و نقطه عزیمتی برای افراد دغدغهمند باشد و با آگاهیبخشی به آنها، نقاط آسیبزننده و خطر را برایشان روشن کند. این سند در بخشهای اهداف، چشمانداز، وضع موجود و تلقی ما از آن، راهبردها، گزارههای قابل اتکا در تولید رسانهای، رویکردها و اصلاح ادبیات موجود تهیه شده است. پیشفرض معرفتی ما در این سند ممکن است با کارهای دیگر تفاوتهایی داشته باشد. از نظر برخی جنین، بیجان است یا در حد سایر موجودات است اما آنچه که ما میفهمیم این است که جنین از ابتدای شکلگیری مرتبهای از وجود انسان است و انسانیتی دارد. همچنین این سند چون برای مخاطب نهایی اهل رسانه طراحی شده، سعی کردیم ضمن تکیه بر نگاه دینی و توجه به فطرت انسانی، به بصیرتهای حوزه نظریه ارتباطات مثل دیدگاه کاستلز هم توجه داشته باشیم.
او با اشاره به جزئیات بخشهای راهبردها، رویکردها و اصلاح ادبیات موجود افزود: راهبردها در ۵ گروه حوزه منزلت جنین، حوزه ناظر بر عمل از بینبردن عمدی جنین با دو گروه مجزای توجه به قبح عمل و ارزشمندی احیای جان جنین، توجه به اقدامات دیگران ازجمله رویکردها و جنبشهای بینالمللی، حوزه تحولهای مردمی و توجه و ضریبدهی به سنتهای حامی و حوزه مطالبه اجتماعی در برخورد با تخلف، تنظیم شده است. در بخش رویکردها هم با توجه به نوپابودن موضوع، حفاظت از ویترین رسانهای و مراقبت از مرزهای آن، دارای اهمیت است. ملاحظه جنبههای تخصصی موضوع اعم از جنبههای علوماجتماعی و جنبههای پزشکی آن، اولویتدادن گفتمانسازی و تبیین بر گلایههای غیرسازنده، توجه به قبح موضوع و سپس تشریح عوارض جسمی، روحی و معنوی آن، توجه به ظرفیتهای مغفول مردمی، معارف اسلامی و ظرفیتهای بینالمللی، مراقبت از حریم و آبروی افراد، از دیگر موضوعاتی هستند که در بخش رویکردها موردتوجه قرار گرفتهاند.
در ادامه انسیه کتابچی با بیان اینکه در سقط جنین سه گروه اصلی میتوانند نقش داشته باشند، درباره نقش رسانه بر آنها اظهار داشت: سه گروه اصلی میتوانند در سقط جنین نقش داشته باشند اعماز گروه تصمیمساز شامل پرسنل بهداشت و درمان، مجموعههای رسانهای و نزدیکان افراد، گروه تصمیمگیر که شامل خود مادر و نهایتاً خانواده او میشود و گروه مشارکتکننده در اقدام مانند پزشکها و ماماها که به نحوی فرآیند سقط جنین را مهیا میکنند. هر یک از این سه گروه، باورهای موجودی دارند که اگر تولیدات رسانهای موفق عمل کنند باید آنها را تبدیل به باورهای مطلوب کنند. در این سند باید مراقب باشیم چیزی از نگرشهای اصلی جامعه مخاطب ما باقی نماند و با نقطهزنی، نگرشهای غلط را تبدیل به نگرشهای مطلوب کنیم.
او با تشریح برخی باورهای موجود این گروهها و جایگزینی نگرشهای مطلوب در آنها خاطرنشان کرد: یکی از باورهای جدی که در گروه تصمیمساز وجود دارد، این است که سقط جنین یکی از اولین حقوق باروری است. این باور سالیان سال در نظام سلامت و در اسناد بینالمللی القا شده است. باور دیگر، بیارزشبودن جنین است که بهراحتی میتوان آن را از بین برد. گروه تصمیمساز شاید تصمیمی در جهت سقط نگیرد اما در جهت نجات هم اقدامی نمیکند و این ریشه در این باور دارد تصمیم بر سقط به زندگی شخصی افراد برمیگردد و ربطی به آنها ندارد. همچنین باوری مبتنی بر کمک به افرادی که دچار بارداری بیبرنامه با شرایط روحی بد شدهاند، در آنها وجود دارد. ازجمله باورهای غلطی که در گروه تصمیمگیر و خانواده او وجود دارد این است که لزوماً هر باروری باید با برنامهریزی باشد که این نتیجه فرهنگ تنظیم خانواده در جامعه ما است. هرچند در اسلام بارداری با برنامهریزی سفارش شده اما متقابلاً بارداری بدون برنامه هم مخدوش نشده است. یک نگرش اصلی که در این گروه وجود دارد این است که مادر تصمیمگیر است و اراده اوست که تعیین میکند بچه باشد یا نباشد. اگر این نگرش اصلاح شود، بقیه موارد نیز اصلاح خواهند شد. این فرهنگ جاافتاده در جامعه که انسان میتواند تصمیم اشتباه خود در زمینه بارداری را جبران کند، باید اصلاح شود و اینگونه جا بیفتد که در این زمینه امکان جبران نیست.
فاطمهنوریراد سخنران بعدی این نشست با بیان اینکه این سند خوانشهای تقابلی و متضاد را در نظر نمیگیرد، درباره برخی ملاحظات و بایدها و نبایدهای لازم در این سند گفت: در این سند گویی تنها مخاطبان با پیشفرضهای دینی و عمومی و تثبیت آنها در نظر گرفته شده است. بهعبارت دیگر مخاطب بهگونهای در نظر گرفته شده که گویی خوانش مرجح از پیام دارد و هرچه تولیدگران رسانهای بسازند، آن را قبول میکنند. درحالی که باید خوانشهای تقابلی هم مدنظر قرار گیرند چون این خوانشها باعث میشوند پیام اصلی هم شهید شود. از جمله ملاحظاتی که در این سند باید لحاظ شود، شنیدن تجربهزیسته افرادی است که قصد از بینبردن جنین خود را داشتهاند. در این سند نوعی نگاه مردانه حاکم است و از بیرون به مادر و اقدام او نگاه شده است. همچنین باید گفت در این زمینه آثاری تاکنون تولید شده که باید از جنبههای مختلف تحلیل محتوایی آنها صورت گیرد. بهعبارت دیگر باید مشخص شود در این آثار آنکه مقصر اصلی شناخته میشود، گروه تصمیمگیر است یا تصمیمسازان و مشارکتکنندگان در اقدام. آنچه که احساس میشود این است که مادر، دائماً متهم اصلی شناخته میشود و ما به او احساس گناه همیشگی میدهیم. درحالی که ممکن است عوامل دیگر نقش بیشتری در این موضوع داشته باشند. لذا مهم است بدانیم در آثار بعدی که قرار است ساخته شود، چه کسی بهعنوان مقصر اصلی معرفی میشود. با توجه به اینکه بخشی از باورهای فرهنگی را رسانهها و تولیدات رسانهای میسازند، بخشی از اصلاح باورهای غلط در جامعه، نیازمند حرکت تولیدات رسانهای به سمتوسوی دیگری است.
این پژوهشگر حوزه ارتباطات یکی از نکات مهم در برجستهسازی و اثرگذاری رسانهای را، اتصال پیام رسانهای به نمادهای ثانویه دانست و تأکید کرد: ما در تولیدات رسانهای میتوانیم با وصلکردن موضوعی به نمادهای ثانویه، آن را برجسته کنیم. در همه جای دنیا این اتفاق میافتد و اگر در کشوری آزادی بیان مهم باشد، سعی میکنند با پیونددادن موضوعی به آن، میزان اثرگذاری آن موضوع را بیشتر کنند. ما نیز میتوانیم تولیدات رسانهای خود را با وصلکردن به این نمادهای ثانویه ازجمله باورهای مذهبی، برجستهتر کنیم تا میزان اثرگذاری آنها بیشتر شود.
در بخش پایانی این برنامه محمدرضا عبدالحمیدی به مستند ساختهشده در این زمینه اشاره و درباره برخی الزامات تولید رسانهای در زمینه سقط جنین متذکر شد: سال گذشته ساخت مستندی را شروع کردم که خیلی پیچیده و دشوار بود. این مستند که اسم فعلی آن لابیرنت است، نوعی روایت مردانه از سقط جنین دارد. این اسم که به معنای هزاردالان و هزار پیچ است، روایتی از ماجرای پیچیده آفرینش دارد و با شروع از ماجرای لقاح و قبل آن، معجزه آفرینش را تصویر میکند. برخی ملاحظات در خصوص تولید رسانهای وجود دارد که اگر به آنها توجه نشود، خود موضوع آسیب میبیند. در زمینه سقط جنین چون صحبت از فعالیتهای مردمنهاد است، باید پیش از هر چیز سفیران این مسئله مشخص شوند و مانع از طرح آن از سوی هر کس و در هر جلسهای باشیم. واعظین معروف شهر در منابر یکی از گروههایی هستند که میتوانند با استناد به آیات الهی و بهصورت متقن درمورد آن سخن بگویند بدون اینکه این موضوع ذبح شود. متقابلاً از گروههایی که نباید در این موضوع ورود کنند، مداحان و خانمهای جلسهای هستند. لذا باید خطقرمزهای جدی در سطح رسانه ایجاد شود تا کسانی که وجهات لازم را ندارند، در آن ورود نکنند در غیر اینصورت، اصل موضوع تباه خواهد شد. علاوهبر این لازم است فعالین این حوزه آموزشهای لازم مثل فن بیان، روابطعمومی و .. ببینند تا قدرت جذب پیام آنها ازسوی مخاطبین بالا رود. توجه به پارازیتهای فمنیستها الزام دیگری است که باید توجه شود. باید با فمنیستها جلسات مناظره داشت و با آنها به بحث نشست. باید آنتیتزهای آنها را فهمید و برای آنها پاسخهای مناسب یافت. برنامهریزی رسانهای برای جامعه پزشکی نیز یکی دیگر از ضروریات است. اشکالات جامعه پزشکی را باید جدی گرفت. پزشکان پیشانی مواجهه با مردم هستند و باید حتماً توجیه شوند. متأسفانه قانون خود را از پزشکان مستغنی کرده و این موضوع در اجرا کاملاً دیده میشود.
این کارشناس رسانه در پایان تأکید کرد: با کلیگویی نمیتوان به موضوع سقط جنین پرداخت و باید برای تکتک دلایل سقط جنین کار رسانهای جداگانهای تولید شود که لازم است در این مسیر از متخصصان رسانه و علومارتباطات استفاده شود.
گزارش از: بهاره رضایی